#شاعران_اراک صبح دیدم برف و باران آمده جختم بلا .
خنده بر لبهای یاران آمده جختم بلا .
آب جاری گشته اندر جوی های کوچه باغ .
بلبل اندر شاخساران آمده جختم بلا .
گرد و خاک و دود و دم از آسمان کرده فرار.
بوی عطر سبزه زاران آمده جختم بلا .
سفره ی پائیز را برچیده اند و جای آن .
بوی گلهای بهاران آمده جختم بلا .
همزمان آتش گرفته شیشه و بنگ و کراک.
جای آن حلوا و سوهان آمده جختم بلا .
رود خشک شهر دارد میزند جوش و خروش.
آب بینش تند و پیچان آمده جختم بلا .
سیل می آید ز سمت کوه مودر سوی ما
آب گردو صاف و غلطان آمده جختم بلا.
موسم یارانه بر ما داده اند یک ساک پول .
رنج و بدبختی به پایان آمده جختم بلا .
ریشه کن گردیده دیو اعتیاد و جای آن .
عشق در بین جوانان آمده جختم بلا .
گشته در این مملکت غول گرانی سرنگون.
هرچه خواهی مفت و ارزان آمده جختم بلا.
دین حق گردیده پر رونق میان مردمان .
غل به دست نحس شیطان آمده جختم بلا.
کوه گردو رونق خود را به دست آورده و .
آب بهر دیم کاران آمده جختم بلا .
بارالها ده به خواب هاشمی تعبیر خیر.
چونکه با چشمان گریان آمده جختم بلا .
📝 #غلامرضا_هاشمی📸 #آرش_بنی_جمالی @ArakiBass