به این نتیجه رسیدهام که بیشترِ مردم،بزرگ نمیشوند! ما جای پارک خودمان را پیدا میکنیم و به کارتهای اعتباریمان افتخار میکنیم! ازدواج میکنیم و جرات میکنیم بچهدار شویم و به آن بزرگشدن میگوییم، اما فکر کنم بیشترین کاری که میکنیم، پیر شدن است! ما تراکم سالها را در بدنهایمان و روی صورتهایمان این طرف و آن طرف میبریم، اما معمولاخودِ حقیقی ما، کودک درونمان، هنوز بیگناه است و مثل گیاه مگنولیا، خجالتی است ...
به این نتیجه رسیده ام که بیشتر ِ مردم بزرگ نمی شوند. ما جای پارک خودمان را پیدا می کنیم و به کارت های اعتباری مان افتخار می کنیم. ازدواج می کنیم و جرات می کنیم بچه دار شویم و به آن بزرگ شدن می گوییم. اما فکر کنم بیشترین کاری که می کنیم پیر شدن است. ما تراکم سال ها را در بدن های مان و روی صورت های مان این طرف و آن طرف می بریم اما معمولا خود حقیقی ما، کودک درون مان، هنوز بی گناه است و مثل گیاه مگنولیا خجالتی است.