الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#آخرین_ماموریت
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
#آخرین_برگ_دفتر_شهادت
31 مرداد سال 1367
و اولین روز از شهریور 1367
و آخرین شهدای دفاع مقدس #تخریبجی_لشگر_10
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
و آخرین ها که بهشتی شدند
روز تایوعا و عاشورای سال 1367
#شهید_اصغر_رحیمی
#شهید_قدرت_الله_خوشجام
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
#آخرین_ماموریت_در_جزیره_مجنون
#خردادماه_67
#جزیره_مجنون_شمالی
#جاده_خندق
سردار شهید #حاج_ناصر_اربابیان
معاون گردان تخریب لشگر10

روزهای آخر خرداد ماه 67 بود که #شهید_حاج_ناصر_اربابیان گفت: گفتند از غرب بیایید جنوب..
ما هم یاد گرفته بودیم که در جواب حرف فرمانده چرا نگیم..
من هم وسایلم رو جمع کردم و با تعدادی از بچه ها روانه جنوب شدیم.
رفتیم #مقر_الوارثین و اونجا گفت باید بریم #جزیره_مجنون و چند دست لباس غواصی برداشتیم و همراه برادر وحید بهاری و چند نفر دیگه عازم جزیره شدیم.
خط پدافندی لشگر10 در #جزیره_مجنون_شمالی در کنار جاده خندق بود.
ساعت 10 شب به سنگر مسوول محور رسیدیم. هوا خیلی گرم بود و به شدت هم دم داشت.
شام رو خوردیم و برای استراحت به سنگربچه های تخریب رفتیم...
سنگر بچه های تخریب خیلی گرم بود شهید ناصر یه پتو زیر سرش لوله کرد و خوابید و من هم از ترس موش های جزیره که گربه رو فراری میدادند توی اون گرما رفتم توی کیسه خواب و زیپش رو تا خرخره بالا کشیدم.. هنوز چشممون گرم نشده بود که سرفه های حاج ناصر شروع شد. من هم سرفه میکردم . سرفه هام خیلی خفیف بود اما حاج ناصر با سرو صدا و خلط سرفه میکرد.
اون شب تا صبح خواب نرفتیم و بعد از نماز صبح که یک مقدار هوا روشن شد با قایق رفتیم برای سرکشی به موانع مقابل دشمن..
در مسیر که میرفتیم به حاج ناصر گفتم : حاج ناصرغلط نکنم یه خبرهایی هست.
نگاه کن آب خیلی بالا اومده. دفعه قبل که اینجا اومدیم پاسگاه های شناور، داخل نیزارها کاملا استتار شده بود اما الان قشنگ با بالا اومدن آب در تیر رس دشمن هستند.
به یکی از پاسگاهها که از همه به خط دشمن نزدیک بود رسیدیم. قایق پهلو گرفت و پیاده شدیم.
فرمانده پاسگاه منتظرمون بود. بلا فاصله رفتیم سراغ موانع...
سیم خاردار و مین هایی که چند ماه قبل کار گذاشته بودیم بیش از یک متر زیر آب رفته بود و براحتی با قایق میشد از روی اون عبور کرد.
فرمانده پاسگاه نگران بود. میگفت شبها از سمت دشمن سر و صدا زیاد میاد.
حاج ناصر یه خورده دلداریش داد و رو به من کرد و گفت : جعفرلباس غواصی بپوش و یه سری به مین ها و موانع بزن.
من هم با اکراه لباس پوشیدم.. چون تازه طاول ها ی روی بدنم رو چرب کرده بودم و مضافا میدونستم آب جزیره خیلی شوره و به محض رسیدن به زخم ها اذیتم میکنه.
پریدم توی آب و یه مقدار بدنم خیس شد و از آب بالا اومدم و لباس غواصی رو تنم کردم و وارد آب شدم.
با احتیاط بالای سر موانع رفتم و از داخل عینک غواصی اطراف مین های کار گذاشته شده داخل آب رو چک کردم. سیم تله ها تکون نخورده بود و آماده انفجار بود اما سطح آب روی همه ی موانع رو پوشونده بود.
