#پختوپز؛ دلیل انسان شدن ما!🔹 قسمت دوم
🔹▪️ پختوپز، عملاً بخشی از کار جویدن و
#گوارش را انجام میدهد و این کار را برایمان بیرون از
#بدن و با استفاده از منابعِ انرژی خارجی انجام میدهد. همچنین، از آنجاییکه با پختوپز میتوان بسیاری از منابع بالقوه غذایی را سمزدایی کرد و پس از آن مصرف کرد، این فناوریِ جدید یک منبعِ متفاوت از کالری را که برای دیگر
#حیوانات غیرقابل دسترس است در اختیار انسان قرار میدهد.
▪️ با رهایی از ضرورتِ تلاشِ روزانه برای جمعآوریِ مقادیر زیادی مواد خام و سپس جویدن(و باز هم جویدنِ آن) حالا انسان میتوانست زمانش را و انرژیاش را صرفِ اهداف دیگر، نظیرِ ایجاد یک فرهنگ کند.
▪️ پختوپز، نه تنها نوع
#تغذیه مان را تغییر داد، بلکه همچنین موقعیتی جدید ایجاد کرد: تجربهی با هم غذا خوردن در یک زمان و مکانِ تعیینشده.
▪️ این برای این خوراکجوی خامخوار که پیش از آن، نظیر تمامی دیگر حیوانات، از طریقِ پرسهزنی و عمدتاً به تنهایی خود را تغذیه میکرد چیز جدیدی بود. حتی برای خورندگان عصر صنعتی که ما اخیراً تبدیل به آن شدهایم، و با پرسهزدن در خیابان و به تنهایی هرجا و هر زمان غذا میخوریم. اما نشستن در کنار یکدیگر و خوردن یک غذای مشترک، تبادلِ نگاهها، به اشتراکگذاشتن غذاها، و تمرینِ پرهیز و گذشت، همگی به متمدنشدنِ ما کمک کرد. رنگام مینویسد، “در گرداگرد
#آتش بود که ما تبدیل به یک موجود اهلی شدیم.”
اما پختوپز، تنها از ما موجوداتی اجتماعیتر و متمدنتر نساخت بلکه عملاً ما را تغییر شکل داد.
▪️ از زمانی که پختوپز امکان داد ظرفیت شناختیمان را به بهای کوچکشدنِ ظرفیتِ گوارشیمان گسترش دهیم، دیگر از این روند، بازگشتی ممکن نبود. حالا دیگر، مغزهای بزرگ ما و معدههای کوچک ما به یک رژیم متشکل از غذاهای پخته وابسته شده بود.(خامخواران به این نکته دقت کنند) معنایش این است که پختوپز حالا دیگر اجباری است و در آناتومیمان حک شده است.
▪️ آنچه زمانی وینستون چرچیل در مورد معماری گفته بود، “اول ما ساختمانها را شکل دادیم، و سپس آنها ما را شکل دادند.” ممکن است برای پختوپز نیز صادق باشد. ابتدا ما موادغذایی را پختیم، و سپس آنها ما را پختند.
📚 کتاب "پخت و پز" «جنبههای روانی، اجتماعی، سیاسی»
🖊 نویسنده: مایکل پولان
💬 برگردان: آرش حسینیان
⚛ @AndisheKonim