https://bit.ly/2NAcEH3#ریسماننظریه ریسمان و نگاهی جامع به ماهیت و مفهوم آن
نظریهی
ریسمان یکی از پیچیدهترین
نظریههای فیزیک است که با هدف ایجاد وحدت و هماهنگی میان نیروهای طبیعت و فرمولبندی همهی قوانین طبیعت در یک
نظریهی واحد طراحی شده است.
در سال ۱۶۶۵ نیوتون با افتادن یک سیب نیوتون به قانون جهانی گرانش رسید و پیبرد نیرویی که سیب را به طرف زمین میکشد با نیرویی که ماه را در مدار خود به دور زمین نگه میدارد باید یکی باشد و این گونه شد که نیوتون آسمان و زمین را در یک
نظریهی واحد بهنام جاذبه یکی کرد. معادلات نیوتون بهاندازهای دقیق عمل میکردند که دانشمندان تا سالها برای پیشبرد اهدافشان به معادلاتی بیش از آن نیاز نداشتند. اما مشکلی وجود داشت، در واقع نیوتون به خوبی نمیدانست که جاذبه چگونه کار میکند.
در اوایل سالهای ۱۹۰۰، یک منشی گمنام به نام آلبرت اینشتین که در دفتر ثبت اختراعات سوییس کار میکرد، همزمان روی رفتار نور نیز مطالعه داشت. او در ۲۶ سالگی به کشفی راهگشا دستیافت و متوجهشد که سرعت نور، نوعی از سرعت حد کیهانی است وهیچ چیز نمیتواند سریعتر از نور حرکتکند. در واقع ۸ دقیقه طول میکشد تا نور خورشید به ما برسد. حال فرضکنیم خورشید از بین برود، طبق نظر نیوتون به محض ناپدیدشدن خورشید، سیارات از مدارهای خود به سوی فضا منحرف میشوند. بهعبارت دیگر، جاذبه سریعتر از نور حرکت میکند. اما اینشتین نشان داد که این صحیح نیست. او مدعی شد که گرانش همان خمیدگیها و پیچوتابهای ساختار فضا و زمان است و این مسئله را در قالب
نظریهی نسبیت عام بیان کرد. اکنون اگر آن فاجعهی کیهانی را دوباره مرور کنیم، پس از ناپدید شدن خورشید، فرو رفتگی ساختار فضا بهجای خود بازگشته و یک آشفتگی بهوجود میآورد و طبق محاسبات اینشتین، سرعت حرکت این آشفتگیها دقیقا برابر سرعت نور است بنابراین ۸ دقیقه طول میکشد تا این آشفتگی به زمین برسد و زمین را از مدار خود منحرف کند.
حالا اینشتین هدف بزرگتری داشت و آن یکی کردن گرانش جدید با نیروی الکترومغناطیس بود که قبلا توسط ماکسول یگانه شده بود. در واقع ارتباط بین الکتریسیته و مغناطیس در طبیعت بسیار مشهود است. ماکسول الکتریسیته و مغناطیس را در چند معادله توضیح داد
⚛ادامه مطلب اینجا:
https://bit.ly/2oTVLJo#جهانهای_موازی #نظریه_ریسمان