#دل_نوشته #تلنگر #کتاب #کتابخوانی#اراک_شهر_فرهنگ_و_ادبوقتی که باید بیلان کاری ات را با هر کیفیت و کمیتی و تحت هر شرایطی بالا ببری ،
وقتی که ناشران بزرگ و صاحب نام از برپایی نمایشگاه ات استقبال نمی کنند و وقتی هیچ درک و توجهی به ذایقه این روزهای قشر
کتاب خوان نداری و هنوز در ادامه روشهای دهه پنجاه و شصت شمسی حجم بزرگ محصولات فرهنگی ارائه شده را کتابهای دینی و مذهبی و ارزشی تشکیل میدهند ، خروجی اش میشود پانزدهمین نمایشگاه
کتاب اراک ،
حتی تبلیغ چشمگیر و پرطمطراق تخفیف پنجاه درصدی هم کمک حال نیست .
در روزهایی که سرانه مطالعه بعنوان یک مولفه فرهنگی شرم آور است ، نقاشی و گریم کودکان ، هم جذابیت سالهای قبل خود را از دست داده اند .
شاید بتوان بزرگترین علامت سئوال و عامل دل زدگی را حضور تهوع آور ناشران کنکوری در این فضای به اصطلاح فرهنگی دانست . گویا ریختن آب به آسیاب پول ساز این قشر که شرحش در این مجال نمی گنجد ، جزئی از عملکرد بیمار و ضعیف مدیران شده است .
در یک کلام آفتابه لگن هفت دست
شام و نهار هوچی ...
باور داشته باشیم که ، به روز کردن ذهن و فکر و ایده کار دشواری نیست .
استفاده از پتانسیل فضای خالی مصلی اراک جهت برپایی این نمایشگاه
کتاب و نمایشگاههای مشابهه را باید به فال نیک گرفت ، این خروج از جمود فکری و پرتو اولین طلیعه های خوش فکری در شهر اراک ، آنهم در فضای استراتژیکی مثل فضای مصلی انصافا جای تقدیر دارد .هر چند کفش کندن و بدون کفش در فضای نمایشگاه تردد کردن ، رخداد کم نظیری است در تمام دنیا، اما بازهم خدا را شاکریم که روزنه های کم سویی از خوش فکری و تغییر در نگرش و عملکرد در سطح مدیران ارشد استانی رصد شد .
خدایا شکرت .
درک بالای مخاطب بومی را جدی بگیریم و حرفه ای تر رفتار کنیم .
شاید بتوان ادعا کرد استفاده مناسب و معقول و منطقی از مشاوران در هر سازمان ، بلا شک در تعالی آن سازمان نقش موثری دارند ، پس در انتخاب مشاوران دقت کنیم . در روزهای سخت افتصادی و شرایط دشوار کشور، سرمایه های مختلف را هدر ندهیم ، برای هر عملکرد و هر تصمیم مان باید پاسخگو باشیم .
حداقل برای وجدان خودمان ...
شهر من اراک این روزها دردهای بیشماری دارد که عدم خوشفکری مدیران ارشدش ، نزد آن مشکلات بزرگ واقعا مجالی از اهمیت ندارد .
لطفا خوشفکر باشیم .
✍ #شهرام_صاحب_الزمانی@ArakiBass