زن و جامعه (زن کارگر)

#فرزانه
Channel
Prohibited Content
Politics
Social Networks
Education
Persian
Logo of the Telegram channel زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jPromote
2.08K
subscribers
17.1K
photos
14.3K
videos
5.21K
links
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
پیام تسلیت ۹ زن زندانی سیاسی به فرزانه قره‌حسنلو که داغدار برادر جوانش شده است

باخبر شدیم فرزانه قره‌حسنلو، از همراهان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ که دوران حبس خود را در تبعید و دور از خانواده سپری می‌کند، داغ‌دار برادر جوانش شده است.

فرزانه‌ی عزیز، ایستادگی تو و همسر گرامی‌ات و همراهی‌تان با آزادی‌خواهان در کف خیابان‌های ایران قابل تقدیر است و آموختنی‌ست.

روزی زنجیر ستم به همت دستانی این‌چنین، پاره خواهد شد و آزادی و برابری را زندگی خواهیم کرد.

تسلیت به خانواده قره‌حسنلو.

ما را در اندوه خود شریک بدانید.

آنیشا اسداللهی
سروناز احمدی
گلرخ ایرایی
سکینه پروانه
ویدا ربانی
نرگس محمدی
پریوش مسلمی
حورا نیک‌بخت
مریم یحیوی

شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین

#فرزانه_قره_حسنلو #کف_خیابان #زن_زندگی_آزادی
@zan_j

درگذشت برادر فرزانه قره‌حسنلو در اثر فشارهای روحی؛
فرزانه قره‌حسنلو در زندان در وضعیت شوک روحی است و توان تکلم کامل ندارد❗️🥀

‏بر اساس گزارش‌ها  بامداد جمعه نهم شهریور حسین قره‌حسنلو، برادر۴۳ ساله فرزانه قره‌حسنلو، معترض خیزش انقلابی که در زندان وکیل‌آباد مشهد در حبس و تبعید است، در اثر سکته قلبی و مغزی درگذشت و مسئولان زندان به این زندانی برای شرکت در مراسم سوگواری برادرش اجازه مرخصی نمی‌دهند.



ایران اینترنشنال نوشت: به گفته هم‌بندی‌های فرزانه قره‌حسنلو، او در وضعیت شوک روحی است و توان تکلم کامل ندارد. طبق اطلاعات رسیده، حسین قره‌حسنلو، سابقه بیماری قبلی نداشت، اما در پی فشارهای روانی ناشی از بازداشت خواهرش و صدور حکم اعدام علیه شوهر خواهرش، حمید قره‌حسنلو، طی دوسال گذشته با مصرف داروی اعصاب به زندگی ادامه می‌داد.

#فرزانه_قره_حسنلو #حمید_قره_حسنلو
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j

#فرزانه_قره‌حسنلو، از زندانیان جنبش «زن، زندگی، آزادی» که سمت چپ بدنش دچار بی‌حسی کامل شده به دلیل محرومیت از مراقبت‌های پزشکی از روز یکشنبه ۲۰ خرداد دست به اعتصاب غذا زده است.

یک منبع نزدیک به پرونده قره‌حسنلو گفت که شرایط زندان وکیل‌آباد مشهد که محل حبس اوست، اسفناک است و با وجود درخواست‌های این زندانی سیاسی برای ملاقات با پزشک، مراقبت‌های پزشکی کافی دریافت نمی‌کند.

بر اساس این گزارش، کادر پزشکی این زندان، بدون انجام هیچ گونه معاینه‌ای، فقط داروهای مسکن تجویز کرده‌اند و فرزانه قره‌حسنلو از مشاوره پزشکی خارج از زندان محروم است.

فرزانه قره‌حسنلو، به ۵ سال زندان در تبعید» تنها به دلیل حضور در چهلم حدیث نجفی محکوم شده است.
به گزارش دادبان، فرزانه قره‌حسنلو همسر دکتر حمید قره‌حسنلو یکی از ۱۵ متهم پرونده جان‌باختن یک بسیجی به نام «روح‌الله عجمیان» است.

دادگاه انقلاب کرج پیشتر در حکم اول خود فرزانه قره‌حسنلو را به اتهام «معاونت در ارتکاب جرم محاربه» به ۲۵ سال زندان محکوم کرده بود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
▫️ زنان: طولانی‌ترین انقلاب

20 می 2024

نوشته‌ی: جولیت میچل
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 وضعیت زنان با دیگر گروه‌های اجتماعی متفاوت است، بدین دلیل که آن‌ها یکی از واحدهای مجزای اجتماعی نیستند، بلکه نیمی از یک کلیت، نوع انسان، هستند: زنان ضروری و غیر‌قابل جای‌گزینی هستند. بنابراین نمی‌توان از آن‌ها به همان شیوه‌ی سایر گروه‌های اجتماعی بهره‌کشی کرد. آن‌ها برای وضعیت انسانی اساسی، اما در نقش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود، حاشیه‌ای هستند. دقیقاً همین ترکیبِ ــ هم‌زمان اساسی و حاشیه‌ای ــ است که برای آن‌ها مصیبت‌بار بوده است. در دنیای مردان، موقعیت آن‌ها با اقلیتی تحت‌ستم قابل‌قیاس است: اما آن‌ها در خارج از دنیای مردان نیز وجود دارند. وضعیتی که دیگری را توجیه می‌کند و مانع اعتراض می‌شود. کار زنان در جامعه‌ی صنعتی پیش‌رفته برای کل اقتصاد صرفاً حاشیه‌ای است. اما از طریق کار است که انسان شرایط طبیعی را تغییر می‌دهد و از این طریق جامعه را به وجود می‌آورد. تا زمانی که انقلابی در تولید رخ ندهد، وضعیت کار است که موقعیت زنان را در دنیای مردان تعیین می‌کند. اما به زنان دنیایی از آن خود پیشنهاد می‌شود: خانواده. خانواده هم‌چون خودِ زن به‌عنوان ابژه‌ای طبیعی ظاهر می‌شود، اما در واقع آفرینشی است فرهنگی. هیچ‌چیز به‌جز شخصیت یا نقش زنان در مورد شکل یا نقش خانواده اجتناب‌ناپذیر نیست. این کارکردِ ایدئولوژی است که این گونه‌های اجتماعیِ معین را به‌عنوان جنبه‌هایی از خودِ طبیعت معرفی می‌کند. هر دو را می‌توان به‌طور متناقضی، به‌عنوان نمونه‌های آرمانی، تعالی بخشید. زنِ «واقعی» و خانواده‌ی «واقعی» تصاویری از صلح و فراوانی هستند: اما در واقع هر دو ممکن است محل خشونت و ناامیدی باشند. شرایط ظاهرا طبیعی را می‌توان به‌گونه‌ای نشان داد که جذاب‌تر از پیش‌رویِ طاقت‌فرسای انسان‌ها به‌سوی فرهنگ به‌نظر برسد. اما آن‌چه مارکس در مورد اسطوره‌های بورژوایی دنیای طلاییِ باستان نوشت دقیقاً قلمروی زنان را توصیف می‌کند: «. . . از یک جهت، دنیای کودکانه‌ی پیشینیان برتر به نظر می‌رسد، و تا آن‌جا که ما درجست‌وجوی شکل و فرمِ بسته و محدود‌سازیِ مقرر هستیم، این چنین است. پیشینیان رضایت محدودی ایجاد می‌کردند، در حالی که دنیای مدرن ما را ناراضی رها می‌کند یا جایی که به نظر می‌رسد از خودش راضی است، مبتذل و پست است.»

