داستان زندگی شهدا

#نمازجمعه
Channel
Logo of the Telegram channel داستان زندگی شهدا
@zendegishahidPromote
138
subscribers
31.4K
photos
11K
videos
2.56K
links
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست مقام معظم رهبرے❤️ به امیدِ روزی که بگویند؛خـادِمٌ الشٌـهدا به شــهدا پیوست تبادل و تبلیغ نداریم🚫 لینک ما درایتا👇 http://eitta.com/@zendegishahid
🔸‏مثل همیشه، بیانات ‎#رهبرانقلاب_اسلامی امیدبخش، حماسی، چراغ راه، هدایت کننده، آگاهی دهنده و شوق آور بود.
علاوه براینکه همیشه صبّاريم ، شاكر نعمت ولايت فقیه هم هستيم.
#نمازجمعه_تهران

@zendegishahid
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸:️ تصاویر زنده شبکه "یورونیوز" از سخنرانی #رهبرانقلاب در #نمازجمعه امروز تهران

@zendegishahid
@zendegishahid
‍ مرغابی را از آب نترسانید...

آیت‌الله شهید صدوقی، از آب حوض وضو می‌گرفت محاسنش را عطر و شانه می‌زد کفش‌های واکس خورده‌اش را می‌پوشید و راهی مسجد می‌شد از توی بازار که رد می‌شد مردم می‌گفتند ما آخوندی به خوش تیپی و تمیزی صدوقی ندیدیم...

دکتر به آیت‌الله صدوقی گفته بود از تخت پایین نیاید و نمازش را هم روی تخت بخواند #نماز_شبش که تمام شد گفت اگر می‌دانستم باید به خاطر جراحی چشم، شبی بدون سجده در برابر خدا سپری کنم؛ هرگز حاضر نمی‌شدم عمل کنم...

دختر آیت الله صدوقی در خصوص خاطرات خود از پدرش میگوید: "وقتی شهید دستغیب به شهادت رسیده بود پدرم با ناراحتی گفت نوبت من بود چرا ایشان از من پیشی گرفت؟!
پدرم یکی دو هفته قبل از #شهادت به ترور تهدید شده بود و منافقین از مردم خواسته بودند که به نماز جمعه نروند ولی پدرم با آن همه تهدیدات می گفت: من نماز را ترک نمی کنم و آن جمله معروف که” مرغابی را از آب نترسانید” در خطبه نماز جمعه خطاب به منافقان گفته بود..."

سال ۱۳۶۱ بود، آن سال ۱۱ رمضان و ۱۱ تیر مصادف شده بود، یکی از روزهای گرم تابستان اما این گرما و روزه‌داری مردم باعث نشد که صف نمازجمعه یزد آن هم به امامت آیت‌الله محمد صدوقی خلوت باشد، مردم حتی تا پشت‌بام‌ها هم سجاده و جانماز پهن کرده بودند....
نمازجمعه که تمام شد حوالی ساعت یک و ۲۰ دقیقه ظهر بود، مسجد ملا اسماعیل مملو از جمعیت بود، امام جمعه خیلی نگران گرمایی بود که مردم را آزار می‌داد حتی اجازه نداد بین دو خطبه اطلاعیه‌ای که آماده شده بود را بخوانند حتی از مردم درخواست کرد که همراه موذن اذان را تکرار نکنند تا نماز سریع‌تر تمام شود وقتی عرق‌ریزان از گرما نماز را به پایان رساند، از #محراب به سمت خودرو حرکت کرد، صحن قدیم مسجد ملااسماعیل را که ترک کرد، وارد صحن جدید شد و ایستاد تا کفش‌هایش را بپوشد...

نحوه شهادت شهید محراب، آیت‌الله صدوقی:
از پشت سر جوانی محکم آیت‌الله صدوقی را در آغوش گرفت و گفت می‌خواهد پیشانی او را ببوسد چون حرکاتش شک‌برانگیز بود، پاسدارها و حتی خود آیت‌الله تلاش کردند تا او را دور کنند اما موفق نشدند
آن جوان که نامش رضا ابراهیم‌زاده و از اعضای سازمان مجاهدین خلق و از منافقان بود، همانطور محکم آیت‌الله را در آغوش گرفته بود و او را رها نمی‌کرد تا اینکه ناگهان صدای انفجاری، دست پلید او را رو کرد
آیت‌الله از ناحیه کمر و ستون فقرات و شکم به شدت مصدوم شد و در راه انتقال به بیمارستان افشار یزد به آرزوی همیشگی خود که همان شهادت بود، رسید
جمعیت آن روز در مسجد ملااسماعیل غوغا می کرد دختران آیه الله و خانواده او نیز در #نمازجمعه حضور داشتند و صدای انفجار بیش از همه آنها را متلاطم کرد....

@zendegishahid