#معرفی_کتاب 8 | این هفته معرفی تفسیر طبری
نام کتاب: جامع البيان في تفسير القرآن یا جامع البيان عن تأويل آي القرآن و یا هم جامع البيان في تأويل القرآن معروف بـ «تفسير الطبري»
نویسنده: محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب مشهور به امام أبو جعفر الطبري
زبان کتاب: عربی
موضوع کتاب: تفسیر قرآن کریم (تفسیر بالمأثور)
تفسیر طبری یکی از مشهورترین تفاسیر قرآن کریم نزد اهل سنت و جماعت است و نویسنده در این تفسیر، نخست یک یا چند آیه از قرآن را ذکر میکند سپس در ادامه احادیث مسند، اقوال صحابه و تابعین در تفسیر آیات، قراءات و ترجیح آنها، احکام فقهی و داستانهای اسرائیلی را بیان میکند و این تفسیر مورد توجه علما و محققان قرار گرفته است.
زمان تالیف این کتاب:
آوردهاند که امام طبری از دوران نوجوانی بهفکر نوشتن این تفسیر بود و امام طبری سه سال قبل از نوشتن این تفسیر، استخاره کرده بود. (معجم الأدباء، تحقيق: إحسان عباس، بيروت، ج. 6، ص. 2453)
آوردهاند که امام طبری وقتی خواست بهدوستانش تفسیر را بگوید تا بنویسند، بهآنها گفت: آیا برای نوشتن تفسیر قرآن آمادهاید؟ گفتند: چقدر است؟ گفت: 30 هزار ورق! گفتند: هنوز که این بهپایان نمیرسد که عمر ما بهپایان میرسد؛ سپس گفت: در حدود 3 هزار ورق...( تاريخ بغداد وذيوله. تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا. بيروت: دار الكتب العلمية. ج. 2. ص. 161)
در ابتدای نسخۀ چاپشدۀ این تفسیر آمده است: «این تفسیر در سال 306 هجری قمری بر امام طبری خوانده شده است.» با این حساب، این تفسیر از نخستین کتب تفسیری است که جداگانه در علم تفسیر نوشته شده است. شیخ مناع القطان میگوید: نخستین کسی که قرآن را با ترتیب مصحف تفسیر کرده، ابن ماجه (متوفای 273 هـ.ق) و بعد از ایشان، ابن جریر طبری (متوفای 310 هـ.ق) میباشد. اما تفسیر ابن ماجه فعلا در دسترس نیست و تفسیر طبری، از قدیمیترین کتب تفسیر است که در دسترس ما قرار دارد و از همین رو، امام طبری را امام المفسرین هم گفتهاند.
سبک امام طبری در این کتاب:
امام طبری بیان داشته است که مقصد آن از تفسیر قرآن، بیان وجوه احتمالی آیات قرآن است.
و سبک ایشان بهاین ترتیب است:
1. تفسیر بالمأثور: تفسیر قرآن کریم به احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم و اقوال صحابه و تابعین. و بر آنانی که به محض رأی قرآن را تفسیر میکنند، رد کرده است. او میگوید: تفسیر آیات قرآنی که تنها با نص از جانب رسول الله صلی الله علیه وسلم یا دلالتی از جانب ایشان فهمیده میشود، بهرأی نادرست چون هرچند که درست هم بگوید، در خطا است چون درستگفتن آن، یقینی نبوده بلکه ظنی است و آنکه در باره دین الله بر اساس ظن و گمان چیزی میگوید، در حقیقت به الله چیزی را نسبت داده که نمیداند و الله عز وجل این کار را در کتاب خود حرام گفته است: ﴿قُلۡ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَ وَٱلۡإِثۡمَ وَٱلۡبَغۡيَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَأَن تُشۡرِكُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٣٣﴾ «بگو: (الله) فقط کارهای زشت را، چه آشکارا باشد و چه پنهان، و (نيز) گناه و سرکشی بنا حق را؛ حرام کرده است، و اين که چيزی را شريک الله قرار دهيد که الله دليلی بر (حقانيت) آن نازل نکرده است، و چيزی را که نمیدانيد به الله نسبت دهيد (حرام نموده است)(33)» [الأعراف: 33]
2. احادیث را با سند ذکر میکند.
3. تفاسیر اجماعی را بیان کرده و به اجماع اهمیت زیادی قایل است.
4. به بیان قراءات قرآنی میپردازد و قراءاتی که از قاریان مشهور نقل نشده باشد را رد میکند و در مواردی بعضی قراءات را بنابر وجوه ترجیح، ترجیح میدهد و گاهی هم فقط قراءات را ذکر میکند بدون اینکه ترجیح دهد.
5. به مسایلی که فایدهای بر آنان مرتب نمیشود مثل نام اصحاب کهف، نوع غذایی که بر حواریون حضرت عیسی علیه السلام نازل شده بود و... اهمیت نمیدهد.
6. بهلغت و علوم متعلق بهآن اهمیت میدهد.
7. احکام فقهی را بیان میکند. امام طبری خودش صاحب مذهب فقهی بوده و آیات احکام را بسط میدهد و حکمی که دلیلش نزد وی قویتر باشد، ترجیح میدهد.
8. مسایل عقیدتی را بیان کرده و بر آنانی که مخالف عقیده اهلسنت اند مثل معتزله، قدریه، قایلین به خلق قرآن و...، رد میکند.
9. اسرائیلیات را بیان کرده و در مواردی آنها را نقد میکند.
ادامه در پست بعدی..