↩️ معنا و مفهوم مینو در گاهان / بخش 2 از 2
💠 برخی استدلال میکنند که چون واژهی «مینو» از ریشهی «مَنَه» به معنای «اندیشه» است، پس هنگامی که در گاهان (گاتها)، سرودههای اَشو زرتشت، به مینو اشاره میشود، منظور از آن چیزی جز ذهن و اندیشهی انسان نیست. آنها حتی پا را فراتر گذاشته و با تکیه بر همین استدلال، «سپندمینو» و «انگرمینو» را که در جهانبینی زرتشتی بهترتیب سرچشمههای نیکی و بدی هستند، تنها دو شیوهی اندیشیدن میخوانند که بیرون از ذهن انسان، در جایی دیگر وجود ندارند! اما آیا این استدلال بهراستی درست است؟
💠 راست این است که تنها با نگاهی ساده به گاهان میتوان به اوج سستی و بیپایگی این استدلال پی برد. برای نمونه، اَشو زرتشت در بند 2 از هات 28، با بهره از واژهی اوستایی «اَهوائو» به «دو جهان» یا «دو هستی» اشاره کرده است. او از یکی از آن دو با واژهی «اَستوَتَس» و از دیگری با واژهی «مَنَنگهو» یاد کرده است. از این میان، نخستین واژه به معنای «استخوانمند» است و آشکارا به «گیتی» یا «جهان مادی» اشاره دارد. واژهی دیگر نیز از همان بُن «منه» به معنای «اندیشه» است که با نگرش به آنکه از آن به عنوان یکی از «دو جهان» یا «دو هستی» یاد شده است، بهروشنی به «جهان غیرمادی» اشاره دارد.
💠 بر این پایه، اینکه کسانی یافت میشوند که نخست کلیدواژههای گاهانی را از کانتکست (context) یا بستر متن خود بیرون میکشند و سپس از راه بازی با واژهها، آنها را در معنای لغوی خود فرو میکاهند تا معنای دلخواه خود را به آنها نسبت دهند، چیزی بیش از یک رویکرد شبهعلمی برای تولید محتواهای زرد، سادهانگارانه و عوامفریبانه نیست.
💠 برای آنکه هر چه بهتر متوجه اوج مضحک و سخیف بودن این رویکرد بشویم، به این نمونه توجه کنید. گمان میکنم امروزه کسی نیست که اصطلاح «مهبانگ» یا «بیگبنگ (Big Bang)» به گوشش نخورده باشد. کمابیش همهی ما نیز میدانیم که این نام به گونهی ویژه در دانش کیهانشناسی برای انفجار بزرگی استفاده میشود که احتمالا آغازگاه جهان ما بوده است. با این همه، با یک جستجوی ساده در واژهنامهها میتوان پی برد که معنای لغوی این اصطلاح «انفجار/بانگ بزرگ» است. اما آیا این به آن معناست که اگر با اصطلاح «مهبانگ» در یک کتاب یا مقالهی علمی روبهرو شویم، این میتواند اشاره به هر انفجار یا بانگ بزرگی داشته باشد؟ برای نمونه، آیا انفجار یک بمب هستهای نیز همان مهبانگ است؟ روشن است که پاسخ منفیست؛ زیرا معنا و مفهوم اصلی واژهها درون بستر متن یا کانتکستشان مشخص میشود. نمیتوان یک واژه را از بستری که در آن به کار رفته است، بیرون کشید و سپس همهی بار معنایی آن را در معنای لغویاش فروکاست.
💠 به همین گونه، هنگامی که از یک واژه یا گزارهی گاهانی سخن به میان میآید، برای درک معنا و مفهوم اصلی آن، پرسش درست این نیست که ما امروزه از شنیدن آن واژه یا گزاره چه معنایی به ذهنمان میرسد، بلکه پرسش درست آن است که اشو زرتشت از گفتن آن چه منظوری داشته است و مردمانِ همروزگار با او از شنیدن آن چه برداشت میکرده اند. یگانه معیار علمی برای یافتن پاسخ این پرسش نیز، در درجهی نخست، اطلاعاتی که متن گاهان به ما میدهد و سپس اطلاعاتِ نهفته در متونِ نزدیک به گاهان یا بنمایههایی که بر پایهی این متون نوشته شده اند، میباشد.
💠 اکنون، چنان که در آغاز این نوشتار با استناد به بند دوم از هات 28 گفته شد، «مینو» در گاهان اگرچه به لحاظ لغوی با «اندیشه» در پیوند است، اما نکتهی کلیدی آن است که با بررسی این کلیدواژه در کانتکست اصلی خود، میتوان دریافت که هنگامی که اشو زرتشت از این مفهوم سخن به میان میآورده است، منظورش نه صرفا ذهن و اندیشهی انسانها، بلکه جهانی جدا از جهان مادی بوده است. به دیگر سخن، او ماهیت اصلی اندیشه را غیرمادی میدانسته است و از این رو، جهان غیرمادی را مینو مینامیده است.
💠 پس، هرگز با دستاویز قرار دادن این نکته که «مینو» از لحاظ لغوی با اندیشه در پیوند است، نمیتوان نتایج مضحک و سخیفی از این دسته گرفت که اشو زرتشت به هیچ جهان دیگری جز جهان مادی باور نداشته است یا سپندمینو و انگرمینو تنها دو شیوهی اندیشیدن در ذهن انسان اند.
💠 در پایان، اینکه کسان بسیاری در جهان امروز به مادیگرایی (ماتریالیسم) رو آورده اند و تمایل دارند همه چیز را امری کاملا مادی و اینجهانی بنمایانند، باور و گزینشیست شخصی که درستی یا نادرستیاش در جای خود و نه در این نوشتار درخور بررسیست. اما اینکه همان کسان با چنان رویکرد بیپایهای سعی در ماتریالیسمیسازی جهانبینی زرتشتی داشته باشند، در بهترین حالت از فقدان مطلق دانش و سواد آنها در این زمینه و در بدترین حالت از فریبکاری آنها برای تحریف دین زرتشتی ریشه دارد.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