زنان فیروزه‌ای

#زینب_جلالیان
Channel
Logo of the Telegram channel زنان فیروزه‌ای
@zananfirouzehiePromote
1.54K
subscribers
2.79K
photos
4.32K
videos
602
links
زنان آزادی‌خواه ایران پشتیبان سامانه پادشاهی که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند. ارتباط مستقیم با ما: @ZananFirouzehi ___________________ https://twitter.com/zananfirouzehie?s=21 https://instagram.com/zananfirouzehie
#زینب_جلالیان بیش از یک ماه است که دست به اعتصاب غذا زده.

او خواهان بازگرداندنش به زندان مرکزی خوی است. زینب اعتصاب خود را در زندان #قرچک ورامین آغاز کرد و هم اکنون در بند قرنطینە زندان مرکزی کرمان نگهداری می شود.

#زینب_جلالیان زندانی سیاسی کرد، متولد سال ١٣٦١ روستای دیم قشلاق شهرستان ماکو میباشد و از سال ۱۳۸۷ بدون داشتن حق مرخصی در زندان به سر می‌برد.

وی در سال ۱۳۸۶ در کرمانشاه بازداشت و در آذر ماه ١٣٨٧ از سوی شعبە یک دادگاه انقلاب کرمانشاه بە ریاست قاضی مرادی به اتهام خروج غیر قانونی از کشور به یک سال حبس تعزیری و به اتهام محاربه از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) که زینب هیچگاه آنرا تایید نکرد،به اعدام محکوم شد. حکم اعدام زینب جلالیان در سال ١٣٨٨ از سوی دیوان عالی کشور تایید شد. در آبان ماه ١٣٩٠ حکم اعدام زینب جلالیان با عفو رهبری، از اعدام بە حبس ابد کاهش یافت.

@ZananFirouzehie
Audio
گفتگوی میترا جشنی، کارشناس فرهنگی و از اعضای موسس فرشگرد در برنامه رادیو همراه، پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۹ درباره استقامت و پایداری زندانیان سیاسی زن بر سر مواضع‌شان در ایران

او از #سهیلا_حجاب #سمانه_نوروز_مرادی و #زینب_جلالیان می‌گوید که چگونه با وجود فشارهای امنیتی در مقابل بیداد سکوت نکرده‌اند.

@FarashgardFDN
زنده از آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست


دو زندانی سیاسی، #سهیلا_حجاب و #زینب_جلالیان دیروز، دوشنبه دوم تیرماه نامه‌ای را از زندان قرچک منتشر کرده‌اند.

