"
منطق به مثابه هنر لیبرال: درآمدی بر بلاغت و استدلال"
مطالعه اصول
منطق نمادین مانند یادگیری یک زبان جدید است، البته زبانی با واژگان کم و فقط چند قاعده گرامر. شما یاد میگیرید که انواع کارها را با این نمادهای جدید انجام دهید: از آنها برای تجزیه و تحلیل
منطق جملات معمولی، اعتبارسنجی استدلال، و ساختن برهان برای استدلالهای پیچیده که اعتبار آنها واضح نیست استفاده کنید.
تمریناتی که به شما کمک میکند در این موضوعات مهارت داشته باشید، مانند پازل هستند، بنابراین اگر فوتوشیکی یا سودوکو را دوست دارید، احتمالا عاشق
منطق خواهید شد.
منطق اساس
بررسی یا اقامه استدلال است. ما همیشه از عقل استفاده میکنیم تا استنتاجهایی را که برایمان مفید است را بهدست آوریم. اگر ماشین ما روشن نمیشود، ما استدلال میکنیم که ممکن است باتری تمام شده باشد، بنابراین باتری را
بررسی میکنیم. اگر باتری تمام نشده است، نتیجه میگیریم که مشکل باید جای دیگری باشد، شاید در استارت - بنابراین آن را
بررسی میکنیم و غیره… استدلال در اینجا ساده است، اما گاهی اوقات زنجیرههای استدلال میتوانند بسیار پیچیده شوند. آموزش برای ساختن استدلالهای مؤثر و شناسایی استدلالهای ضعیف، مهارتی است که تقریبا در هر زمینهای از تفکر در زندگی روزمره مفید است. به ما کمک میکند تا در مسیر حقایق و پرهیز از اباطیل گام برداریم.
هنر متقاعدسازی را بلاغت مینامند. بلاغت، مانند
منطق، بخشی ضروری از "هنر لیبرال" بود که متأسفانه لفاظی جای خود را به این هنر داده است. بلاغت میتواند تقریبا هر ابزار متقاعدسازی را دربر گیرد. (رشوه, باجخواهی، خشونت فیزیکی، توسل به احساسات، تصاویر تحریکآمیز، یا بازی هوشمندانه با کلمات و… میتوانند متقاعد کننده باشند) هرچند، استدلال منطقی میتواند جایگزین مناسبی برای این ابزارها باشد، اما ما نمیگوییم که یک استدلال خوب همیشه پیروز میشود. بالاخره انسانها مثل آقای اسپاک ولکان (شخصی که با استدلال منطقی متقاعد بشه) نیستند. با اینحال، در درازمدت، استدلالهای خوب معمولا برتری مییابند.
منطق برای هر زمینهای که از آرگومان (
آنالیز مختلط) استفاده میکند، اساسی است. بهخصوص ارتباط نزدیکی با ریاضیات، علوم کامپیوتر و فلسفه دارد. هم
منطق ارسطویی و هم
منطق نمادین مدرن مجموعههای معرفتی چشمگیری هستند که دستاوردهای فکری عمده را تشکیل میدهند.
اغراق در قالب تبلیغات، هدایت نادرست و حتی دروغ آشکار - در فرهنگها فراوان است. سیاستمداران، صاحب نظران، تبلیغ کنندگان و سخنگویان شرکتها به آدم های پوشالی حمله میکنند، متوسل به اکثریت میشوند، شاه ماهی قرمز را تبلیغ میکنند (انحراف افکار عمومی)، یا با یک دیدگاه مخالفت میکنند، صرفا به این دلیل که از شخصی که آن دیدگاه را دارد، خوششان نمیآید. آشنایی با اشتباهات رایج از این نوع به شما کمک میکند تا خواننده، شنونده و متفکر انتقادیتری باشید. تکنیکهای مشکوک متقاعدسازی، مانند «حمله شخصی» به یک نامزد انتخابات با جلوه دادن تصویری نامطلوب از آنها، که بیشتر در طول مبارزات انتخاباتی مورد استفاده قرارمیگیرد، به هنجار اخبار و رسانههای اجتماعی تبدیل شده است. هرچند این تاکتیکها بدون شک گاهی اوقات مؤثر هستند، با اینحال، این دلیلی برای ترجیح دادن آنها به یک استدلال منطقی نیست.
به دلیل گرایش شدید عوام به "باورکردن هرچیزی که میشنوند"، نیاز به تفکر منطقی-انتقادی را بیشاز همیشه ضروری کرده است.Rollen Edward Houser#هنراستدلال#منطق#مغالطه#مفاهيموابزارهادرتفکرنقادانه#الگویبررسیمنطقمقاله
Logic as a Liberal Art: An Introduction to Rhetoric and Reasoning#اندیشه_کنیم⚛ @AndisheKonim