داستان زندگی شهدا

#مجلس_یزید
Channel
Logo of the Telegram channel داستان زندگی شهدا
@zendegishahidPromote
138
subscribers
31.4K
photos
11K
videos
2.56K
links
"﷽ " امروز فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست مقام معظم رهبرے❤️ به امیدِ روزی که بگویند؛خـادِمٌ الشٌـهدا به شــهدا پیوست تبادل و تبلیغ نداریم🚫 لینک ما درایتا👇 http://eitta.com/@zendegishahid
#تقویم_شیعه

دوم تا چهارم ماه صفر ایام مجالس عدیده یزید ملعون است. چنانکه در ناسخ التواریخ آمده و از وقایع معلوم است، مجلس یزید بیش از یکبار بوده است.

📚 معالی السبطین ص۸۳۰

بعد ازمصائب ورود شام وجسارتها وبی حرمتی ها به آل الله واسراء مظلوم اهلبیت (علیهم السلام)، آنان را پشت کاخ یزید آوردند.
جمعیت زیادی درون وبیرون کاخ بود واز ازدحام جمعیت، سه ساعت اهلبیت را #ایستاده معطل کردند واجازه #نشستن نمیدادند وبعد وارد #مجلس_یزید کردند.😭

سرمطهر سیدالشهداء (علیه السلام) بارها توسط چندنفر وارد #مجالس آن ملعون کردند. درآن کاخ انواع مختلف عطراستفاده شده بود امابوی عطر سرحضرت برهمه غلبه کرده وفضا را پرکرد.
#خولی وپسرش #جراس ملعون سرمطهر را آوردند ومرتبه دیگر #شمرخبیث وارد کرده است. سپس #زجر_نانجیب سررا گرفت ودرمقابل یزید انداخت وبه حضرت دشنام میداد...😭😭😭

آجرک الله یاصاحب الزمان...😭😭😭

#یزیدولدالزنا برتخت طلا نشسته وتاج طلا بسرداشت ولباسش آراسته بطلا بود ودستورداد سرحضرت رادرطشت طلایی بگذارند.
سر راشستشو دادند ومحاسن شریف حضرت راشانه زدند وطشت رامقابل یزید برروی میزی که نقش شطرنج داشت، گذاشتند.
اسیران آل الله رایکایک #زنجیر به گردنها بسته وباطنابی بلند به همدیگر متصل کرده بودند و زجر سرطناب رابدست داشت وبه هرطرف میخواست میکشید وبالاخره آنان را درکناری ازمجلس ایستاده، نگه داشتند.
#یزیدخبیث نیز درمقابل رأس شریف واسراء مظلوم، #میگساری میکرد وانواع غذاهای لذیذ رامیخورد. بعد شروع کرد ساعاتی با اطرافیانش #شطرنج_بازی کند وامام حسین وپدرش وحتی پیامبر رامسخره میکرد واشعار کفرآمیز میخواند ودائم تجدید مستی میکرد وشراب میخورد.
گاهی نیز با #چوب_خیزران به لب ودندان حضرت میزد. مخصوصا وقتی میدید که سرمطهر قرآن میخواند، بیشتر ومحکمتر میزد...😭😭😭

ازین جهت امام رضا (علیه السلام) فرمودند: شیعه ماکسی است که ازشرب خمر وبازی #شطرنج پرهیز کند.

📚 وسائل الشیعه ج۲۵ص۳۶۳

صدای گریه اهل حرم بلندشد، پیراهنها دریده وفریاد میزدند: واحسینا...

حضرت زینب چنان ناله جان سوزی زدند که مجلس دگرگون شد وزنان درمجلس به گریه افتادند. حضرت سکینه وفاطمه بنت الحسین (علیهماالسلام) ازمیان جمعیت گردن بالا میکشیدند تاببینند چخبر است.

همینکه #گستاخی یزید رادیدند آنقدرناله وشیون زدند که همه مجلس واطرافیان یزید به گریه افتادند ویزید نیزساکت بود...

درشرح جودی آمده که یزید دراین حال میگفت:

"إدرکأسا و ناولها
ألا یاأیها الساقی"
ای ساقی! جام شراب رابه گردش درآور وآن را بمن برسان. بعدها #حافظ صوفی مسلک ملعون نیز ازین مصرع اقتباس شعری کرد.
#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🏴

@zendegishahid
                                                                     
🔹ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ🔹


میبرندم بر سر بازار چشمت را ببند
نور چشم حیدر کرار چشمت را ببند

کربلا تا شام می گفتم که چشمت را نبند
یا اخا اما به شام تار چشمت را ببند

شد نقاب صورت من آستین پاره ام
بی تو شد کار حرم دشوار چشمت را ببند

پایکوبی و کف و دشنام و سوت و هلهله
من کجا و این همه آزار چشمت را ببند

تاب سیلی خوردن دختر نداری روی نی
دخترت را دست من بسپار چشمت را ببند

کاری از دست سر ببریده می آید مگر
تو فقط یک کار کن یک کار چشمت را ببند

من که می‌دانم تو از زینب خجالت می‌کشی
در میان این همه انظار چشمت را ببند

چشم عباس تو را بستند با تیر جفا
تا نخورده سنگ این کفار چشمت را ببند

کوچه ها را یک به یک گشتم به همراه سرت
می‌روم در مجلس اغیار چشمت را ببند

من کجا و این همه نامحرمان بی حیا
من کجا و این همه خمار چشمت را ببند

رفت انگشت اشاره سمت دخترهای تو
ای برادر می‌کنم اصرار چشمت را ببند

خیزران تا رفت بالا قلب من آتش گرفت
تو بگو با خواهرت اینبار چشمت را ببند

عبدالحسین میرزایی
#اسارت
#بین_راه_کوفه_و_شام
#مجلس_یزید
#دروازه_ساعات
#روضه_ورود_به_شام

🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🏴

@zendegishahid