چند تا پاسگاه دیگه رو هم رفتیم و نتیجه این شد که بایستی دوردیف سیم خاردارتوپی به موانع اضافه بشه و یک ردیف مین جهنده M16 هم با ارتفاع آب، روی دستک های بلند کار بگذاریم.
برای مهار مین ها روی آب باید از نبشی استفاده میکردیم .
حالا نه نبشی به اندازه مورد نیاز داشتیم و نه سیم خاردار توپی در دسترس بود.
سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت مهندسی رزمی قرارگاه داخل جزیره و سراغ نبشی و سیم خاردار گرفتیم .. متاسفانه دست خالی برگشتیم. در مسیر برگشت به قرارگاه بچه های جهاد تهران توی جزیره سر زدیم اون ها سیم خاردار داشتند و در اختیار ما گذاشتن اما نبشی پیدا نکردیم و قرار شد حاج ناصر به اهواز بره و از اردوگاه کوثر بیاره...
راستش موقع رفتن حاج ناصر به اهواز من خیلی نگران بودم و احتمال میدادم امشب و فردا شب عراق حمله کنه...هر چی اصرار کردم من رو هم ببرید قبول نکردن.
من به اتفاق چند تا از بچه های تخریب در جزیره موندیم تا اونها رفتند و برگشتند.
با هر مشکلی بود دور و اطراف پاسگاههای شناور در آب رو با مین هایی که روی دستک ها نصب شده بود با سیم تله ها مسلح کردیم وسیم خاردارها رو هم جلوش داخل آب کشیدیم و موانع آبراهه هایی که احتمال نفوذ دشمن ازش بود با مین وسیم خاردار مسدود کردیم و چند تا عکس یادگاری گرفتیم و از جزیره بیرون اومدیم....
وقت بیرون اومدن از جزیره مجنون این شعر رو زمزمه میکردیم
این شعری بود که شهید غلامحسین رضایی توی سختی های کار درجزیره مجنون زمزمه میکرد
بار الها جزیره مجنون ... شده گلگون
ایخدا برسون.... امام زمون..
ما از جزیره رفتیم اهواز و بعدش هم #مقر_الوارثین و از اونجا با #شهید_حاج_ناصر_اربابیان رفتیم سردشت وبه جمع بچه های تخریب درمنطقه عملیاتی ماووت پیوستیم..
و اونجا خبر دار شدیم عراق جزیره مجنون رو با بمباران وسیع شیمیایی تصرف کرده...
4 تیرماه جزیره مجنون به دست دشمن افتاد و روز 22 تیرماه سردار #شهید_تخریب_حاج_ناصر_اربابیان از#منطقه_عملیاتی_فکه آسمانی شد
یاد اون روزهای خوب بخیر
راوی: جعفر طهماسبی
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#هیات_الوارثین (رزمندگان تخریب لشگر10)
🌷 یادبود شهدای #آخرین_ماموریت_تخریب_لشگر_10
#شهید_اصغر_رحیمی
#شهید_قدرت_الله_خوشجام
جمعه 1 شهریور 96
#بیت_الزهرا_سلام_الله_علیها
بعدازنماز مغرب وعشا
بلوارابوذربین پل ۵ و۶خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش)
🌟🌷 @alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌿🌷🌷🌷
🌿🌷🌷
🌿🌷
#آخرین_ماموریت
#تخریبچی_شهید
#ابوالفضل_رضایی
✍️✍️✍️✍️ راوی: #حسین_گودرزی

من و یکی از بچه ها مامور# مین_گذاری زیر #پل_ماووت به #سلیمانیه عراق شدیم.
