#بازنشرانجمن جامعه شناسی ایران-دفتر دانشگاه
ایلام🔸دکتر یارمحمد قاسمی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه
ایلام و مدیر دفتر دانشگاهی انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه
ایلام🔹برساخت گفتمانی پدیده خشونت در
ایلامایلام به عنوان جامعه ای خشن معرفی شده- در بین استان های غرب کشور (6 استان) مقام اول را دارد.
چرا؟ در پاسخ : تحلیل نظری-تبیینی بوم آور
خشونت نه امری زیستی است و نه وارثتی و سرشتی، بلکه برساختی گفتمانی است. گفتمان مجموعه ای از احکام است که در شرایط ویژه ای وجود می یابند . معمولا رابطه ای ناگسستنی با قدرت دارند. از این منظر ماهیت امور از پیش تعیین شده و رقم خورده نیست بلکه با صورت بندی گفتمانی پا به عرصه حیات می گذارد. از این رو گفتمان جهان اجتماعی را در قالب معنا می سازد و اینجا پای زیان به میان آید.
در گفتمان اموری برجسته شده و اموری به حاشیه رانده می شوند. اگر از این منظر که «خشونت به مثابه برساختی گفتمانی» است به
ایلام بنگریم ، چه خواهیم دید؟ جامعه ای با دو عقبه زیست معیشتی و صورت بندی های گفتمانی خاص آنها. جامعه ای ایل تبار و کوچگر با حداقل عقبه ای 1000 ساله با یک صورت بندی گفتمانی حاکم بر آن- که روسای قبیله و این اواخر خان این گفتمان را تنسیق نموده و از طرق مختلف خشونت عریان و خشونت نمادین را بر قامت اجتماعات ایلی دوخته اند.
گاهی خشونت عریان است: مثلا خون با خون پاک می شوداما بعدها که به قول فوکو گفتمان حقوقی دچار بحران میشود و زیر سوال می رود، گزاره خون بس جای آن را می گیرد. گاهی خشونت نمادین است که به تعبیر بوردیو اینجا پای تحمیل ظریفانه سازو کارهای قدرت به میان می آید و خشونت در عباراتی وجیه تر و نمادین از قبیل جور استاد به ز مهر پدر یا مصداق آن در جامعه ایلی: پشت ، پشت پدر ، مادر رهگذر مطرح می گردد. تا از این طریق صدور این احکام، هر گونه خشونتی خواه جسمی – کلامی، رفتاری- بر زن مجوز گفتمانی بگیرد.
این گفتمان بعدها با اندک تخلص و تعدیلی، روستایی می شود. در جامعه
ایلام ، تفاوت محرزی بین پنداشت های ایلی و روستایی وجود ندارد. از این رو صورت بندی های گفتمانی این دو شیوه زیست معیشت، نیز مشابه است. تفاوت در این است که گفتمان ایلی سابقه ای چندصد ساله دارد و گفتمان روستایی سابقه ای چند دهه.
با مطالعهی تاریخ شهرنشینی در استان
ایلام در خواهیم یافت که شهر
ایلام قدمتی حدود پنجاه ساله دارد. و سهم عظیمی از جمعیت آن شامل مهاجرینی است که از جامعهی ایلی و روستایی به قدم به این شهر گذاشته و چنین وضعیتی برای شهرستانهای تابعه نیز متصور است. موج مهاجرت تنها به تغییر ترکیب و توزیع جمعیت منجر نشد که سبب پدید آمدن صورتهای گفتمانی در قالب فرهنگ، باور، ارزش و عمل گشت.
نسل های ایلیاتی و روستایی گفتمانی را با خود به شهر آوردند که هنوز بر برجسته سازی خود و به حاشیه رانی دیگری مبتنی بود و از این مجرا، کشاکش های گفتمانی شکل گرفتند. کشاکش پاره گفتمان های ایلی- روستایی با مختصات و ویژگی های گفتمانی خود. در این گفتمان ها هویت های ایلی به برساخت برتری گفتمان ایلی خود وفادارند. یعنی بر غیریت سازی تاکید دارند. در این پنداشت هر گونه تجاوزی از جانب غیر، نیاز به پاسخ خشونت آمیزی دارد.
مهم تر از همه این ها: بین کشاکش گفتمان ایلی به معنای عام با گفتمان شهری که یکی در مقام اکثریت است و یکی در اقلیت. یکی مهمان است اما تهاجمی و دیگری میزبان است و تدافعی، تفاوت وجود دارد. نتیجه این چالش سبب شد که : گفتمان اقلیت به تسخیر گفتمان اکثریت درآمد اما در پاره ای از موارد تحت تاثیر ناچیز آن قرار گرفت. در مجموع گفتمان تدافعی شهرگرا در گفتمان تهاجمی ایل تبار مستحیل شد. ( هنوز شهریان قدیمی ایلامی از واژه عشایر برای مرزبندی گفتمانی استفاده می کنند).
اما این گفتمان ایلی، نسلی است. نسل اول ، گرچه آرام است و بدون چشم و هم چشمی، اما رسوبات تفکر خشونت را با خود دارد. مستبد است، مرد سالار است، تمامیت خواه است، زن ستیز است، کرنش خواه است( خشونت سنتی). نسل بعدی آن ناآرام است با خصلت مقایسهگری شدید اجتماعی ولی فاقد یک تعلق گفتمانی تثبیت یافته است. پس دال مرکزی ای وجود ندارد. دال های پیرامونش همچنان نقش عناصر را دارند.بیشتر شکل دال های لحظه ای را دارند. ارسالی/
#موسسه_فرهنگی_هنری_پیمایش_گستر_ایلام@CEYMARIANاصل کامل این یادداشت را در فایل
👇مطالعه بفرمایید.