#ترجمهی_شعر🆔 @CTAFJشعر از:
#نزار_قبانیيدك التي حطت على كتفـي
كحمامـة نزلت لكي تشرب
عندي تسـاوي ألف أمنيـة
يا ليتها تبقى و لا تذهـب
الشمس نائـمة على كتفـي
قبلتهـا ألفـا و لم أتعـب
تلك الجميلة كيف أرفضهـا
من يرفض السكنى على كوكـب
قولـي لها تمضـي برحلتها
فلها جميع جميع ما ترغـب
تلك الجميلـة كيف أقنعهـا
أني بها معجب بهـا معجـب
يدك الصغيرة طفلة هربـت
ماذا أقول لطفلـة تلعـب
أنـا سـاهر و معي يد أمراة
بيضـاء هل أشهى و هل أطيب
تلك الجميلـة كيف أقنعهـا
أني بها معجب ..بهـا معجـب
کلمات:
#نزار_قبانیألحان:
#کاظم_الساهر—------------------------—
دست تو که بر شانهی من نشسته
کبوتریست فروآمده تا آب بنوشد
برای من برابر با هزار آرزو است
ای کاش بماند وُ نرود
آفتاب خوابیده است بر شانهام
میبوسمش هزار بار وُ خسته نمیشوم
از این همه زیبایی چگونه بگذرم؟
چه کسی از زندگی بر سیاره میگذرد؟
به او بگو سفرش را ادامه دهد
همه را دارد... هر آنچه میل اوست
این زیبارو را چگونه قانع کنم؟
من به او... من به او علاقهمندم
دستان کوچکت دخترکیست گریزنده
چه بگویم برای دخترکی بازیگوش؟
بیدار شدم وُ دست سپید زنی با من بود
گواراتر وُ بهتر از این آیا میشود؟
این زیبارو را چگونه قانع کنم؟
من به او... من به او علاقهمندم.
اثر:
#نزار_قبانیآواز:
#کاظم_الساهرترجمه:
#رضا_طاهری♐️ https://t.center/CTAFJ