🔸 همه‌ی متفکران بزرگ سوسیالیست در قرن نوزدهم به مسئله‌ی انقیاد زنان و ضرورت رهایی آن‌ها اذعان داشتند. این بخشی از میراث کلاسیک جنبش انقلابی است. با این حال، امروز، در غرب، این مسئله به عنصری فرعی، اگر نگوییم عنصری نامرئی در مشغله‌های سوسیالیست‌ها تبدیل شده است. شاید هیچ موضوع مهم دیگری تا این حد به فراموشی سپرده نشده باشد... این ضدانقلاب چگونه به‌وجود آمده است؟ چرا مسئله‌ی وضعیت زن به عرصه‌ای از سکوت در سوسیالیسم معاصر تبدیل شده است؟ آگوست ببل که کتابش «زن در گذشته، حال و آینده» یکی از متون استاندارد حزب سوسیال دمکرات آلمان در سال‌های اولیه‌ی این قرن بود، نوشت: «هر سوسیالیستی وابستگی کارگر به سرمایه‌دار را تصدیق می‌کند و نمی‌تواند درک کند که دیگران و به‌ویژه خود سرمایه‌داران نیز آن‌را تشخیص ندهند. اما همان سوسیالیست‌ اغلب وابستگی زنان به مردان را تشخیص نمی‌دهد زیرا این مسئله کم‌وبیش منافع خودش را مورد هدف قرار می‌‌دهد.» اما این نوع توضیح ــ روان‌شناختی و اخلاقی ــ به‌وضوح ناکافی است. آشکارا دلایل بسیار عمیق‌تر و ساختاری‌تری در کار بوده‌اند. پرداختن به این موارد به یک مطالعه‌ی تاریخی اساسی نیاز دارد که در این‌جا غیرممکن است. اما تقریباً با اطمینان می‌توان گفت بخشی از توضیحِ کاهشِ بحث سوسیالیستی در مورد این موضوع نه تنها در فرآیندهای واقعی تاریخی، بلکه در ضعف‌های عمده‌ی بحثِ سنتیِ کتاب‌های کلاسیک‌ها درباره‌ی آن نهفته است...


🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-45R


#جولیت_میچل #فرزانه_راجی #رهایی_زنان #بازتولید

@naghd_com

@zan_j
#ژن_ژیان_ئازادی
اعمال ۲ هفته ممنوعیت تماس و ۳ ماه ممنوعیت ملاقات برای فرزانه قره‌حسنلو به دلیل ارسال پیام تبریک سال نو از زندان❗️


طبق نظریه پزشکی قانونی، او باید ۲ ماه به مرخصی درمانی می‌رفت ولی این مهم رخ نداد

محسن بیات، وکیل فرزانه قره‌حسنلو به شرق گفت:
در دی ماه سال گذشته بود که پس از انجام آزمایشاتی نظیر ماموگرافی و دیگر آزمایش‌های تشخیصی، مشخص شد که در سینه خانم‌قره‌حسنلو، توده‌ای مشکوک به سرطان وجود دارد. پس از انجام آزمایشات نهایی، مشخص شد که این توده سرطانی است و هرچه زودتر باید تخلیه شود. ۲۰ دی، خانم قره‌حسنلو با حضور ماموران زندان، به بیمارستانی در مشهد منتقل و ۳ روز در این بیمارستان بستری شد.
#فرزانه_قره_حسنلو
#قیام_ژینا
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j
پیام صوتی #فرزانه_قره‌حسنلو از زندان مشهد به دست بی‌بی‌سی رسیده که با تبریک نوروز ۱۴۰۳، از پدر و مادرانی یاد می‌کند که «به دور از فرزندان خود روزگار می‌گذرانند».

او با اشاره به اینکه فرزندانش «به مدت یک سال و نیم ناعادلانه به‌دور از والدین هستنند»، می‌گوید: «تاریخ بارها و بارها ثابت کرده که رنج نابحق رهایی‌بخش است.»

خانم قره‌حسنلو با اشاره به تبعید خود و همسرش می‌افزاید: «صدها کیلومتر دور از یکدیگر و فرزندانمان هستیم.»
او ادامه می‌دهد: «تبریک به کسانی که چنین ناعادلانه با ما جفا کردند. امیدوارم روزی که در پیشگاه عدل الهی قرار می‌گیرند، پاسخی برای این جفا داشته باشند....»