صبر کردیم تا کلیه بچه های گردان رزمی منطقه را تخلیه کنند . بعد از رفتن آنها کارمان را شروع کردیم . برادر #سلیمان_آقایی بمن گفته بود بعد از مین گذاری زیر پل باید به تنهایی یکی از جاده های فرعی را هم مین گذاری کنم . #شهید_ ابوالفضل_رضایی و برادر وهابی(اگه اسمش را اشتباه نکرده باشم) و یکی دیگه از بچه ها که قدی بلند داشت مامور مین گذاری اطراف پاسگاه های #شمشیری ۱و۲ شده بودند. هنوز کارما در زیر پل تموم نشده بود اون برادری که قدش بلند بود(اسمش یادم نیست) با تنی مجروح خودشو به ما رسوند و با ناراحتی گفت: ضدتانک منفجر شد و ابوالفضل پودر شد!!!! . ازش پرسیدیم تو چه جوری مجروح شدی گفت: با برادر وهابی از جاده مالرومیخواستیم بیائیم که بی سیم چی گفت ، جاده مالرو مین گذاری شده از جاده اصلی برید ! نگو بی سیم چی اشتباه کرده و برعکس جاده اصلی تله گذاری شده بود و ما پامون به سیم تله M16 خورده و هردو مجروح شدیم وقتی حال وهابی رو پرسیدیم گفت اون نتونست راه بیاد. سریع دوتا ازبچه هایی که جاده را تله گذاری کرده بودن چون آشنا به محیط بودن رفتن و وهابی را آوردن عقب و هردوشون رو با ماشین فرستادیم عقب. من که از این اتفاق(شهادت ابوالفضل) شوکه بودم و یاد بیدار کردنش افتاده بودم با چشمانی اشکبار سریع خودم رو به شهر #ماووت رسوندم تا خبر شهادت#ابوالفضل را به برادر آقایی برسونم تا برای برگرداندن بقایای جنازه مطهرش فکری بکنند. (با توجه به عقب نشینی پیش خودم گفتم بقایای جنازه ابوالفضل را برگردونیم عقب) . برادر آقایی قبل از اینکه درمورد ابوالفضل چیزی بگم بمن گفت اون جاده رو #مین_گذاری کردی ؟ من گفتم نه اومدم این خبر رو بدم . برادرآقایی با ناراحتی گفت #ابوالفضل_شهید_شده_که_شده تو چرا ماموریتی که بهت محول شده رو انجام ندادی . من تازه اونجا فهمیدم موقعیت شناسی یعنی چی . اجرای ماموریت که باعث تاخیر در حرکت عراقیها میشد واجبتر از رسوندن خبر شهادت بود. با این حرف برادر آقایی سریع برگشتم و ماموریت ام رو انجام دادم ولی در دل ناراحت ابوالفضل بودم. دم دمای صبح چند نفر از بچه ها که رفته بودم سراغ ابوالفضل فقط با پیدا کردن مقداری از پوست سر ابوالفضل برگشتن . صبح شده بود و ما شهر رو هم با انواع مینها آلوده کردیم و همراه سایر نیروهای باقی مانده برای همیشه از ماووت عقب نشینی کردیم.

🌿🌷🌷
🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌿🌷🌷🌷
🌿🌷🌷
🌿🌷
#آخرین_ماموریت
#تخریبچی_شهید
#ابوالفضل_رضایی
✍️✍️✍️✍️ راوی: #حسین_گودرزی

من و یکی از بچه ها مامور# مین_گذاری زیر #پل_ماووت به #سلیمانیه عراق شدیم.
