زنی که لذت را میفهمد، گلی است از گلهای بهشت، شاید هم دوزخ!
چه فرق میکند؟!
زنی که لذت را میفهمد، برتر از مفهوم بهشت و دوزخ است.
حوا را که یادمان هست؟ ما داشتیم سیب را نگاهنگاه میکردیم و جانمان برای بوییدنش، چیدنش، خوردنش درمیرفت اما پا پس میکشیدیم و دستهامان را سفت گره زده بودیم به هم که نکند دست از پا خطا کنیم. حوا، بیهوا دستش را برد و سیب را چید، بویید و گاز زد! تازه بقیهاش را هم چپاند توی حلق ما که آدم بودیم و دهانمان از ترس و حیرت باز مانده بود.
Don’t think about it, Do it!
منطق حوا این بود.
منطقِ بیمنطقی!
لذت بردن که منطق نمیخواهد.
زنها، اگر زن باشند، لذت را بلدند، لذت را میفهمند و چیزی جز لذت نمیشناسند و زنی که بیش از همه لذت را میفهمد، بیش از همه درد را فهمیده است.
لذت، همزادِ درد است و زن، همزاد این دو...
اوج لذت، گنجی است که در حضیضِ درد پنهانش کردهاند، جایی که جز زنان را بدان راه نیست.
چه کسی جز زن، درد و لذت توامانِ زایش را تجربه کرده است؟!
زنان(و تنها زنان) اند که از درد، لذت میسازند...
حسین وی
@Aphrodite89