فرزانه قره‌حسنلو و همسرش حمید قره‌حسنلو با اتهام به «مشارکت در قتل یک بسیجی» به نام وح‌الله عجمیان به «نفی بلد» محکوم شده‌اند. خانم قره‌حسنلو با محکومیت پنج سال حبس زندان مشهد و آقای قره‌حسنلو با ۱۵ سال محکومیت به زندان یزد تبعید شده‌اند. این زوج بارها اتهامات مطرح شده را رد کرده‌اند. آقای قره‌حسنلو که پزشک است در دفاعیات خود گفته که در حاشیه مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج، قصد کمک به بسیجی زخمی را داشتند
▫️سکسوالیته، بیگانگی و سرمایه‌داری

5 مارس 2024

نوشته‌ی: شیلا مک‌گرگور
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 در دهه‌ی 1980 سوسیالیست‌های انقلابی با استدلال‌های فمینیسم رادیکال مخالفت کردند که در آن فرض می‌شد مردان ذاتاً تهاجمی و خشن هستند و تجاوز جنسی سلاحی است که مردان برای سرکوب زنان از آن استفاده می‌کنند. بحث‌های امروزی بسیار متفاوت است، اما هنوز هم واکاوی‌ای از تمایلات جنسی انسان ارائه می‌کنیم که ریشه در درک ماتریالیستی از توسعه‌ی جامعه‌ی انسانی و در نتیجه طبیعت انسانی دارد. من واقعیت رفتار جنسی را امری مسلم می‌دانم، زیرا تکامل بشریت بدون آن ممکن نبود. روند تکاملی‌ای که باعث پیدایش انسان‌های مدرن شد هم جنسیت انسان را به وجود آورد و هم به آن شکل‌ داد.

🔸 سال‌های پس از جنگ جهانی دوم شاهد ورود انبوه زنان به مشاغل دستمزدی خارج از خانه و تحصیل انبوه زنان جوان در کنار مردان در دانشگاه بود. اخلاق محافظه‌کارانه‌ی حاکم بر دهه‌ی 1950 به‌زودی با آرمان‌های زنان طبقه‌ی کارگر و دانشجویان زن به منازعه برخاست. این منازعات در نهایت به جنبش آزادی زنان انجامید که در اواخر دهه‌ی 1960 در کنار سایر جنبش‌های آزادی‌بخش پدید آمد. مطالبات اصلی جنبش آزادی زنانْ دستمزد برابر، مهدکودک‌های ٢٤ ساعته، پایان دادن به تبعیض‌جنسی و حق سقط‌جنین و پیش‌گیری از بارداری بود. افزون بر این، جنبش آزادی زنانْ کلیشه‌های جنسیتی درباره‌ی توانایی ذهنی، شغل و تمایلات جنسی را به چالش کشید.

🔸 زنان جوان نه‌تنها می‌خواستند مشاغل مختصِ مردان به رویشان گشوده شود، بلکه می‌خواستند بتوانند روابط جنسی خارج از ازدواج را به‌طور برابر با مردان تجربه کنند بدون این‌که «زن هرزه» قلمداد شوند. فضایی ایجاد شد که در آن تمایلات ‌جنسی زنان می‌توانست به‌طور جدی از سوی زنان و مردان مورد بحث قرار گیرد. کلیشه‌های جنسیتی به تدریج کم شدند و این امکان برای زنان و مردان فراهم شد تا توانایی‌های خود را متناسب با فردیت خود درک کنند تا بر اساس جنسیت‌شان. زیرا ستم بر زنان اگر رشد زنان را به‌طور جدی محدود می‌کرد، رشد مردان را نیز محدود می‌کرد.

🔸 تقریباً در همان زمان در بریتانیا، طبقه‌ی کارگر‌ی با اعتماد‌به‌نفس فزاینده در نبردهای کلیدی علیه کارفرمایان و دولت وقت پیروز می‌شد. هم‌بستگی طبقه‌ی کارگر خود را از طریق احترام به اعتصاب‌‌کنندگان، اجتماعات و اعتصاباتِ هم‌بستگی نشان داد. و آن تجربه‌ی هم‌بستگی طبقه‌ی کارگر هم‌چنین به سوسیالیست‌ها و فمینیست‌ها این امکان را داد تا لایه‌های گسترده‌ای از جنبش سندیکاییِ تحت سلطه‌ی مردان را متقاعد کنند که زنان حق کنترلِ تمایلات جنسی خود را از طریق دسترسی به سقط‌جنین و پیش‌گیری از بارداری دارند.

🔸 با این که بسیاری از این تغییرات در نقش زنان پایدار بوده‌اند، شماری از ایده‌های دیگر درباره‌ی آزادی زنان با کاهش خوش‌بینی جنبش‌ها در حدود سال 1968 از بین رفت. واکنش‌ها علیه آزادی زنان از جهات مختلفی صورت‌ گرفت و زیربنای تحولات گسترده‌تری در کل جامعه بود. چالش‌های طبقه‌ی کارگر برای کنترل مزد و قوانین اتحادیه‌‌ی کارگری در اواخر دهه‌ی 1970 تضعیف و در نهایت به دولت محافظه‌کار مارگارت تاچر منجر شد. با تضعیف هم‌بستگی طبقه‌ی کارگر، لایه‌ای از فمینیست‌ها شروع به استدلال کردند که ریشه‌های سرکوب زنان در بیولوژی مردان نهفته است و تجاوز به‌عنوان سلاح انتخابی برای حفظ انقیاد زنان است. صداهای غالب بیش‌تری این دیدگاه را مطرح کردند که مطالبات جنبش زنان باعث ایجاد «بحران» در مردانگی شده است. هم‌چنین این ایده که رفتار انسان را می‌توان با ارجاع به ژن‌ها یا مغز توضیح داد، از نو مطرح شد، که به ایده‌ی «مردها این‌طوری‌اند دیگر» دامن زد، دیدگاهی که کلیشه‌های جنسیتی را ذاتی می‌داند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3Yn

