"مباحثی در سیره نگاری و سیره پیامبر اسلام (ص)"
خلاصه جلسه دوم (در دو فرسته):
در جلسه دوم از مجموعه "مباحثی در سیره نگاری و سیره پیامبر اسلام (ص)" به برسی مختصر تاریخ و مبانی روش موسوم به تاریخی- انتقادی که روش اصلی تحقیقات علمی آکادمیک محققان غربی در مورد زندگی پیامبر اسلام است پرداختیم.
در جلسه اول دیدیمکه اکثر کارهای اولیه غربیان در ارتباط با پیامبر اسلام (ص) در چارچوپ سنت جدلی و مباحثات مسیحیان علیه اسلام قرار می گیرند. از اوایل قرن نوزدهم مطالعات علمی و آکادمیک غربیان که قصد داشتند به طور غیر مغرضانه و عینی تر به مطالعه قرآن و زندگی پیامبر بپردازند شروع شد. اما باید در نظر داشت بنا بر گفته آقای فرد دانر استاد دانشگاه شیکاگو آن سنت جدلی دینی ضد اسلامی هرگز در غرب از بین نرفت و پس زمینه ماندگاری را در تفکر غربی اروپایی تشکیل داد و گهگاه به طور ناخودآگاه بر آن محققانی که قصدشان تحقیقی علمی و غیر مغرضانه هم بود تاثیر گذارد و می گذارد. به علاوه پیدایش روشهای پیچیدهتر پژوهش منجر به ظهور آثاری شده است که نوعی ترکیبی از رویکردهای جدلی و علمی را نشان میدهند. چنین آثاری ممکن است جزئیات روشهای تجزیه و تحلیلی را که در طول قرن نوزدهم و پس از آن توسط پژوهشگران آکادمیک توسعه داده شده و نتایج تحقیقات آنها را اتخاذ کنند ولی در واقع این پوششی ظاهرا علمی در جهت تعقیب اهداف جدلی و ضد اسلامی است.
روشی که محققان آکادمیک غربی در مطالعات علمی خود نسبت به زندگانی پیامبر و منابع آن قرآن، کتب سیره و حدیث دنبال کرده اند ریشه در عقلگرایی بعد از دوره روشنگری و انقلاب علمی قرون ۱۶ و ۱۷ دارد و علاوه بر مطالعات زبانشناسی و واژه شناسی مبتنی بر روش موسوم به روش تاریخی-انتقادی است.
منظور از «روش تاریخی-انتقادی» چیست؟ یکی از نخستین نمودهای نظام مند این رویکرد، رساله الهیاتی-سیاسی بندیکت اسپینوزا فیلسوف یهودی (متوفی ۱۶۷۷) است. دو فرض به عنوان مبنای بنیادین رهیافت تاریخی-انتقادی توسط اسپینوزا و محققان بعدی مطرح شد. اما همانجور که آقای نیکلای سینای (استاد دانشگاه اکسفورد) می گوید این دو فرضیاتی هستند که نه بدیهی هستند و نه عقلانیت مستلزم آنان، خود را توجیه نمیکنند و در واقع نمیتوانند و در نتیجه منتقد روش تاریخی-انتقادی میتواند انها را به عنوان اصول اثبات نشده به چالش بکشد.
#سیره_نگاری_پیامبر_اسلام_فرهاد_قدوسی
@zekrMIT