@zendegishahidروايتى از شهيد احمد كاظمى؛
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين
🌷🔻حاج احمد، تنها مرد سالهای
#مقاومت و
#جهاد علیه دشمن بعثی نبود، بلکه هر جا ندای مظلومى شنیده میشد، زودتر از همه به
#دفاع برمیخاست.
🔸خبر حادثه دلخراش
#زلزله بم را که شنید، اندوه همه وجودش را فرا گرفت؛ آن قدر که پیش از همه به
#نجات زلزلهزدهها شتافت؛ "نخستین ناجی زلزلهزدگان بم"، کسی نبود جز یادگار سالهای دفاع مقدس، حاج احمد کاظمی؛ همانگونه بهسان سالهای جانبازی در جبههها
#گمنام و ناشناس، پیش از همه خود را به بم رسانده و مشغول
#کمکرسانی بود.
🔸اگر او را میان
#آوارهها و جنازهها، موقع انتقال
#مجروحان و خارج کردنشان از زیر
#آوار و با آن چشمهای
#خسته و نیمهباز، میدیدی، هرگز باور نمیکردی که "فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران" باشد. صد ساعت تمام، چشمهایش با خواب بیگانه بودند و او بیدارتر از همیشه، در پی "
#خدمت" بود.
🔸باند
#فرودگاه را در اختیار خودش گرفته بود و کنترل و هدایت هواپیماها و بالگردهای حامل مجروحین را بر عهده داشت. با تدبیر او، هر دوازده دقیقه، یک فروند
#هواپیما یا
#بالگرد دو ملخه حامل آسیبدیدگان، از فرودگاه
#پرواز میکرد و به سرعت، سی هزار مجروح از بم انتقال داده شد؛ این تنها با درایت و دلسوزی حاج احمد کاظمی ممکن بود و بس.
🔺شاید کسی باور نمیکرد.
#خواب در برابر دیدگان احمد کاظمیچنان سر تسلیم فرود آورد که پس از صد ساعت بیداری او به خواب نرفته، بلکه
#بیهوش شود و به همه ما فرورفتگان در روزمرگیهای خود، نشان دهد که در روزگار صلح نیز مردانی هستند که بر خلاف ظاهر آرام خویش، هنوز هم مرد جنگند.
@zendegishahid