🔶بسم الله
#ریحان ۲۵
علامه ملامحسن فیض کاشانی:
🌸نجوای عاشقانه با معشوق یگانه
👇🌸 «سخت دوریم ز تو» با همه نزدیکیها
😭🌸 «یارِ نزدیک»، چنین دور ندیده است کسی
😭💔🌷🌸 مِثلِ «حُسنَت» به جهان، «نور» ندیده است کسی
🌸 همچو «عشقت»، «غَمِ پُر زور» ندیده است کسی
🌸 «پَرتُوَت» تافته بر عالم و «رویَت» پنهان
🌸 شاهدِ «ظاهرِ مستور» ندیده است کسی
🌸 دو جهان شیفته دارد، «رُخِ نَنمودهی تو»
🌸 «حُسنِ در پردهی مشهور» ندیده است کسی
🌸 «سخت دوریم ز تو» با همه نزدیکیها
🌸 «یارِ نزدیک»، چنین دور ندیده است کسی
🌸 دو جهان مست و خرابست «ز یک جام الست»
🌸 این چنین «بادهی پُر زور» (۱) ندیده است کسی
🌸 جز «دل اهل خرابات» که جولانگهِ توست
🌸 در جهان «خانهی معمور» (۲) ندیده است کسی
🌸 نُصرت و یاریَت آنست «که بر دار کِشی»
🌸 همچو «منصورِ تو» منصور ندیده است کسی
🌸 میخورم «زهر غمت» را «به حلاوت دلشاد»
🌸 «ماتَمی را که بود سور» (۳) ندیده است کسی
🌸 هر کجا مرده دلی «زندهی جاوید شود»
🌸 چون «صدای سخنت» صور (۴) ندیده است کسی
🌸 چون غزلهای دلفروزِ جهانسوزِ تو فیض
🌸 سخنی را که دهد نور ندیده است کسی
🔸🌸 جز «لب تو»، «شکرِ شور» ندیده است کسی
🌸 بر نمک غیر خطت مور ندیده است کسی (۵)
🌸 «لبِ شیرینِ تو» تا در دل من «شور» افکند
🌸 چون سَرِ من «سَرِ پُر شور» ندیده است کسی
🌸 آفتابِ فلک از دور، کسان میبینند
🌸 آفتابِ رخت از دور، ندیده است کسی
🌸 «رویِ خورشید تو در زلف» نماید مَهِ نو
🌸 ماه و خور در شب دیجور، ندیده است کسی
🌸 لب گزیْ، شهدی اگر ز آن «لبِ شیرین» خواهم
🌸 چون لبت «خانهی زنبور» ندیده است کسی
🌸 این چه لطف است و صفا در بدن نازک تو
🌸 هیچ در نوع بشر حور ندیده است کسی
🌸 بیند آن رویْ کسی و، هوس حور کند!!
🌸 زاهدا مثل تو مغرور (۶) ندیده است کسی
🌸 گفت میسوز به هجران و، وصالم میخواه
🌸 این چنین قاعدهی زور، ندیده است کسی
🌸 خیل موریست خطِ شعر تو بر معنی فیض
🌸 بر سر شهد سخن، مور ندیده است کسی (۷)
🔸پ.ن:
۱ ) بادهی پُر زور : شهد شرابِ طهورِ «عشق الهی»، که پُر زور ترین «بادهی عشق» است، و تمام هستی و خودیتهای هر موجود را فانی میکند.
خدای رحمان در «موقف الست» تمام خلائقش را به شهدِ شهودِ ربوبیتِ خودش رساند، و از جام عشق خویش نوشاند، و آنها را به نوای «اَلَستُ بِرَبِّکُم» نواخت، و میثاقِ محبتش را بر تمامشان گداخت، و عهدِ عشقِ خویش را به «قالوا بلی شهدنا» بر جامِ جانشان بساخت.
دو جهان مست و خرابست «ز یک جام الست»، این چنین «بادهی پُر زور» ندیده است کسی
۲) خانهی معمور: خانه ی آباد.
فقط دل خراباتیِ عاشقان خداست که خانهی آباد است. تمام دلها جز دل خراباتیها، خراب و ویران از اغیار است.
۳ ) سور : شادی، خوشی، سرور، جشن، عروسی.
غمِ عشقِ الهی، حُزن و ماتمی دائمی در قلب عاشقِ دلسوخته انداخته، که تمام شادی و دلخوشی و جشن و عروسی و سور و سرورش به آن ماتمِ عشق اوست، و تا ابد حیران و محو و مبهوتِ اوست. اینچنین «ماتَمی را که بود سور» ندیده است کسی.
۴ ) صور : نفخه صور که احیا کننده مردگان است.
ای یکتای بیهمتا، مرده دلان فقط با
#صورِ صدای سخن تو «زنده دل» میشوند. سخنِ قرآنِ توست که بهارِ قلب ها و زنده کنندهی دلهاست.
۵) جز «لب تو»، «شکرِ شور» ندیده است کسی؛ بر نمک غیر خطت، مور ندیده است کسی : فقط لب توست که «شکرِ شور» است، شکری شیرین و شورآفرین است. آن خط سیمای زیبای تو و شیرینیِ عشق توست که لب و دهانِ با آب شور و نمکین را شیرین و مطبوع میکند.
مورچه بر نمک نمینشیند و فقط دنبال شیرینی میگردد، اما عاشق دلسوخته، بر نمک ها و ناگواری ها هم شیرینیِ خطِ عشقِ تو را یافته، و شوری و شیرینیِ زندگی، در عشقش به تو، یکسان بهم آمیخته است. لایبالی بعُسر اصبح ام بیُسر.
۶) مغرور: فریب خورده و فریفته شده.
کسی که روی زیبای تو را ببیند، دیگر هوس حور و قصور نمیکند، بلکه فقط مبهوتِ وجهِ زیبای تو میگردد. زاهدا اگر بدنبال حوری میگردی خودت را فریب دادی و فریفته شدی. بیند آن روی کسی و، هوس حور کند!! زاهدا مثل تو مغرور ندیده است کسی
۷) این خط شعر عاشقانهی توست که چون خیل مورچگان بر شیرینیِ شهدِ معنایِ باطنِ بنده ات (فیض) نشسته است، و جاذبهی عشق خودت هست که بر این معنا شیرینی داده و خیلِ مورِ حروف را برای ظهور دادن عشقت گسیل داشته است. این شعر از عشق خودت، و برای عشق خودت ظاهر گشته است.
🔶🔻دیوان اشعار
#ملامحسن_فیض_کاشانی (رحمةالله علیه) ، غزلیات،
#غزل۹۸۲و۹۸۳#فیض_کاشانی🔶کانال «روح و ریحان
🌸اشعار الهی»
@Elaahy✨ @Salehi786✨