↩️ فر چیست، فر ایرانی کدام است و چه پیوندی با هویت ایرانی دارد؟💠 "فر" یا "فره" در اندیشهی ایرانشهری همانا نمودار شایستگیها و توانمندیهای هر انسان است. همچنین، هر کس به فراخور فرهی خویش، موظف به انجام خویشکاری (وظیفه) هایی میشود. چه، اصولا بر پایهی یزدانشناسی زرتشتی، اهورامزدا فر را از آن رو آفرید که مردمان به انجام خویشکاریهای خود بپردازند.
💠 در اوستا از سه گونه فر سخن رفته است که میتوان از آنها در جایگاه برجستهترین گونههای فر یاد کرد؛ فر ناگرفتنی، فر کیانی و فر ایرانی. فر ناگرفتنی ویژهی موبدان، فر کیانی ویژهی شاهان و فر ایرانی ویژهی آریاییان میباشد. در این میان، همهی فرها دارای دو ویژگی مشترک اند؛ نخست آنکه بهدستآوردنی (اکتسابی) اند و دیگر آنکه گریختنی یا ازدستدادنی اند. این بدان معناست که هیچکس الزاما فرهمند (دارای فر) زاده نمیشود و لزوما تا پایان زندگی خود نیز فرهمند نمیماند. زیرا فر با کسب شایستگی و توانمندی برای انجام هر کار به انسان رو میآورد و با سر باز زدن انسان از انجام خویشکاریهایی که به واسطهی فرهمندی بر دوش او قرار گرفته، فر از او میگریزد. همچنین یکی از مهمترین پیشنیازهای فرهمندی، خردمندی است که در کنار انجام خویشکاری، از اصلیترین عوامل فرهمندی انسان به شمار میرود.
💠 بر این پایه، هنگامی که شاهنشاهان ایران باستان از برگزیده شدن خود از سوی اهورامزدا سخن میگویند، این در واقع به چیزی مگر مفهوم سیاسی فر در اندیشهی ایرانشهری اشاره ندارد. در اینجا نمیخواهم بیش از این، به نمود سیاسی فر -یعنی فر کیانی- بپردازم؛ بلکه میخواهم به نمود ملی آن برای ایرانیان -یعنی به فر ایرانی- بپردازم.
💠 در اوستا پیرامون فر ایرانی از زبان اهورامزدا چنین آمده است: «من فر ایرانی را بیافریدم که از ستور برخوردار، خوبرمه، توانگر و فرهمند است؛ خِرَد نیکآفریده و دارایی خوب فراهم آمده بخشد؛ آز (دیو حرص) را درهم شکند و دشمن را فرو کوبد. فر ایرانی، اهریمن پرگزند را شکست دهد؛ خشم خونیندرفش را شکست دهد؛ بوشاسپ (دیو تنبلی) خوابآلوده را شکست دهد؛ یخبندان درهم افسرده را شکست داد؛ اپوش (دیو خشکسالی) را شکست دهد؛ سرزمینهای اَنیران (غیرایران) را شکست دهد.» (اَشتادیَشت)
💠 آری؛ آنچه در اینجا از پیش دیدگان خود گذراندید، گوشهای از ویژگیهای فر ایرانی میباشد که در اوستای گرامی آمده است. اکنون از خویشتن بپرسید که خود و دیگر ایرانیان امروز بهراستی چه اندازه ایرانی اید؟ آیا ما مدعیان ایرانی بودن بهراستی دیوهای خشم و آز و تنبلی را درهم کوبیده ایم؟ آیا بهراستی ملتی دارا و توانگر و خردمند هستیم؟ آیا توانسته ایم میهنمان را از دشمن و خشکسالی دور نگاه داریم تا در برابر انیرانیان سرافراز باشیم؟
💠 جدا از آنکه پاسخ این پرسشها چه باشد، بگذارید سخنی را روراستانه بگویم: شاید یک تن به صرف زادگاه یا تبارش یک ایرانی حقوقی به شمار رود، اما ایرانی حقیقی بودن هرگز نه به خاک است و نه به خون! بلکه ایرانی راستین بودن، برابرِ اندیشه و فرهنگِ دیرینهی ایرانشهری، نه لزوما به زادگاه و تبار، بلکه به فر است. پس کسی بهراستی ایرانی (آریایی) است، که فرهی ایرانی داشته باشد. فر ایرانی نیز به کسی روی میآورد که شایستهاش باشد و از کسی نیز که سزاوارش نباشد، گسسته میشود؛ همان سان که شوربختانه قادسیه موجب پدید آمدن بزرگترین گسل تاریخی میان ایرانیان و فر ایرانی شد!
💠 گفتنیست که این تعریف، فرسنگها از تعاریف خِرَدستیزانهای که امروزه از سوی جریانهای فکری نژادگرا (racist) برای آریایی بودن ارائه میشود، فراتر است. هم از این روست که همواره محکم و استوار در برابر این جریانهای جعلی و انحرافی موضعگیری کرده ام. چه، این جریانها تا کنون، جز رُبودن نام "آریا" و بدنام کردن نشانهای ایرانی و نیز بهتازگی جز به کژراهه کشانیدن گفتمان ایرانشهری از راه ارائهی برداشتهای سطحی، کار دیگری نکرده اند. پس بهراستی ایرانشهر و آریاییانش را چنان شکوهیست که ما ایرانپرستان را کوچکترین نیازی به جریانهای پوچ یا تبهخویانهی زادهشده در غرب نیست.
💠 چکیدهی سخن آنکه بر پایهی نگرشِ ایرانشهری: یک ایرانی/آریایی راستین بودن، شایستگی میخواهد و انجامِ خردمندانهی خویشکاری (وظیفه).
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