#ماسک_بردار_و_بزنگر همین نزدیکی
عطسه ای یا سرفه ای
کرده آلوده هوای من
و تو،
تو بدان پرسه زده ویروسی!
آن زمان است که ما در خطریم!
کودک
و پیر
و جوان
راه درمانی ولی هست هنوز...
#ماسکزدنو بساط جمعمان برچیدن!
#نگذاریم_در_این_شهر_بمیرد_نفسی!
نگذاریم که در باغچهی آمالمان
گُل اندوه بروید روزی!
نگذاریم در این جنگ سرد
نفس گرم وطن یخ بزند!
کاش میشد غم
و اندوه که بر چهرهٔ زیبای وطن، مستولی است،
روزی از هُرم نفسهای همه برچیند.
تو چه دانی نیمه شب
چشم کسی بیدار است
خیره بر صورت رنجور دوصد بیمار است.
نفسی در قفسی سرد گرفتار خزان
همه جا پرشده از آه
و فغان
خستگی در تنِ رنجور پرستار، پزشک،
دست زیبای فرشته
پای آن تخت روان
شاید آن دست فروبنشاند
آنچه اندوه دل است...
در حوالی من
و تو
نفسی گرم اگر هست هنوز،
در کنار نفسی، یک قفسی هست ولی
که پیامآور پایان جهان خواهد بود!
#نهراسیم_و_نرنجیم_و_بجنگیمکه پایان غم
و اندوه است...
هان ای هموطنم!
#ماسک_بردار_و_بزن#جمعمان_جمع_بکنیمجمع را کم بکنیم
به همه رحم بکنیم
که سحر نزدیک است.
مطمئن باش بخواهی
و بخواهیم،
با
#شکستکروناغم
و اندوه، فنا خواهیم کرد
گل لبخند به روی لب ماتم زدهها مینشیند
آن زمان است که من، تو
و ما میبینیم
زندگی باز پر از عشق
و صفا خواهد شد.
به امید آن روز...
🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹#محمود_عزیزنژاد "آوا"
مدیر روابط عمومی انجمن ادبی یوژان
اداره فرهنگ
و ارشاد اسلامی، کار گروه اطلاع رسانی
و تبلیغات کرونای شهرستان دره شهر