سه دلیل سرنگونی حکومتها
(از نگاه فردوسی بزرگ)
بدون شک حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از حکمای نام آور ایران زمین است که نکات دقیق و حکمت آموزی در قالب شعر به بشریت عرضه داشته است. وی در خصوص اضمحلال سیستم های حکومتی معتقد است که سه عامل موجب نابودی آنها میشود و تقریبا طی سالهای پس از بیان این دیدگاه تاریخ به کرّات صحت و درستی آن را به اثبات رسانده است.
#نخست ؛ شیوع، رواج و دامن گُستری ظلم و ستم بگونه ای که اکثریت مردم احساس ظلم کنند. این نشانه عامل اصلی و مهم سقوط است که مردم توسط صاحبان زور، سرکوب، زندانی، شکنجه، تحقیر و گاها کشته میشوند.
#دوم ؛ حذف نخبگان و به حاشیه راندن صاحبان فکر و به کارگیری افراد بی مایه، بی خرد و متظاهر در مسند امور و مدیریت جامعه
#سوم ؛ ثروت اندوزی سیریناپذیرانه حکام و دست اندر کاران و تجمیع ثروت مبتنی بر انباشتن دارایی در دست طبقه ای خاص که بیشتر محصول فساد مالی ازسوی حکومت گران است. در چنین شرایطی با مستولی شدن زور و زر و تزویر، اکثریت جامعه فقیرتر و حقیرتر می شوند و این احساس حقارت قاطبه مردم را وادار به نافرمانی و شورش نموده و حلقه ها و زنجیره سقوط را بهم متصل نموده و کار حکومت به فرجام تلخ سقوط حوالت میدهد. بدون شک جامعه در چنین برهه ای متضرر شده و ناگزیر باید هزینه های تغییر را یکجا پرداخت کند. خالق اثر ماندگار شاهنامه دربارهِ این سه عامل مختصر و مفید چنین میگوید:
سر تخت شاهی بپیچد سه کار
نخستین ز بیدادگر شهریار
دگر آنک بیسود را برکشد
ز مرد هنرمند سر درکشد
سه دیگر که با گنج خویشی کند
به دینار کوشد که بیشی کند
بدون شک این سه عامل
#ستمگری،
#سفله_پروری و
#فزون_خواهی عوامل مقدماتی سقوط اند و فرق نمیکند مدعای حکومت و حاکمان چه باشد مهم آنست مردم چه احساسی دارند.
✍️ #عباس_رشنوادی (محصل مدیریت دولتی)
✶─┅─══─┅─✶
✍ @CEYMARIAN┈••✾•
🌿🌺🌿•✾