#شیلا_مک‌گرگور #فرزانه_راجی
#فمینیسم #هم‌بستگی_طبقاتی #سکسوالیته

👇🏽
▫️ دیدگاه مارکسیسم ساختارگرا درباره‌ی ستم بر زنان

▫️به‌مناسبت 8 مارس روز جهانی زن

نوشته‌ی: مارتا ای. خیمه‌نس
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

‏7 مارس 2022

🔸 فمینیسم مدرن موجبِ پیدایش مجموعه‌ای از آثار رشدیابنده شده است که با بهره‌گیری از علوم اجتماعی و نظریه‌های مارکسیستی، درصدد تعیین منشاء ستم بر زنان، دلایل تداوم آن در طی تاریخ؛ عمکردهای آن در جامعه‌ی معاصر و شرایطی است که منجر به نابودی آن می‌شود. ترکیب طبقاتی ناهمگن، نژادی و قومیِ جنبش زنان و هم‌چنین تفاوت‌ در آموزش دانشگاهی نویسندگان منفرد، در شکاف‌های سیاسی درون جنبش و در ناهمگونی نظری و روش‌شناختی این نوشته‌ها بازتاب یافته‌اند. مهم‌تر از آن، این نوشته‌ها به‌عنوان تولیدات فکریِ‌ سرچشمه‌گرفته از یک بزنگاه تاریخاً خاص سیاسی و ایدئولوژیک، تحت تاثیر هژمونی مفروضات ایده‌آلیستی و تجربی‌ای قرار داشته‌اند که شالوده‌ی دیدگاه‌های عرفِ جاری جهان، پارادایم‌های علوم اجتماعی و تفاسیر غالب از مارکسیسم بودند. درواقع ظاهراً روایت‌های ایده‌آلیستی از مارکسیسم (یعنی هگلی، پدیدارشناختی، اومانیستی، اگزیستانسیالیستی، روانشناختی، اراده‌گرایی) در میان محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی فمینیستی، مارکسیستی، و غیرمارکسیستی در ایالات متحده قابل قبول‌تر و قابل احترام‌‌تر بوده‌اند. از سوی دیگر، آن نوع تحولات نظری‌ که مدعی حفظ دیدگاه ماتریالیستی دیالکتیکیِ مارکسیسم کلاسیک هستند و بر بُعد غیرسوبژکتیو فرآیندهای اجتماعی تاکید می‌کنند عموماً نادیده گرفته و با اتهام جبرگرایی اقتصادی، اقتصادگرایی یا کارکردگرایی مورد نقد قرار گرفته و رد شده‌اند.

🔸 یک مورد جالب در این زمینه که ماهیت عوامل حاکم بر تولیدات فکری در ایالات متحده امروزه را پُررنگ می‌کند غیاب مارکسیسم ساختارگرا در نظریه‌ی فمینیسم امریکایی است. نه دانشمندانِ علوم اجتماعیِ غیرمارکسیست برای برساخت نظریه به دنبال ایده‌های جدید بودند و نه به نظر می‌رسد که فمینیست‌های موافق با مارکسیسم، مارکسیسم ساختارگرا را آنقدر قانع‌کننده یافته‌اند تا کمی آن را مورد‌ملاحظه قرار دهند.

🔸 بررسی عوامل تعیین‌کننده‌ی تاریخی پیچیده‌ی این بزنگاه نظری از حوصله‌ی این فصل خارج است، که قصد آن در درجه اول پژوهشی است درباره‌ی موضوعیت بالقوه‌ی‌ مارکسیسم ساختارگرا برای بسط و توسعه‌ی نظریه‌ای مارکسیستی درباره‌ی ستم بر زنان تحت سرمایه. جولیت میچل، فمینیست مشهور، یک‌بار پیشنهادی ارائه کرد که از جانب اکثر فمینیست‌های دیگری که درصدد توسعه‌ی تحلیلی مارکسیستی از ستم بر زنان بودند، مورد قبول واقع شد: «ما باید پرسش‌های فمینیستی بپرسیم، اما تلاش کنیم به پاسخ‌های مارکسیستی برسیم.» به نظر من تنها راه برای رسیدن به پاسخ‌های مارکسیستی، طرح پرسش‌های مارکسیستی است. به همین منظور، مارکسیسم ساختارگرا ابزارهای مفهومی مهمی برای تدوین پرسش‌های مارکسیستی و شرح و بسط واکاوی‌های مارکسیستی از موضوعات مشخص ارائه می‌دهد: واکاوی‌هایی که از کاربرد مقوله‌های مارکسیستیِ منفک از منطقِ نظریه‌ و روش‌شناسی مارکسیستی فراتر می‌روند.

🔸 در بخش اول این فصل، خلاصه‌ای از ره‌آوردهای نظری و روش‌شناختی مارکسیسم ساختارگرا ارائه می‌دهم. در بخش دوم، برخی از گزاره‌های نظری جامعه‌شناختی و فمینیستی را مورد بررسی انتقادی قرار خواهم داد، و در بخش سوم، بینش‌های نظری و روش‌شناختی به‌دست آمده از طرح مسئله‌ی ستم برزنان در پرتو مارکسیسم ساختارگرا را ارائه می‌دهم. با این‌که مارکسیسم ساختارگرا نیز معاف از مسئله نیست، بحث من این است که گنجاندن سنجیده‌ی بینش‌های اصلی آن در واکاوی ستم بر زنان، درک ما را از پشتوانه‌های ساختاری و شرایط لازم برای غلبه بر آن‌ها ارتقاء می‌بخشد.

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید: ‏

‎‌ https://wp.me/p9vUft-2Rs

#هشت_مارس #فمینیسم
#مارتا_ای_خیمه‌نس #فرزانه_راجی
#مارکسیسم #نابرابری_جنسیتی #ساختارگرایی
▫️ مارکسیسم، نظریه‌پردازی سکسوالیته و سیاست جنسی

7 ژانویه 2024

نوشته‌ی: پل رینولدز
ترجمه‌ی: فرزانه راجی


🔸 مارکسیسم به‌وضوح در تحولات مرتبط با مطالعه‌ی سکسوالیته و سیاستِ هویت‌ و جهت‌گیریِ جنسی از دهه‌ی 1970 غایب بوده است. دخالت‌گری‌ها و بحث‌های سیاسیِ اساسی در این حوزه از سوی طیف متنوعی از جامعه‌شناسان، مورخان و نظریه‌پردازان فرهنگی است که مواضع متفاوتی پیرامون بحث‌های معاصر بین نظریه‌ی دگرباش و ساخت‌گرایی اجتماعی در خصوص ساختِ اجتماعی و فرهنگیِ سکسوالیته در جامعه اتخاذ می‌کنند. برخلافِ سایر حوزه‌های نظریه‌پردازی درباره‌ی جامعه‌ که می‌توان ادعا کرد مارکسیسم با تمرکز بر تحلیلِ ساختاری مناسبات اجتماعی (طبقاتی)، شرایط مادی مناسبات تولید، فرآیندهای کالایی‌سازی و استثمارِ سرمایه‌دارانه‌ی ارزش نیروی‌کار و سیاستِ قدرتِ ایدئولوژیک و سرکوب‌گر به‌عنوان مبنایی برای سرکوب طبقاتی و بیگانگیْ خطوط نظریه‌پردازی رادیکالی را شکل داده است، این غیبت هم قابل‌توجه و هم مشکوک است.

