مدرنیسم هیپی-چگونه رادیکال های طراحی تلاش کردند تا سیاره را نجات دهند. قسمت دوم #گرگ_کاستیلو برگردان: #سروش_خانی
امروز؛ با بهره مندی از آینده نگری، بخوبی می دانیم که بحران محیط زیستی نه یک توهم است و نه افسانه، بلکه؛ تغییرات اقلیمی انسان محوری است که بقای انسان و سلامت زمین را تهدید می کند. اما؛ در گذشته ای نه چندان دور بنهام، بودریار و افراد صاحب نامی در سمت اشتباه تاریخ قرار داشتند. آنگونه که بودریار، جامعه شناس مارکسیست، به نمایندگی از گروهی در کنفرانسی موسوم به «گروه فرانسوی»، از بنهام به دلیل برانداختن نقاب از «توهمات طراحی و عملکرد محیطی» تمجید کرد. او محیطزیستگرایی را به مثابه «تریاک برای مردم» می دانست و اسپن را «دیزنیلند محیطزیست و طراحی» توصیف کرد: در جذبه گرایش محیط زیستی، سیاه نمایی نسبت به حرکت ما و جهان ما بسمت آخرالزمان و دشمنی موهوم، به ایجاد وابستگی متقابل کاذب بین افراد تمایل دارد. بجز تعقیب توهمات؛ هیچ چیز بهتر از لمس بوم شناسی و فاجعه برای اتحاد طبقات اجتماعی نیست، (توهم ضد آلودگی چیزی نیست جز نوعی از همان آلودگی). متن پیش رو روایت ممارست افرادی چون کلیف همفری-پدرخوانده بازیافت، سیم ون دران و سایر فعالان محیط زیستی همچون جنبش های برکلی،مزرعه مورچه ها، ائتلاف محیط بانان دیوانه در برابر بحران محیط زیستی ست. مهمترین میراث مدرنیسم هیپی, تمرکز آن بر ابژه معماری نبود، بلکه؛ بر طیفی از مسائل زیستمحیطی، از انرژیهای تجدیدپذیر تا حفاظت از منابع تمرکز داشت، که اکنون؛ آنها را، تحت عنوان پایداری زیستمحیطی دستهبندی میکنیم. داستان تلاش برای مطالبه -یا «آزادسازی»- قطعه زمین خالی متعلق به دانشگاه برکلی و تولد پارک ملت در 1962، ساخت مرکز تحویل زباله های بازیافتی در 1970، تأسیس کمون «اکولوژی اکشن» در سال 1968 به مثابه آزمایشگاهی در راستای شیوهها و فلسفه بازیافت خانگی، و به چالش کشیدن کنفرانس بین المللی طراحی در اسپن در سال 1970 ، مسیر پیشتازانه ارزشمندی را بتصویر می کشد که این فعالان در آن گام برداشتند وسزاوار ارزیابی مجدد قاطعانه است. اگر ؛ پیش تر، بخشی از جنبش محیط زیستی نبوده اید... قطعاَ؛ بخشی از بحران محیط زیستی در آینده خواهید بود.