صبر کردیم تا کلیه بچه های گردان رزمی منطقه را تخلیه کنند . بعد از رفتن آنها کارمان را شروع کردیم . برادر #سلیمان_آقایی بمن گفته بود بعد از مین گذاری زیر پل باید به تنهایی یکی از جاده های فرعی را هم مین گذاری کنم . #شهید_ ابوالفضل_رضایی و برادر وهابی(اگه اسمش را اشتباه نکرده باشم) و یکی دیگه از بچه ها که قدی بلند داشت مامور مین گذاری اطراف پاسگاه های #شمشیری ۱و۲ شده بودند. هنوز کارما در زیر پل تموم نشده بود اون برادری که قدش بلند بود(اسمش یادم نیست) با تنی مجروح خودشو به ما رسوند و با ناراحتی گفت: ضدتانک منفجر شد و ابوالفضل پودر شد!!!! . ازش پرسیدیم تو چه جوری مجروح شدی گفت: با برادر وهابی از جاده مالرومیخواستیم بیائیم که بی سیم چی گفت ، جاده مالرو مین گذاری شده از جاده اصلی برید ! نگو بی سیم چی اشتباه کرده و برعکس جاده اصلی تله گذاری شده بود و ما پامون به سیم تله M16 خورده و هردو مجروح شدیم وقتی حال وهابی رو پرسیدیم گفت اون نتونست راه بیاد. سریع دوتا ازبچه هایی که جاده را تله گذاری کرده بودن چون آشنا به محیط بودن رفتن و وهابی را آوردن عقب و هردوشون رو با ماشین فرستادیم عقب. من که از این اتفاق(شهادت ابوالفضل) شوکه بودم و یاد بیدار کردنش افتاده بودم با چشمانی اشکبار سریع خودم رو به شهر #ماووت رسوندم تا خبر شهادت#ابوالفضل را به برادر آقایی برسونم تا برای برگرداندن بقایای جنازه مطهرش فکری بکنند. (با توجه به عقب نشینی پیش خودم گفتم بقایای جنازه ابوالفضل را برگردونیم عقب) . برادر آقایی قبل از اینکه درمورد ابوالفضل چیزی بگم بمن گفت اون جاده رو #مین_گذاری کردی ؟ من گفتم نه اومدم این خبر رو بدم . برادرآقایی با ناراحتی گفت #ابوالفضل_شهید_شده_که_شده تو چرا ماموریتی که بهت محول شده رو انجام ندادی . من تازه اونجا فهمیدم موقعیت شناسی یعنی چی . اجرای ماموریت که باعث تاخیر در حرکت عراقیها میشد واجبتر از رسوندن خبر شهادت بود. با این حرف برادر آقایی سریع برگشتم و ماموریت ام رو انجام دادم ولی در دل ناراحت ابوالفضل بودم. دم دمای صبح چند نفر از بچه ها که رفته بودم سراغ ابوالفضل فقط با پیدا کردن مقداری از پوست سر ابوالفضل برگشتن . صبح شده بود و ما شهر رو هم با انواع مینها آلوده کردیم و همراه سایر نیروهای باقی مانده برای همیشه از ماووت عقب نشینی کردیم.

🌿🌷🌷
🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹🌹💐🌹
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐
🌹💐🌹💐
🌹💐
#آخرین_ماموریت_در_جزیره_مجنون
#خردادماه_67
#جزیره_مجنون_شمالی
#جاده_خندق
سردار شهید #حاج_ناصر_اربابیان

روزهای پایانی فروردین سال 67 بود . دشمن تحرکاتش رو شروع کرده بود و ما توی تهرون پیگیر دوا و درمان مصدومیت شیمیایی بودیم.
از یک طرف هم دعواهای سیاسی که اون روزها توی تهرون راه افتاده بود و یه عده هم به عنوان مجمع روحانیون علم به دست گرفته بودند و به قول بچه های جبهه دعوا بین "یت و یون " بود. یه عده طرفدار جامعه روحانیت بودند و از منش سیاسی اونها پیروی میکردند و یه عده هم هواخواه مجمع روحانیون بودند.
تقریبا حرف از مسئله ی اصلی که جنگ بود کمتر زده میشد.
تقریبا عمده رزمندگان لشگر سیدالشهداء علیه السلام یا در مرخصی بودند یا گرفتار دوا و دکتر.
فرمانده ما حاج آقا فضلی هم به علت شدت مجروحیتش در عملیات بیت المقدس 4 دوره درمانش رو میگذروند.
از جبهه هم فقط خبرهای تلخ میومد ...
اواخر فروردین بود که برای عیادت یه تعداد از بچه های تخریب که توی بیمارستان لقمان بستری بودند رفته بودم که خبر اومد فاو رو دشمن گرفته.. اونقدر این خبر برای بچه ها درد آور بود که سوزش طاول هاشون رو فراموش کردند .
همون روزها هم سکوهای ما رو آمریکایی ها توی خلیج فارس زدند .
اون موقع عقبه گردان ها و واحدهای لشگر10 درحاشیه شهرستان میاندوآب بود.