🔸 نوشته‌های مرتبط با سیاستِ جنسیت از عناصر موجود در زبانِ مارکسیسم به‌عنوان استعاره در راهبردهای حقوق جنسی و عدالت اجتماعی استفاده کرده‌اند و هم‌هنگام آشکارا با نظریه و سیاست مارکسیستی به‌عنوان «بخشی از مشکل» دشمنی کرده‌اند. بخش عمده‌ی این زبان همان زبان واکاوی‌های گرامشی است ــ ایدئولوژی، فرهنگ و هژمونی ــ که با تصاحب آن از سوی پسا‌مارکسیست‌ها و کسانی که «چرخش فرهنگی» در تحلیل‌های اجتماعی را دنبال می‌کنند، خود مشکل‌ساز می‌شود. کسانی که رویکردی مبتنی بر مفاهیم و ایده‌های مارکسیستی اتخاذ می‌کنند، مانند دیوید ایوانز، تمایل دارند بر محدودیت‌های شهروندی جنسی در سرمایه‌داری تأکید کنند، نه بر دامنه‌ی شهروندی جنسی، برابری و عدالت از طریق مبارزه‌ی طبقاتی. نیکولا فیلد به طور متناوب درباره‌ی هم‌بستگی طبقاتی به‌عنوان مبنایی برای امتناع و سیاسی ‌کردنِ مبارزات برای برابری و عدالت بحث می‌کند، اما از موضعی که در آن منافع مشترک و مبارزات مرکزی قاطعانه از طریق واکاوی طبقاتی بیان می‌شوند. هر دو رویکرد، در بحث گسترده‌ترِ سیاست جنسی و شهروندی صداهایی در اقلیت هستند و این پرسش اجتناب‌ناپذیر را برمی‌انگیزند که نظریه‌ها و مقوله‌های مارکسیستی چه سهمی می‌توانند در تحلیل هویت، روابط، رفتار، مقررات و تفاوت جنسی داشته باشند. آیا زمینه‌ای برای مشارکت معنادار مارکسیسم در مطالعاتِ رهاییِ اجتماعیِ تنوع جنسی وجود دارد؟

🔸 نظریه و سیاست مارکسیستی در نظریه و سیاستِ سکسوالیته سهمی دارد. سهم آن در ارزش انتقادی مقوله‌هایِ مارکسیستی در واکاوی گرایش جنسی و ارزش‌ها، حقوق و عدالت اجتماعی در جوامع معاصر است. فهرست چهار حوزه‌ای که در ادامه می‌آید، شکل توسعه‌نیافته‌ای است که بر اساس آن این احتمال‌ها بنا شده است. اولاً، تمرکز انتقادی بر فرهنگ، کالاسازی و مصرف که متأثر از مارکسیسم است، بی‌شک زمینه‌ای مستحکم و بارور برای نقد گفتمان‌های معاصر حقوق جنسی، عدالت و فضا در جوامع معاصر است.
ثانیاً، مارکسیست‌ها می‌توانند در قالب برداشتی ماتریالیستی از تاریخْ چارچوب انتقادی گسترده‌تری برای درک سکسوالیته ارائه دهند.
این رویکرد به نکته‌ی سوم منتهی می‌شود: این‌که هنوز باید از گستره و عمق نظریه‌ی مارکسیستی در پژوهش و گشودن زمینه‌ای پرثمر برای مطالعات سکسوالیته استفاده کرد... رگه‌هایی غنی‌ از پژوهش‌گری مارکسیستی وجود دارد که برای پروراندن دیدگاه‌های انتقادی پیرامون سکسوالیته چندان کندوکاو نشده است.
سرانجام این‌که مارکسیست‌ها در خصوص رهایی و سیاست مبارزه هنوز حرفی برای گفتن دارند. هژمونی، هرچند استفاده‌ی نادرست از یک مفهوم است، هنوز به‌عنوان یک چارچوب مفهومیِ مفید هم برای درک استراتژی‌های سلطه و هم استراتژی‌های مقاومت باقی می‌ماند.... نظریه‌پردازی مبارزه برای حقوق، آزادی‌ها و عدالت اجتماعی برای افرادِ دارای سکسوالیته‌های متفاوت با استفاده از برداشتی ماتریالیستی از تاریخِ سیاست جنسی، سیاست هم‌بستگی جمعی و درک قدرتِ هژمونیکِ تعصبِ جنسی تقویت می‌شود...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3S1

#پل_رینولدز #فرزانه_راجی #نقد_پدرسالاری #سکسوالیته #سیاست_جنسی
محکومیت فرزانه برزه کار از حبس و جزای نقدی تا محرومیت های اجتماعی

#فرزانه_برزه_کار، مادر #عرفان_رضایی نوایی، یکی از جان باختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب و شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری دو شهرستان آمل به حبس، جزای نقدی و محرومیت های اجتماعی محکوم شد.

بر اساس حکمی در روز چهارشنبه سیزدهم دی ماه، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب آمل به ریاست قاصی ایمان حسن زاده صادر و به رمضان حاجی مشهدی، وکیل مدافع خانم برزه کار ابلاغ شده است، فرزانه بزره کار از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به ۸ ماه حبس تعزیری و از بابت اهانت به رهبری به ۱۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. حکم حبس صادره به مدت دو سال به حالت تعلیق در آمده است.
خانم برزه کار در روز یکشنبه دهم دی ماه، از بابت آنچه انتشار تصاویر مبتذل و بدون حجاب در فضای مجازی ذکر شده به پرداخت پنج میلیون تومان جزای نقدی و از بابت نشر اکاذیب رایانه ای در فضای مجازی به پرداخت پانزده میلیون تومان جزای نقدی و یک سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی، محکوم شد .❗️
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#پوشش_اختیاری
@zan_j
به دنبال پرونده‌سازی از سوی نهادهای امنیتی؛ حمایت ۶۲ تن از وکلا، از #فرزانه_زیلابی، وکیل دادگستری این وکلا در بیانیه‌ای نوشتند: «به نام دادگر پاک وکیل بانو فرزانه زیلابی، جان‌پناه زحمت‌کشان و آموزگاران و نیازمندان کشور است. با سپاس از کوشش‌های فداکارانه آن وکیل فرزانه که سالیان طولانی با نجابت بی‌بدیل مدافع حقوق قانونی مردم ایران است، آنچه امروز باعث تشکیل پرونده‌های قضایی برای ایشان شده، اقدامات شرافتمندانه وکالتی است. در نتیجه انتظار می‌رود دستگاه قضایی کشور با رعایت عدالت و انصاف، به هرگونه اتهام‌انگاری علیه این وکیل شریف خاتمه دهد
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه نوشت: « روز شنبه ۱۸ آذر، جلسه رسیدگی به پرونده های اتهامی فرزانه زیلابی در شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان برگزار وخانم زیلابی که قبلاً به دلیل وکالت کارگران هفت تپه به اتهام «فعالیت تبلیغی»، به یک سال حبس دو سال ممنوع الخروجی از کشور محکوم شده بود.» این وکیل، در بخش غیر امنیتی این پرونده، به اتهام «نشر اکاذیب برای تشویش اذهان عمومی» از سوی شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری اهواز به سه ماه و یک روز حبس محکوم شده بود.
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
خبر دریافتی
شنبه هجدهم آذرماه جلسه رسیدگی به پرونده های اتهامی خانم #فرزانه_زیلابی در شعبه شانزده دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان برگزار خواهد شد.
خانم زیلابی پیش از این به موجب حکمی از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز به دلیل وکالت کارگران هفت تپه  به اتهام فعالیت تبلیغی  به یک سال حبس و دو سال ممنوع الخروجی از کشور محکوم شده بود.
و در بخش غیر امنیتی همین پرونده،به اتهام نشراکاذیب برای تشویش اذهان عمومی از سوی شعبه۱۱۳دادگاه کیفری دو   اهواز به سه ماه و یک روز حبس محکوم شده بود.
در همین ارتباط، اداره اطلاعات،در تحلیلی غلط و غیر منطقی،قبول وکالت  کارگران و فعالان کارگری _اجتماعی را از سوی این وکیل دادگستری  « فعالیت های معاندانه در پوشش وکالت»  نامید. 

خانم زیلابی در جریان جنبش مهسا و پذیرش وکالت معترضان نیز بار دیگر پس ازصدور کیفرخواست، ازسوی شعبه چهارم دادگاه انقلاب اهواز با اتهامات متعدد امنیتی  مواجه گردیدکه در نهایت به یک سال حبس  بابت اتهام فعالیت تبلیغی  و بابت اتهام توهین به رهبری به ۶ماه حبس محکوم گردید همچنین وی مجددا به دو سال ممنوع الخروجی محکوم گردید.
لازم به ذکر است که خانم زیلابی در جلسات نمایشی و دستوری دادگاه انقلاب حضور نیافته بود.
وکلای وی دکتر ناصر زرافشان و دکتر سیاوش شجاع پوریان به احکام صادره اعتراض نمودند و به همین منظور، روز شنبه،هجدهم آذر، جلسه رسیدگی به هر سه پرونده در دادگاه تجدیدنظر  به ریاست قاضی کوشا و مستشار شعبه، قاضی مطیعی برگزار خواهد شد.  
خانم زیلابی وکالت بسیاری از بازنشستگان  و معلمان خوزستانی و چند تن خبرنگار،شاعر و نویسنده خوزستانی را نیز به عهده داشته است.
سنديکای کارگران نیشکر هفت تپه پرونده سازی برای خانم فرزانه زیلابی را محکوم کرده وخواهان پایان دادن به این پرونده سازی های نخ نما می‌باشد.  

۱۵/ آذر/۱۴۰۲
سنديکای کارگران نیشکر هفت تپه

#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
▫️ انقلاب اجتماعی و جنسی
▫️ درباره‌ی‌ مارکس و کتاب رایش

1 نوامبر2023

نوشته‌ی: برتل اولمان
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 مارکس ادعا می‌کرد که از رابطه‌ی جنسی «می‌توان … سطح کلی رشد انسان را قضاوت کرد… رابطه‌ی مرد با زن طبیعی‌ترین رابطه‌ی انسان با انسان است. بنابراین نشان می‌دهد که رفتار طبیعی انسان تا چه اندازه انسانی شده است.» جنبش آزادی زنان شواهد زیادی ارائه کرده است که نشان می‌دهد در جامعه‌ی ما این رابطه‌ای نابرابر است، رابطه‌ای که در آن از زن به‌عنوان یک شیء استفاده می‌شود و رضایت چندانی برای هیچ‌یک از طرفین ایجاد نمی‌کند. همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، همین ویژگی‌ها را می‌توان در سراسر زندگی سرمایه‌داری مشاهده کرد. نابرابری، برخورد مردم با یک‌دیگر به‌عنوان اشیاء، به‌عنوان نمونه‌هایی از نوع (بدون در نظر گرفتن ویژگی‌های منحصربه‌فرد و فردی دیگری) و سرخوردگی عمومی حاصل‌شده، ویژگی‌های اصلی بیگانگیِ توصیف شده توسط مارکس است.

🔸 با این حال خود مارکس هرگز سعی نکرد چیزی را توضیح دهد که اکنون می‌توانیم آن ‌را «بیگانگی جنسی» بنامیم. اشاره به واقعیت بهره‌کشی و نشان دادن این‌که این امر نمونه‌ای است از آن‌چه در سراسر جامعه‌ی سرمایه‌داری می‌گذرد به‌وضوح نارساست. هم‌چنین می‌خواهیم بدانیم نظام سرمایه‌داری چگونه از زندگی و نگرش‌های جنسی مردم بهره‌برداری می‌کند و برعکس، این شیوه‌ها و تفکرات چه نقشی در پیشبرد غایت‌های نظام دارند. آن‌چه در این معادله‌ی دیالکتیکی غایب است، بُعد روان‌شناختی آن است که مارکس با توجه به چگونگی دانشِ زمانِ خودش، برای ارائه‌ی آن چندان مجهز نبود.

🔸 نیم‌قرن پس از مرگ مارکس، ویلهلم رایش وظیفه‌ی تعریف بیگانگی جنسی را بر عهده گرفت. رایش که در 1897 در گالیسیای اتریش به دنیا آمده بود پس از جنگ جهانی اول برای تحصیل پزشکی به وین رفت و در 1920، در حالی که هنوز دانشجو بود، تبدیل به روان‌کاوی تجربی شد. تا 1924، او مدیر سمینار معتبر انجمن روان‌کاوی وین در تکنیک روان‌کاوی بود و به‌واسطه‌ی سهمش در این رشته بسیار مورد توجه قرار گرفت. با این حال، رایش تقریباً از آغاز کار خود به‌عنوان تحلیل‌گر، دل‌واپسِ بی‌توجهی فروید به عوامل اجتماعی بود. کار او در کلینیک روان‌کاوی رایگان وین (1922-1930) به او نشان داد که فقر و عوامل مرتبط با آن ــ مسکن نامناسب، کمبود وقت، ناآگاهی و غیره ــ تا چه حد در بروز روان‌رنجوری مؤثرند. او به‌زودی متقاعد شد مشکلاتی که از طریق روان‌کاوی درمان می‌شوند، در اصل مشکلاتی اجتماعی هستند و نیاز به درمان اجتماعی دارند. پژوهش‌های بیش‌تر او را به مارکسیسم و سرانجام در 1927 به عضویت در حزب سوسیال دموکرات اتریش سوق داد.

🔸 من معتقدم تلاش‌های اصلی رایش به‌عنوان یک مارکسیست در جهت تکمیل نظریه‌ی بیگانگی در قلمرو‌ی جنسی بود. احتمالاً خود رایش از چنین قضاوتی شگفت‌زده می‌شد، چرا که او فقط تا حدی با این نظریه‌ آشنا بود و به‌ندرت از واژگان مرتبط با آن استفاده می‌کرد. ایدئولوژی آلمانی و دست‌نوشته‌های 1844، که حاوی واضح‌ترین برخورد مارکس با بیگانگی هستند، به ترتیب در سال‌های 1928 و 1931 در دست‌رس بودند و به نظر می‌رسد که رایش هرگز اثر دوم را نخوانده است. بحث او در مورد شکافِ بین فرد و فعالیت جنسیِ طبیعیش که تا حدی با شکاف بین عشق معنوی و جسمانی (و به همین ترتیب بین شفقت و اروتیسم) بازتاب یافته است، این واقعیت که تمایلات جنسی تحت کنترل دیگری قرار می‌گیرد (سرکوب و دست‌کاری می‌شود)؛ عینیت بخشیدن به آن در ساختارهای سرکوب‌گر (نشانه‌ها و نیز اشکال اجتماعی)؛ شیءسازی (وابستگی عصبی) هر دو طرف؛ رفتار مردم با یک‌دیگر به‌عنوان ابژه‌ی جنسی و نارضایتی‌ای که این امر ایجاد می‌کند؛ نقشی که پول در خرید محبت‌های جنسی ایفا می‌کند (که فقط به این دلیل امکان‌پذیر است که آن‌ها دیگر جزء جدایی‌ناپذیرِ شخصیت نیستند)؛ و تضاد اولیه بین سرکوب‌گران و سرکوب‌شدگان، هنوز در ماتریکس مارکسی قرار می‌گیرند. افزون بر این، مارکس با استفاده از نظریه‌ی بیگانگی ــ مطابق با درکِ  دیالکتیکی خود ــ سعی کرد نشان دهد که مردم نه‌تنها زندانی شرایط خود هستند، بلکه زندانی خودشان هستند، زندانی همان چیزی که توسط شرایطشان ساخته شده است. شاید در نشان دادن عوارضِ سرکوبِ جنسی بر توانایی افراد برای مقابله با وضعیت زندگیشان (و به‌ویژه در مورد توانایی طبقه‌ی کارگر در شناخت منافع خود و آگاهی طبقاتی) است که رایش مهمترین سهم خود را در نظریه‌ی بیگانگی مارکس ادا می‌کند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3Kz

#فرزانه_راجی #مارکس #ویلهلم_رایش #برتل_اولمان
#بیگانگی_جنسی
@naghd_com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حمید و فرزانه قره‌حسنلو، پزشکان زندانی با ارسال فایل صوتی از زندان تولد دخترشان را تبریک گفته‌اند.

این زوج زندانی با اشاره به رنج دوری فرزندانشان می‌گویند « روزی شما را آزادانه در آغوش خواهیم گرفت…

آنروز نه دور است و نه دیر خواهد شد.»

حمید قره‌حسنلو و فرزانه قره‌حسنلو که به دست داشتن در قتل یک بسیجی متهم شده بودند، در دادگاه تجدیدنظر به ترتیب به ۱۵ سال حبس در تبعید و ۵ سال حبس در تبعید محکوم شده‌اند. حمید قره‌حسنلو پیش از این به اعدام و فرزانه قره‌حسنلو به ۲۵ سال زندان محکوم شده بود.


#فرزانه_قره_حسنلو
#حمید_قره_حسنلو
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#حکومت_سرکوب
#قیام_ژینا_ادامه_دارد

@zan_j
به گفته منبعی مطلع، فرزانه قره حسنلو، پس از تبعید به #اهواز، در زندانی با شرایطی بسیار نامناسب نگهداری می‌شود. گفته شده که او، با گذشت یک ماه از تبعیدش، هنوز به بند زندانیان سیاسی منتقل نشده است. به گفته این منبع، خانم قره حسنلو به همراه ۱۰ زندانی دیگر، در داخل یک زیرزمین، بدون نور و تهویه نگهداری می‌شوند.

فرزانه قره حسنلو، به همراه همسرش حمید قره حسنلو، در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و در پرونده کشته شدن یک بسیجی در کرج بازداشت شدند، هرچند خود آنها اتهام دست داشتن در قتل او را رد می‌کنند.


#فرزانه_قره_حسنلو
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#مرگ_بر_طالبان_چه_کابل_چه_تهران

