اندیشیدن تنها راه نجات

#داریوش_آشوری
Channel
Logo of the Telegram channel اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimPromote
5.31K
subscribers
22.7K
photos
21.1K
videos
8.79K
links
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
■ پس، نظریه‌ی ما چگونه چیزی تواند بود؟ این که خصلت‌های هیچ انسانی را کسی به او نمی‌دهد، نه خدا، نه جامعه، نه پدران و نیاکان، نه خودِ او (آن ایده‌ی بی‌معنایی که رد کردیم، همان است که کانت به نامِ «آزادیِ عقلانی» آموزانده است، و چه بسا افلاطون نیز). هیچ‌کس مسئولِ آن نیست که بهرحال هست، که سرشتش چنین و چنان است، که در چنین شرایطی، در چنین محیطی هست. سرنوشتِ وجودِ او را از سرنوشتِ وجودِ تمامیِ آن‌چه بوده است و خواهد بود جدا نمی‌توان کرد. او پیامدِ یک نیت، یک اراده، یا یک هدف نیست،‌ و بنا "نیست" که از راهِ او کوشش شود تا به یک «انسانِ آرمانی» یا «آرمانِ شادکامی» یا «آرمانِ اخلاقی» برسند – بی‌معناست که بخواهیم هستیِ خود را در راهِ یک هدف صرف کنیم. این ماییم که «هدف» را اختراع کرده‌ایم: در حقیقت، هدفی "درکار نیست"... آدمی وجودی است ضروری، پاره‌ای است از سرنوشت، از آنِ تمامیت است، در دلِ تمامیت است، هیچ چیزی نیست که درباره‌ی وجودِ ما داوری کند، آن را اندازه‌گیری کند، بسنجد، محکوم کند؛ زیرا این به معنایِ داوری کردن درباره‌ی کل و اندازه‌ گرفتن و سنجیدن و محکوم کردنِ آن است... حال آن‌که "چیزی بیرون از کل در کار نیست!" – که دیگر بارِ مسئولیت بر دوشِ هیچ‌کسی نمی‌توان نهاد؛ که نمی‌توان ردِّ هیچ موجودی را گرفت و پس‌پس رفت تا به یک علتِ نخستین رسید؛ که جهان، چه حسانی چه «روحانی»، یک وحدت نیست:‌ "این است رهایشِ بزرگ و بس" این است که بی‌گناهیِ شَوَند را بدان بازمی‌گرداند... مفهومِ خدا تاکنون بزرگ‌ترین ضدّیت با باشندگی بوده است... با #انکار #خدا ، با انکارِ مسئولیت در برابرِ خداست که ما جهان را نجات می بخشیم.

👤 #فردریش_نیچه
📚 #غروب_بتها - بند 8
🔃 برگردان #داریوش_آشوری



@AndisheKonim
4_5839356184666047291.pdf
5.6 MB
كتاب #چنین_گفت_زرتشت
از #فریدریش_نیچه
با ترجمه #داریوش_آشوری
#فلسفى

#چنین_گفت_زرتشت ، کتابی برای همه و هیچ‌کس اثری فلسفی و شاعرانه از فریدریش نیچه (1844-1900)، فیلسوف آلمانی

@AndisheKonim
كتاب #چنین_گفت_زرتشت
از #فریدریش_نیچه
با ترجمه #داریوش_آشوری
#فلسفى

#چنین_گفت_زرتشت ، کتابی برای همه و هیچ‌کس اثری فلسفی و شاعرانه از فریدریش نیچه (1844-1900)، فیلسوف آلمانی، که طی سالهای 1883 تا 1885 نوشته شد. این اثر مهمترین اثر نیچه است که در آن نظریاتی چون، «ابرمرد» و «بازگشت جاودانی» کامل‌ترین صورت و مثبت‌ترین معنی خود را پیدا می‌کند. این کتاب حالت داستان‌گونه دارد و قهرمان اصلی آن شخصی به نام «زرتشت» است. نیچه در این کتاب عقاید خود را از زبان این شخصیت بیان داشته‌است. نیچه از بیست و چهار سالگی (یعنی درسال ۱۸۶۹تا۱۸۷۹ بمدت ده سال) به استادی کرسی واژه شناسی Philology کلاسیک در دانشگاه بازل و به عنوان آموزگار زبان یونانی در دبیرستان منصوب می‌شود. در ۲۳ مارس مدرک دکتری را بدون امتحان از جانب دانشگاه لایپزیگ دریافت می‌کند. او هوادار فلسفهٔ آرتور شوپنهاور فیلسوف شهیر آلمانی بود. برتراند راسل در «تاریخ فلسفه غرب» در مورد نیچه می‌گوید: «ابرمرد نیچه شباهت بسیاری به زیگفرید (پهلوان افسانه‌ای آلمان) دارد فقط با این تفاوت که او زبان یونانی هم می‌داند!»
زرتشت نويد دهنده ي ابرمرد،بشارت دهنده ي زبر انسان اينك ميگويد. به تو كه چونان ميموني از پيشدست ترين برتري ها گريزاني.از تو ميپرسد:
((نسبت ميمون به انسان چيست؟يك مسخره و دلقت يا موجودي حقير و شرم آور؟من به شما ميگويم كه نسبت بشر به ابرمرد چونان است. شما از حالت كرمي به انسان رسيده ايد و هنوز بسياري از تركيبات شما به حالت كرم نيز باقي مانده است. يك زماني شما ميمون بوديد و هم اكنون بشر از هر ميموني ميمون تر است.))
چنين گفت زرتشت شاهكار زنديق مجنون دوست داشتني آلمان،فردريش ويلهلم نيچه كتابيست كه براي همه كس و براي هيچكس ميباشد. برخي اين اثر را زوال ذهني زنديق ما ميدانند،اما به آنان اعلام ميكنيم :
((هركه ميخواهد پرواز را بياموزد،بايد ابتدا ايستادن و رفتن و دويدن و بالا رفتن و رقصيدن را بياموزد،پرواز را نميتوان پريد!))
و اين كتاب رقص جنون آميز زنديق ماست كه همگان را بر گذاردن انگشت بر دهان هاي خود وادار كرد.

@AndisheKonim