با تعدادی از بچه ها که یک مقدار سر پا بودند و امکان ادامه درمان در جبهه وجود داشت خودمون رو به میاندوآب رسوندیم.
به محض رسیدن آماده شدیم برای ماموریت مین گذاری و تله گذاری مقابل دشمن در منطقه عملیاتی ماووت ...
هنوز شهرماووت دست خودمون بود و بچه های رزمنده روی ارتفاعات مشرف به شهر ماووت مقابل داشمن خط پدافندی داشتند...
چند روزی اونجا بودیم... شبها توی چادروقت خواب سمفونی سرفه داشتیم..بچه هایی که شیمیایی خورده بودن و ریه هاشون آسیب دیده بود سرفه شون شروع میشد و دیگران را از خواب محروم میکردند.
روزهای آخر خرداد ماه 67 بود که #شهید_حاج_ناصر_اربابیان گفت: گفتند بیایید جنوب.. ما هم یاد گرفته بودیم که درجواب حرف فرمانده چرا نگیم..
من هم وسایلم رو جمع کردم و با تعدادی از بچه ها روانه جنوب شدیم.
رفتیم #مقر_الوارثین و اونجا گفت باید بریم جزیره مجنون و چند دست لباس غواصی برداشتیم و همراه برادر وحید بهاری و چند نفر دیگه عازم جزیره شدیم.
خط پدافندی لشگر10 در #جزیره_مجنون_شمالی در کنار جاده خندق بود.
ساعت 10 شب به سنگر مسوول محور رسیدیم. هوا خیلی گرم بود و به شدت هم دم داشت.
شام رو خوردیم و برای استراحت به سنگربچه های تخریب رفتیم...
سنگر بچه های تخریب خیلی گرم بود شهید ناصر یه پتو زیر سرش لوله کرد و خوابید و من هم از ترس موش های جزیره که گربه رو فراری میدادند توی اون گرما رفتم توی کیسه خواب و زیپش رو تا خرخره بالا کشیدم.. هنوز چشممون گرم نشده بود که سرفه های حاج ناصر شروع شد. من هم سرفه میکردم . سرفه هام خیلی خفیف بود اما حاج ناصر با سرو صدا و خلط سرفه میکرد.
اون شب تا صبح خواب نرفتیم و بعد از نماز صبح که یک مقدار هوا روشن شد با قایق رفتیم برای سرکشی به موانع مقابل دشمن..
در مسیر که میرفتیم به حاج ناصر گفتم : حاج ناصرغلط نکنم یه خبرهایی هست.
نگاه کن آب خیلی بالا اومده. دفعه قبل که اینجا اومدیم پاسگاه های شناور، داخل نیزارها کاملا استتار شده بود اما الان قشنگ با بالا اومدن آب در تیر رس دشمن هستند.
به یکی از پاسگاهها که از همه به خط دشمن نزدیک بود رسیدیم. قایق پهلو گرفت و پیاده شدیم.
فرمانده پاسگاه منتظرمون بود. بلا فاصله رفتیم سراغ موانع...
سیم خاردار و مین هایی که چند ماه قبل کار گذاشته بودیم بیش از یک متر زیر آب رفته بود و براحتی با قایق میشد از روی اون عبور کرد.
فرمانده پاسگاه نگران بود. میگفت شبها از سمت دشمن سر و صدا زیاد میاد.
حاج ناصر یه خورده دلداریش داد و رو به من کرد و گفت : جعفرلباس غواصی بپوش و یه سری به مین ها و موانع بزن.
من هم با اکراه لباس پوشیدم.. چون تازه طاول ها ی روی بدنم رو چرب کرده بودم و مضافا میدونستم آب جزیره خیلی شوره و به محض رسیدن به زخم ها اذیتم میکنه.
پریدم توی آب و یه مقدار بدنم خیس شد و از آب بالا اومدم و لباس غواصی رو تنم کردم و وارد آب شدم.
با احتیاط بالای سر موانع رفتم و از داخل عینک غواصی اطراف مین های کار گذاشته شده داخل آب رو چک کردم. سیم تله ها تکون نخورده بود و آماده انفجار بود اما سطح آب روی همه ی موانع رو پوشونده بود.
