💎 @Best_Poemsــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در سرم هر لحظه سوداییست از جانانهای
نیست مقدارِ سر من هیچ سوداخانهای
دین من عشق است و هرکس آشنای عشق نیست
هست در راه مسلمانی ز دین بیگانهای
شام هجران تو گلهای چراغِ عاشقیست
آتش افتاده ز آهِ من به هر پروانهای
در دلِ ویران من هر شب شود مهرت فزون
نورِ مَه پیش افتد از هر خانه در ویرانهای
از دلم تیر تو سرزد، غرق خون سوفار او
گل ز نخلی بردَمَد در باغ و نخل از دانهای
بادهی عشرت مجو -ای دل!- که عمری بگذرد
تا در این میخانه کس را پر شود پیمانهای
«
مشفقی»! جان دِه به عشق و زندهیجاوید باش
هرچه باشد غیر از این، خوابیست یا افسانهای...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❏
#مشفقی_بخارایی✽