🍁 تعهدات اخلاقی مردان در قبال ممنوعیت تحصیل زنان✍🏻 عبدالصبور ستیز:
پس از سال ۲۰۰۱، زمانی که حامد کرزی و سپس اشرف غنی احمدزی در رأس امور قرار گرفتند، زنان
افغانستان از مشارکت در سیاست، اقتصاد، اجتماع و، از همه مهمتر، تحصیل بهرهمند شدند. اما اکنون با سقوط جمهوری و بازگشت مجدد طالبان، زنان بار دیگر از عرصههای اجتماعی ــ سیاسی به حاشیه رانده شده و از ادامۀ تحصیل بالاتر از صنف ششم منع شدهاند.
اکنون سؤالهای کلیدیای که حول مسئولیتهای اخلاقیِ مردان
افغانستان در قبال «ممنوعیت تحصیل
دختران» میچرخد این است که مردان چه اقدامات و راهکارهایی باید اتخاذ کنند تا زنان بتوانند تحصیلات خود را ادامه دهند، یا باید سکوت کنند و منتظر اصلاحات احتمالی باشند؟ در طول دو سال حکومت طالبان، زنان برای مطالبۀ حقوق اولیۀ خود به خیابانها آمدند، اما نقش مردان در جامعه چطور؟ چرا مردان در کنار زنان نبودند و از آرمان آنان حمایت نکردند؟ آیا دولت در قدرت نباید از تمایل مردم برای احیای حقوق زنان آگاه باشد؟ چه چیزی مردان را از حمایت از زنان در این دوران چالشبرانگیز بازداشته است و آیا بدون مشارکت فعال آنان امیدی برای تغییر وجود دارد؟
یکی از استادان دانشگاه در کابل، که بهخاطر انتقادش از طالبان در مورد ممنوعیت تحصیل
دختران شهرت دارد، گفت: «از پدران میخواهم که دست
دخترانشان را بگیرند و به مکتب ببرند، حتا اگر به آنان اجازۀ ورود داده نشود. باید این کار را روزانه انجام دهند. این کمترین کاری است که میتوانند انجام دهند تا ثابت کنند که مرد هستند.»
در واکنش به بستهشدن مکتبهای دخترانه، دانشجویان پسر دانشگاه طب ننگرهار تظاهراتی برگزار کردند و خواستار لغو سریع این فرمان شدند. علاوهبر این، چندین استاد از دانشگاههای دولتی و خصوصی با اصرار بر لغو ممنوعیت تحصیل
دختران، از سمَت خود استعفا دادند. با این حال، دانشآموزان پسر بهزودی به صنفهای خود بازگشتند و از آن زمان تا اکنون، هیچ اقدام یا استراتژی مؤثر و قابل توجهی، به جز انتقاداتی که در شبکههای اجتماعی مطرح شده، انجام نشده است.
با توجه به شرایط موجود، این پرسش منطقی است که آیا مردان کشور برای احیای حقوق زنان و حمایت از تحصیل
دختران به اندازۀ کافی تلاش کردهاند. چرا ارزش تحصیل
دختران در نزد مردان اینقدر پایین بوده است؟ وقتی پدران صبح پسران خود را برای مکتب آماده میکند، درحالیکه
دخترانشان با چشمانی پر از درد و ناامیدی تماشا میکنند، این پدران حداقل نمیتوانستند در برابر فراخوان این استاد دانشگاه از مردان برای همراهی
دخترانشان تا دروازۀ مکتب ایستادگی کنند؟ این امر نشان میداد که مردان مخالف تحصیل
دختران خود نیستند، بلکه فعالانه از آن حمایت میکنند. آیا سکوت مردان در دفاع از حقوق
دختران و زنان ظلم بزرگی نیست؟
اکنون ارتباط با مردان و تشویق آنان برای دفاع از زنان و حقوقشان بسیار مهم است. ما باید اطمینان حاصل کنیم که تاریخ از مردان
افغانستان بهعنوان تماشاچیان ساکتی یاد نمیکند که
دختران و زنان را در زمانی که بیش از همه به حمایت آنان نیاز داشتند رها کردند. ما باید از هر وسیلهای که در دسترس است، چه از طریق تظاهرات و چه از طریق نوشتن، برای رساندن اراده و نیات مردم به گروه حاکم استفاده کنیم. این باید یک تلاش مستمر باشد و باید شامل فشار بر دولت برای لغو این سیاست ناگوار باشد. ما میخواهیم به جهانیان نشان دهیم که مردان
افغانستان مخالف تحصیل زنان نیستند. در واقع، ما فعالانه برای آن مبارزه میکنیم.
امروز طالبان به نام فرهنگ و سنت
دختران را از حق تحصیل محروم میکنند. این غیرقابل توجیه است. این تصور که فرهنگ
افغانستان با تحصیل
دختران مخالف است بیاساس و به دور از واقعیت است. تاریخ به ما نشان میدهد که زنان برجسته و تحصیلکردهای از
افغانستان مانند رابعه بلخی، مخفی بدخشی و تعداد بیشماری دیگر وجود دارند که همچنان با درخشش و شجاعت خود به ما الهام میبخشند. در دو دهۀ گذشته، ما شاهد حضور پرجنبوجوش
دختران در مکتبها و دانشگاهها بودهایم که نشاندهندۀ تمایل شدید مردم
افغانستان برای تحصیل
دختران و زنان است. بنابراین، نباید بگذاریم افراد معدودی تحت پوشش دین و فرهنگ و با تعابیر غیرمنصفانه، زنان را از حقوق اساسیشان محروم کنند.
مردان کشور باید درک کنند که این یک وظیفۀ اخلاقی است که صدای زنان باشند و در این شرایط چالشبرانگیز در کنار آنان باشند. زنان کشور از خطراتی که در هنگام تصمیم به اعتراض با آنان روبهرو هستند آگاه هستند.
📝 متن کامل را در
اینجا بخوانید.
©️ از:
روزنامه اطلاعات روز (
۱۴۰۲/۱۱/۱۲)
#️⃣ #تحصیل #دختران_افغانستان