چند تا پاسگاه دیگه رو هم رفتیم و نتیجه این شد که بایستی دوردیف سیم خاردارتوپی به موانع اضافه بشه و یک ردیف مین جهنده M16 هم با ارتفاع آب، روی دستک های بلند کار بگذاریم.
برای مهار مین ها روی آب باید از نبشی استفاده میکردیم .
حالا نه نبشی به اندازه مورد نیاز داشتیم و نه سیم خاردار توپی در دسترس بود.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی می‌طلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردان‌های عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel
🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌿🌷🌷🌷
🌿🌷🌷
🌿🌷
#آخرین_ماموریت
#تخریبچی_شهید
#ابوالفضل_رضایی
✍️✍️✍️✍️ راوی: #حسین_گودرزی

من و یکی از بچه ها مامور# مین_گذاری زیر #پل_ماووت به #سلیمانیه عراق شدیم.
صبر کردیم تا کلیه بچه های گردان رزمی منطقه را تخلیه کنند . بعد از رفتن آنها کارمان را شروع کردیم . برادر #سلیمان_آقایی بمن گفته بود بعد از مین گذاری زیر پل باید به تنهایی یکی از جاده های فرعی را هم مین گذاری کنم . #شهید_ ابوالفضل_رضایی و برادر وهابی(اگه اسمش را اشتباه نکرده باشم) و یکی دیگه از بچه ها که قدی بلند داشت مامور مین گذاری اطراف پاسگاه های #شمشیری ۱و۲ شده بودند. هنوز کارما در زیر پل تموم نشده بود اون برادری که قدش بلند بود(اسمش یادم نیست) با تنی مجروح خودشو به ما رسوند و با ناراحتی گفت: ضدتانک منفجر شد و ابوالفضل پودر شد!!!! . ازش پرسیدیم تو چه جوری مجروح شدی گفت: با برادر وهابی از جاده مالرومیخواستیم بیائیم که بی سیم چی گفت ، جاده مالرو مین گذاری شده از جاده اصلی برید ! نگو بی سیم چی اشتباه کرده و برعکس جاده اصلی تله گذاری شده بود و ما پامون به سیم تله M16 خورده و هردو مجروح شدیم وقتی حال وهابی رو پرسیدیم گفت اون نتونست راه بیاد. سریع دوتا ازبچه هایی که جاده را تله گذاری کرده بودن چون آشنا به محیط بودن رفتن و وهابی را آوردن عقب و هردوشون رو با ماشین فرستادیم عقب. من که از این اتفاق(شهادت ابوالفضل) شوکه بودم و یاد بیدار کردنش افتاده بودم با چشمانی اشکبار سریع خودم رو به شهر #ماووت رسوندم تا خبر شهادت#ابوالفضل را به برادر آقایی برسونم تا برای برگرداندن بقایای جنازه مطهرش فکری بکنند. (با توجه به عقب نشینی پیش خودم گفتم بقایای جنازه ابوالفضل را برگردونیم عقب) . برادر آقایی قبل از اینکه درمورد ابوالفضل چیزی بگم بمن گفت اون جاده رو #مین_گذاری کردی ؟ من گفتم نه اومدم این خبر رو بدم . برادرآقایی با ناراحتی گفت #ابوالفضل_شهید_شده_که_شده تو چرا ماموریتی که بهت محول شده رو انجام ندادی . من تازه اونجا فهمیدم موقعیت شناسی یعنی چی . اجرای ماموریت که باعث تاخیر در حرکت عراقیها میشد واجبتر از رسوندن خبر شهادت بود. با این حرف برادر آقایی سریع برگشتم و ماموریت ام رو انجام دادم ولی در دل ناراحت ابوالفضل بودم. دم دمای صبح چند نفر از بچه ها که رفته بودم سراغ ابوالفضل فقط با پیدا کردن مقداری از پوست سر ابوالفضل برگشتن . صبح شده بود و ما شهر رو هم با انواع مینها آلوده کردیم و همراه سایر نیروهای باقی مانده برای همیشه از ماووت عقب نشینی کردیم.

🌿🌷🌷
🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel