🔸 یاران ارجمند، درود بر شما.
🔸 چندی پیش، پس از گفتگوهایی که پیرامون جایگاه دوبنانگاری در دین بهی درگرفت، یک تن به نزد ما آمد و گفت: چگونه این چیزها را هیچ یک از متخصصان نفهمیده اند اما شما فهمیده اید؟
🔸 در پاسخ او نیاز است که در گام نخست، دو نکته را گوشزد کنم:
👇1⃣ بسیاری از کسانی که شما به عنوان "متخصص" میشناسید، در واقع صرفا کسانی متخصصنما اند که به گونهی ویژه در فضای مجازی با سخنان عوامپسند کسب شهرت کرده اند و از خلائی که جمهوری اشغالگر اسلامی با ایرانستیزیهایش در زمینهی ایرانپژوهی پدید آورده است، بهره برده اند (1400 سال اشغالشدگی تمدنی ایرانیان از سوی اسلام را نیز به آن بیافزایید).
2⃣ حتی اگر نکتهی پیشین را کنار بگذاریم و چنین پنداریم که همهی افراد نامبرده از سوی شما بهراستی متخصص بوده اند، باز باید توجه داشت که اعتبار سخن یک متخصص نه این است که از زبان یک متخصص برمیآید، بلکه این است که آن متخصص برای اثبات درستی سخنش از دلایل و مدارکی تخصصی بهره میگیرد. (فراموش نباید کرد که حتی یک متخصص راستین نیز معصوم و بهکلی بهدور از خطا نیست) هم از این روست که در دینکرد سوم نیز آمده است: «حتی درستی داوری موبدان موبد نیز استوار بر استدلال است.» (کردهی 67)
🔸 اکنون با نگرش به نکتهی نخست، بیایید به بررسی دیدگاه تخصصی یک متخصص راستین در اینباره بپردازیم؛ متخصصی که در زمینهی اوستاشناسی شناختهشدهترین است؛ یعنی استاد ابراهیم پورداوود، پدر دانش اوستاشناسی ایران؛ کسی که تخصصش در اوستاپژوهی بر هیچکس پوشیده نیست و با کمال شگفتی حتی مورد ارجاع آن دوست گرامی قرار گرفته بود!
🔸 در پیام زیر، به بررسی دیدگاه او خواهیم پرداخت. دقت بفرمایید که در آن پیام، نه صرفا به نقلقول یک ادعای بی دلیل و مدرک از استاد پورداوود، بلکه به ارائهی دیدگاهی از او خواهیم پرداخت که خود او با بهره از شواهد علمیای که در اوستا یافته است، دلیل و مدرک آن را نشان داده است.
🔸 به آن دسته از کسانی که با طناب برخی متخصصنمایان وارد چاه میشوند، پیشنهاد میکنم چگونگی انجام یک گفتگوی دانشی از راه ارائهی گواههای پژوهشی را در پیام زیر بیاموزند تا شاید کمی در رویکرد خود بازنگری کنند. بیگمان سود و زیان گوش دادن یا ندادن ایشان به این اندرز دوستانه تنها برای خودشان خواهد بود و نه هیچکس دیگری.
🔸 به هر روی، پیام زیر را از دست ندهید. با سپاس و مهر بیکران.
🔥 @AshemVohu2581 🔥