همیشه پنهان ڪار بود حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان می ڪرد....
یڪ بار ڪه به مرخصی آمده بود، احساس ڪردم هنگام بلند شدن به سختی حرڪت می ڪند، ولی چیزی را بروز نداد....
وقت نماز شد
#وضو ڪه گرفت، رفت توی اتاق و در را قفل ڪرد از این ڪارش تعجب ڪردم، خواهرش ڪه ڪنجڪاو شده بود، از بالای در، داخل اتاق را نگاه ڪرد و متوجه شد ڪه
#مجید نماز را به صورت نشسته می خواند...
مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود، اما اجازه نداد حتی ما ڪه خانواده اش بودیم متوجه شویم
#شهید_مجید_زینالدین #با_من_بیا_برادر