امشب حالم بد بود و حتی کمی اشک ریختم. نمیدونم چطور یهو سر از هایلایتِ «عکسنوشته» پیجم درآوردم و واقعا وقتی دونه دونه رد کردم و خوندم و به آخرش رسیدم، دیدم کمی بهترم. چه جملات و عکسهای قشنگی رو گلچین کردم و گذاشتم. بهنظرم اگه حالت گرفته تو هم برو بخون که خوب بشی. کاملا دلی میگم.
زبانِ عشق من اینه که مژههاتو ببوسم، موهاتو نوازش کنم، برات شعر بخونم، اسمتو به روش خودم صدا کنم، دستاتو تو دستام بگیرم و نوازش کنم، برات نامه بنویسم، چیزایی که با دیدنشون یادت میافتم رو برات بفرستم، چیزای خوشمزهای که میخورم رو برای تو هم نگهدارم بهت بدم.