حال جامعه با تراپی خوب نمیشود
وقتی جامعهای بحران سیاسی و اجتماعی را از سر گذرانده، برای حلاجی و التیام وضعیت باید به سراغ راهحلهای جمعی رفت که کل جامعه را به عنوان واحدی تحت فشار و اضطراب در نظر میگیرد و تروماهای افراد را جدا از هم قلمداد نمیکند.
جک ساول، مدیر برنامهی بینالمللی مطالعهی تروما، معتقد است ترومای جمعی را نمیتوان با رویکردهای رواندرمانی شخصی و تراپی فردی مداوا کرد. او که به مدت پانزده سال با بازماندگان نسلکشی، پاکسازی نژادی، و جنگ داخلی در نواحی مختلف دنیا کار کرده میگوید رویکردهای جمعی به ترومای مشترک از طریق شکلدادن به یک تاریخ مشترک میتواند میان اعضای جامعه پیوندهای جدیدی برقرار کند. این پیوندها توان افراد را در تابآوری پس از ترومای جمعی به شکل چشمگیری افزایش میدهند.
🔸رویکردهای جمعی برای التیام تروما به دنبال خلق فعالیتهای دستهجمعی هستند که امکان بازگویی و بازسازی اتفاقات تروماتیک را فراهم میکنند. این فعالیتهای دستهجمعی میتوانند در قالب کار هنری، نمایشی، تاریخ شفاهی، و ضبط شهادت افراد حاضر باشند. در رویکرد جمعی نه فقط وضعیت از همگسیختهی روانی و ذهنی فرد، بلکه گسستگی پیوندهای اجتماعی نیز به عنوان عامل مهمی در شکلگیری ترومای جمعی مورد توجه قرار میگیرد.
🔸تمرکز رویکردی جمعی به تروما بر بستر اجتماعی و فرهنگی فاجعه است و پیوندهای اجتماعی گسسته به عنوان عامل مهمی در شکلگیری تروماهای جمعی شناخته میشود. در رویکردهای جمعی ویژگیهای فضاهای عمومی و مکان ارتباطات اعضای اجتماع را عنصری فعال در مواجهه با ترومای جمعی میدانند.
🔸از میان رویکردهای جمعی متفاوت، ساول بر واحد خانواده تمرکز میکند و در توضیح آن میگوید اینکه هر خانواده پس از فاجعهای جمعی و سیاسی چطور با گذشته کنار بیاید، تأثیر بسیار چشمگیری بر اعضای آن خانواده، و بهتبع بر کل جامعه دارد. ساول برای ایجاد پیوندهای جدید میان اعضای خانواده روش روایتکردن جمعی را پیشنهاد میدهد. روایتکردن جمعی یعنی افراد خانواده به کمک همدیگر تکههای خاطرات و تجربیات تلخ گذشته خود را کنار هم قرار میدهند و امکان مییابند تا فاجعهای را که بر آنها رفته از طریق گفتگو و بحث با یکدیگر بازسازی و بازگویی کنند.
🔸ساول این رویکرد را برای التیام وضعیت خانوادههای بازمانده در جنگ کوزوو به کار گرفت که بیش از ۱۳ هزار نفر کشته داد. ساول، به عنوان عضوی از یکی از گروههای امداد، به روستایی رفت که بازماندگان آن شاهد قتل و کشتار گسترده مردان و جوانان بودند. ساول به زنان روستایی پیشنهاد کرد که تلاش کنند به همراه اعضای خانواده آنچه را که اتفاق افتاده بود بازگو و بازسازی کنند و در این گفتگوها بکوشند آیندهای را ترسیم کنند که در آن در کنار هم زندگی خواهند کرد. رسیدن به یک روایت مشترک به اعضایی که داغ مشترک داشتند امکان میداد پیوندهای جدیدی با یکدیگر برقرار کنند که بر پایهی مشترکات آنها ساخته شده بود.
🔸ساول تاکید میکند که کسانی که چنین تروماهایی از سر گذراندهاند اغلب احساس میکنند لیاقت زیستن را ندارند و بهتر بود همراه ازدسترفتگان طعمهی مرگ میشدند. ذهن و روان بازماندگان معمولاً چنان در گذشته قفل شده که مجالی برای فکرکردن به آینده نمیدهد. سلسلهاقداماتی که با هدف ارتقای تابآوری در کوزوو انجام شد به بسیاری از خانوادهها کمک کرد تا بر کشمکشهای خانوادگی پس از فاجعه، انزوا، شرم، و ناامیدی غلبه کنند.
🔸موفقیت این اقدامات روی نظام سلامت روان کوزوو تأثیر چشمگیر داشت و منجر به راهاندازی روند کارآمدتری برای بهبود وضعیت روانی جامعه شد؛ روندی که از ارکانش برقراری گفتگو، بازگویی گذشته به شیوهی جمعی، تقویت امید و میل به ادامهی زندگی در میان بازماندگان جنگ بود.
🔸ساول میگوید در شرایط پس از فاجعه، کوچکترین اتفاق ناگوار میتواند سیلی از تأثیرات منفی را به بار بیاورد. مثلاً در دوران پس از جنگ کافیست گلولهای شلیک شود تا با تکثیر ترس، تمام خاطرات جنگ برای شمار زیادی از مردم تداعی شود. هیچکس این صدای دلهرهآور را نمیخواهد اما هر تداعی میتواند فرصتی برای گفتگوی جمعی ایجاد کند و همین گفتگو خود مجالی برای بازگویی واقعهای در گذشته پیش میآورد که هنوز کامل بیان نشده و روایت کامل آن مستلزم حضور همهی کسانی است که شاهد آن واقعه بودند.
چکیدهای از این پژوهش را در زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/global/12067/
@Daneshkadeh_org