📝 متن نامه سهیلا حجاب و زینب جلالیان

ما زندانیان سال‌هاست که در زندان‌های جمهوری وحشت، جمهوری ترور و جمهوری فقر که از حقوق انسانی برخوردار نبوده و در بیدادگاه‌های جمهوری اسلامی، بدون داشتن وکیل محاکمه ناعادلانه شدیم.
انواع شکنجه‌های جسمی و روحی را متحمّل گشتیم.
از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود هرگز برخوردار نبودیم.
حکومت ستمگر بارها و بارها تحت عناوین مختلف، با توسّل به دروغ و فریب و ریا، تحت عنوان جلسه بازپرسی، جلسه دادگاهی، ما را از زندان خارج و ماه‌های متوالی در خانه‌های اَمن مورد بازجویی‌های خشن (همراه با شکنجه، توهین و اهانت) قرار داد.
بازرسی‌های وحشتناک بدنی و غیر انسانی و استفاده از دستبند و پابند به شیوه‌های قرون وسطایی و مطابق اصول برده‌داری، بخشی از رنج‌نامه‌های ماست.
یعنی جنسیّت زنانه ما آنقدَر برای جمهوری ضدّ زن وحشت به همراه دارد که برای جابجایی ما از محافظان متعدد همراه دَر قُل و زنجیر کَردن دست و پاهایمان باید استفاده شود؟!
علیرغم این که در سیاه‌چاله‌های قرون وسطایی این افراد نگهداری می‌شَویم، حتّی برای رفتن به درمانگاه یا جابجایی بین زندان‌ها یا حضور در بیدادگاه‌ها و حضور در سالن ملاقات که البته در بیشتر موارد ما در محرومیّت از ملاقات به سَر بُرده‌ایم، ما را مورد بازرسی‌های بیشرمانه خود قرار می‌دهند.
مگر در سیاه‌چاله‌ها توسّط دوربین‌ها و مأموران سرکوبگر رصد نمی‌شَویم؟!
اینجانبان زینب جلالیان و سهیلا حجاب، جمهوری اسلامی را به رسمیّت نمی‌شناسیم و هرگز از آن‌ها تقاضای مرخصی، آزادی و عفو نکَرده‌ایم و نخواهیم کَرد.
چرا که فردی طلب بخشش و عفو می‌کُند که مرتکب اشتباهی شده باشد. ما پژواک خواسته‌ها، آرزوها، حقوق مدنی و شهروندی از دست‌رفته مَردمان کشورمان بوده‌ایم.
رژیم دیکتاتوری که ۴۱ سال است مَردم کشور ما و سرمایه های ملّی و منابع طبیعی را به اشکال مختلف به نابودی کشانده، می‌بایست هم در پیشگاه مَردم عذرخواهی کُند و هم پاسخگوی تمام جنایات خود دَر دهه‌های مختلف باشد و هم دَر دادگاه‌های ملّی محاکمه گردد.
بَعد از تحمّل تمام رنج‌ها و دردهایی که دَر سطور بالا به آن اشاره شد، ما را به زندان شهر رِی منتقل کَردند تا به خیال خام خود ما را تنبیه کُنند چرا که زندان قرچک ورامین دارای بدترین وضعیّت در میان زندان‌های سراسر کشور هست.
امّا اِی دیکتاتور!
آیا نمی‌دانی که دردها و رنج‌ها، انسان‌ها را بزرگ‌تر ، مُتعالی‌تر، خودساخته‌تر و قوی‌تر می کُند؟!
ما از این که در زندان حبس می‌کِشیم اصلاً آزرده خاطر نبوده و نیستیم.
ما در این زندان با زن‌هایی آشنا شدیم که با اَشکال مختلف از سوء مدیریت جمهوری اسلامی دَر امور متفاوت رنج کشیده بودند.
حضور ما دَر این مکان باعث شد ما پای صحبت کَسانی بنشینیم که بتوانیم دَر جهت اِحقاق حقوق از دست رفته زنان کوشاتر باشیم.
ما باید پاسخگوی تاریخ باشیم.
اگر می‌بینید که ما دست به اعتصاب غذا زده‌ایم (برای انتقال از این زندان)، فقط برای مطالبه حقوق انسانی ماست.
این که به نسل حاضر و نسل‌های آینده بگوییم دَر هر وضعیتی که هستید مطالبه‌گر حقوق خود باشید!
به گفته یکی از بزرگان "اگر دَر جامعه‌ای زنی روزنامه خواند و از سیاست حرف زد به آینده آن کشور خوش‌بین باشید".

جالب اینجاست که رئیس قوّه قضائیه در سخنرانی مُفصلی که از صدا و سیمای مِیلی پخش نمود، اعلام کَرد که محل نگهداری زندانیان سیاسی می‌بایست جدا از جرایم عمومی باشد و با زندانیان سیاسی با احترام برخورد گردد. امّا این گفته ها فقط تبلیغات رسانه‌ای به همراه داشت چرا که در عمل به هیچ شکلی به آنچه که منتشر شد عمل نکَردند.
محلّی که دَر آن نگهداری می‌شویم عملاً تبدیل به کَمپ معتادان شده!
زنان آسیب دیده از اجتماع که ابتداً می‌بایست درمان شوند سپس آموزش ببینند و دَر نهایت به آغوش اجتماع برگردند.
تأسّف بارتر این که اکثریّت زندانیانی که به اینجا وارد می شوند تحت عنوان جرایم فَحشا و روابط نامشروع هستند.
این زنان به دلیل روابطات متعدد، ناقل بیماری‌های عفونی، هِپاتیت، زَگیل تناسلی و بسیاری بیماری های دیگر می باشند و متأسّفانه سطح بهداشت زندان بسیار ضعیف و همچنین عدم رعایت حدّاقل بهداشت از سوی زندانیان، رنج مُضاعف‌تری به همراه دارد.
ضرب و شَتم...
تمایلات همجنسگرایانه در میان زنان زندانی و ضرب و شَتم متعدد میان آنان با وسایل متعدد که برای زد و خوردها استفاده می‌کُنند، احساس امنیت جسمی و آرامش روحی ما را به مُخاطره انداخته!
ادامه مطلب در پست بعدی ⁦👇🏼