@zendegishahid گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و توی سنگرها جیره پخش می کرد بچه ها هم با او شوخی می کردند:
- اخوی دیر اومدی.
- برادر می خوای بکُشیمون از گُشنگی؟
- عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برای خودشیرینی؟
گونی بزرگ بود و سرِ آن بنده ی خدا پایین.کارش که تمام شد. گونی رو که زمین گذاشت همه شناختنش. او کسی نبود جز
#محمود_کاوه، فرمانده لشکر...
@zendegishahid