View in Telegram
مولانا در مدح اميران و صاحبان قدرت ، هيچ شعرى نسروده است ،  حتى يك بيت هم در اين زمينه نگفته است ، چون او نشست و برخاست با آنان را صلاح نمى دانست و آن را موجب تخريب دين و معنويت به شمار مى آوردمولانا در "فيه ما فيه" مى فرمايد: "با پادشاهان نِشستن  از اين روى خطر نيست كه سَر برود ، كه سَرى است رفتنى ، چه امروز ، چه فردا ! اما از اين رو خطر است كه ايشان چون نَفْس هاى شان قُوّت گرفته است و اژدها شده ، اين كس كه با ايشان صحبت (=همنشينى) كرد و دعوى دوستى كرد و مالِ ايشان قبول كرد ، لابُدّ باشد (=مجبور است)  بر وفق ايشان سخن گويد و رأى هاى بدِ ايشان را از روى دلْ نگاهداشتى (=ملاحظه كارى) قبول كند و نتواند مخالفِ آن گفتن ، از اين رو خطر است ، زيرا دين را زيان دارد! " مولانا به زندگى ساده و بى پيرايه خود قناعت مى كرد و نسبت به اميران  وقت بى نياز بود و اگر پيشكش و ارمغانى هم در مى رسيد آن را ميان  فقيران و ياران نيازمند خود تقسيم مى كرد و خود ، چيزى از آن بر نمى داشت . #قسمتى از سخنان استاد كريم زمانى @Ashaarkotaa
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily