داستان زندگی شهدا

#نوجوان_شهید
Канал
Логотип телеграм канала داستان زندگی شهدا
@zendegishahidПродвигать
138
подписчиков
31,4 тыс.
фото
11 тыс.
видео
2,56 тыс.
ссылок
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست مقام معظم رهبرے❤️ به امیدِ روزی که بگویند؛خـادِمٌ الشٌـهدا به شــهدا پیوست تبادل و تبلیغ نداریم🚫 لینک ما درایتا👇 http://eitta.com/@zendegishahid
#سقای_تشنه

سقا صدايش می‌کردند...
به مادر گفته بود: "می‌خوام اونجا سقا باشم."
همیشه قبل از خودش به رزمنده‌ها تعارف می‌کرد. سر سفره‌ي ناهار و شام هم دنبال پارچ‌های آب می‌دوید و وقت‌ و بی‌وقت به آن‌ها آب تعارف می‌کرد.
می‌گفت: آب نطلبیده مراد است! حتی آب قمقمه‌اش را هم می‌بخشید.
تشنه #شهید شد؛ همان‌طور که آرزو داشت.

#نوجوان_شهید
#شهید_زکریا_صفرخانی

پ.ن: عکس، مربوط به جمع باصفای رزمندگان است و ارتباطی به این شهید بزرگوار ندارد...

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🏴

@zendegishahid
#سقای_تشنه

سقا صدايش می‌کردند...
به مادر گفته بود: "می‌خوام اونجا سقا باشم."
همیشه قبل از خودش به رزمنده‌ها تعارف می‌کرد. سر سفره‌ي ناهار و شام هم دنبال پارچ‌های آب می‌دوید و وقت‌ و بی‌وقت به آن‌ها آب تعارف می‌کرد.
می‌گفت: آب نطلبیده مراد است! حتی آب قمقمه‌اش را هم می‌بخشید.
تشنه #شهید شد؛ همان‌طور که آرزو داشت.

#نوجوان_شهید
#شهید_زکریا_صفرخانی

پ.ن: عکس، مربوط به جمع باصفای رزمندگان است و ارتباطی به این شهید بزرگوار ندارد...

#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸

@zendegishahid
در ذهن و دلم هستی
شب تا به سحر جانم

دیوانه شدم از این
خوابی که نمی‌آید....

پ.ن: مادر بزرگوار شهید نوجوان مالک اشتر آذری...
شهیدی که از خداوند خواسته بود مانند #سیدالشهداء علیه‌السلام به شهادت برسد سه روز و سه شب پیکر مطهرش روی بیابانهای داغ منطقه بود و سر از بدنش جدا کرده بودند....

#نوجوان_شهید_مالک_اشتر_آذری

@zendegishahid
#خاطره‌ای_از_مادر

دفعہ آخر ڪہ داشت مے رفت جبهہ ازش پرسیدم: "علیرضا جون ڪے بر میگردی مادر؟"
صورت نازش رو بلند ڪرد و نگاهش با نگاهم جفت شد، بعد سرش رو انداخت پایین و گفت: "هر وقت ڪہ راه ڪربلا باز شد"
ساڪش رو دستش گرفت، تو انتهای ڪوچہ دلواپسے های من ذره ذره محو شد...
تو عملیات والفجر یڪ، عزیز دلم علیرضای رشیدم شهید شد
شانزده سالش تازه تموم شده بود،
شانزده سال هم طول ڪشید تا آوردنش، درست شب #تاسوعا...
وقتے برگشت اولین ڪاروان زائران ایرانے رفتن #ڪربلا؛ آخه راه ڪربلا باز شده بود...."

#نوجوان_شهید
#علیرضا_کریمی🌷
@zendegishahid
#سقای_تشنه

سقا صدايش می‌کردند...
به مادر گفته بود: "می‌خوام اونجا سقا باشم."
همیشه قبل از خودش به رزمنده‌ها تعارف می‌کرد. سر سفره‌ي ناهار و شام هم دنبال پارچ‌های آب می‌دوید و وقت‌ و بی‌وقت به آن‌ها آب تعارف می‌کرد.
می‌گفت: آب نطلبیده مراد است! حتی آب قمقمه‌اش را هم می‌بخشید.
تشنه #شهید شد؛ همان‌طور که آرزو داشت.

#نوجوان_شهید
#شهید_زکریا_صفرخانی

پ.ن: عکس، مربوط به جمع باصفای رزمندگان است و ارتباطی به این شهید بزرگوار ندارد...

@zendegishahid
@zendegishahid

‍ دیدگاهِ جالبِ یک نوجوانِ شهید نسبت به مدرسه

نمی‌دونستم هر وقت می‌خواد بره مدرسه ، وضو می‌گیره. چند بار دیدم که تویِ حیاط مشغولِ وضو گرفتنه... بهش گفتم: مگه الان وقتِ نمازه که داری وضو می‌گیری؟ گفت: مادر جون! مدرسه عبادتگاهه، بهتره انسان هر وقت می خواد بره به مدرسه وضو داشته باشه...

#نوجوان_شهید_رضا_عامری


منبع: کتاب دوران طلائی ، صفحه 54

@zendegishahid