@zan_j
▫️ سیاست عشق و عشق به سیاست
▫️ پیش به‌سوی نظریه‌ی مارکسیستی عشق

6 سپتامبر 2023

نوشته‌ی: راجو داس
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 به نظر می‌رسد که عشق رمانتیکْ هم‌چون بسیاری از انواع دیگر عشق فقط رابطه‌ای بین دو فرد باشد، اما در واکاوی دقیق‌تر بیش از این است. عشق یک فرآیند عمیق اجتماعی است. هم‌چنین بیش از یک تکانه‌ی عصبی-بیولوژیکی خود‌به‌خودی است. عشق مستلزم فعالیت آگاهانه‌ی ذهنی و مادی است. عشق فرآیندی است اجتماعی‌، هم در سطح جامعه‌ی انسانی و هم در سطح جامعه‌ی طبقاتی از جمله سرمایه‌داری. مناسبات مالکیت خصوصی و منطق‌های مرتبط با انباشت در همه‌ی شکل‌های جوامع طبقاتی روابط عشقی را شکل می‌دهند. عشق در سرمایه‌داری با سرمایه‌داری بازتولید می‌شود‌. چون عشق اجتماعی است، سیاسی است. سیاسی است زیرا در مبارزه با سرمایه‌داری و ساخت سوسیالیسم نقش دارد. عشق را باید نجات داد، هم از اصول‌ کلی عشق بین دو انسان، مثل آن‌چه در عشق رمانتیک در جوامع مدرن وجود دارد، و هم از مبادی اخلاقیِ عشق به همه‌ی انسان‌ها. به‌ جای این اصول، به اصول جدیدی از عشق نیاز داریم که عشق به برادران و خواهران طبقاتی را ترویج یا حمایت کند، در چارچوب عشق به مبارزه با دشمنان طبقاتی، به‌گونه‌ای که عشق اروتیک بین افراد را نیز نادیده نگیرد؛ عشقی که ادعاهای اغراق‌آمیزی درباره‌ی قدرت سیاسی عشق ندارد. بررسی‌ انتقادی عشق از منظر دیالکتیک ماتریالیستی امکان پرداختن به این پرسش را فراهم می‌کند که در کمونیسم چه‌ نوع عشقی ممکن است وجود داشته باشد و از چه لحاظ با عشق در سرمایه‌داری متفاوت است و چرا؟

🔸 این مقاله بر پایه‌ی نظرات مارکس و کولونتای و هم‌چنین مارکسیست‌های دیگر استوار است. هم‌چنین نه‌تنها از روان‌شناسی و جامعه‌شناسی بلکه از علوم اعصاب نیز بهره می‌گیرد (مارکسیسم در واقع باید از علم مدرن در همه‌ی شکل‌های آن استفاده کند). دلالت‌های اقتصاد سیاسی و نظریه‌ اجتماعی مارکس را برای درک عشق استخراج می‌کند. در این فرآیند، به عشق در سرمایه‌داری، از لحاظ رابطه‌اش با مبارزه‌ی طبقاتی، به شیوه‌ای محکم‌تر از کولونتای و دیگران جنبه‌ی سیاسی می‌دهد. این مقاله هم‌چنین ایده‌های کولونتای را که بیش از هر مارکسیست دیگری درباره‌ی عشق نوشته، برمبنایی محکم‌تر از آن‌چه خود ارائه کرده است، در نظریه‌ی مارکسیستیِ طبقه و سرمایه‌داری قرار می‌دهد.

🔸 عشق در نگاه اول ممکن است اولین مواجهه و علاقه‌ی اولیه را ایجاد کند، اما عشق شامل تفکر شناختی و تصمیم‌گیری است. عشق فراتر از یک رانه و عملکردِ انتقال‌دهنده‌های عصبیِ خاص است، بنابراین افراد عاشق آگاهانه به ویژگی‌های یک‌دیگر فکر می‌کنند و تأثیر برخورد اولیه را بر احساسات خود جرح‌وتعدیل می‌کنند. افراد عاشق مانند معماران مارکس هستند: انسان‌ها واقعیت را قبل از این‌که هستی یابد ابتدا در تخیل برپا می‌کنند. زمانی که افراد بر اساس ویژگی‌های مشترک خاص عاشق می‌شوند، جدای از جذابیت فیزیکی، معمولاً شکل‌های مترقی آگاهی تعیین کننده‌ی انتخاب این ویژگی‌ها نیست. همان‌طور که آگاهی مترقی، به لطف عملکرد نظام سرمایه‌داری در مورد بسیاری از دیگر حوزه‌های زندگی آگاهی‌رسانی نمی‌کند. سرمایه‌داری شکل‌های مترقی آگاهی و به‌ویژه آگاهی طبقاتی را تایید نمی‌کند و مانع آن می‌شود. بدین ترتیب سرمایه‌داری با آن مفهوم از عشق که توسط آگاهی مترقی شکل می‌گیرد و به نفع توده‌هاست، یعنی عشق مبتنی بر هم‌بستگی طبقاتی، ناسازگار است...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3Du

#راجو_داس #فرزانه_راجی #عشق
#مارکسیسم #آگاهی_انتقادی #جامعه‌_طبقاتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ادامه سرکوب ها و ایجاد ترس و ارعاب میان معترضین و خانواده های دادخواه
#فرزانه_برزه‌_کار، مادر#عرفان_رضایی ازکشته‌شدگان انقلابی مراسم #جواد_روحی بازداشت شد.
«به امید انتقام،‌ به امید آزادی»؛ پیام مادر عرفان رضایی، از جانفشانان اعتراضات آمل در تولد ۲۱ سالگی او بود.
#زن‌_زندگی_آزادی
#حکومت_کودک_کش
#مادران_دادخواه
#قیام_علیه_اعدام_وشکنجه
@zan_j
روز یکشنبه ۱۲ شهریورماه ۱۴۰۲،  #فرزانه_برزه‌کار، مادر عرفان_ رضایی، از جانباختگان قیام ژینا،  ، پس از حضور در مراسم یادبود جواد روحی، زندانی سیاسی جانباخته در زندان نوشهر، توسط نیروهای حکومتی بازداشت شد.

روز شنبه ۱۱ شهریور،  مصادف بود با سالروز تولد عرفان رضایی، در این روز خانم برزه کار نوشت:

🖌 مرا از جشن گرفتن سر مزارش در عرفانیه ی آمل منع کردید. توی خانه اش جشن گرفتم. از خانه منع کنید توی خیابان جشن میگیرم. از خیابان منع کنید توی اسارت شما هم که باشم، توی دل  داغدارم زیبا ترین جشن  زاد روزش را میگیرم.
رسالت من زنده نگه داشتن  نام 
#عرفان_رضایی است.

خانواده های دادخواه، با ادامه مبارزات فرزندانشان، خاری در چشم رژیم فاشیست جمهوری اسلامی ❗️

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_بایدگردد

@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
احکام قطعی پرونده‌ی موسوم به روح‌الله عجمیان❗️

بنا به خبر حسین فاضلی هریکندی، رئیس کل دادگستری استان البرز، چهارشنبه یکم شهریور رأی متهمان پرونده روح‌الله عجمیان در دیوان عالی کشور تأیید شد:

بر این اساس:
✔️ حمید قره‌حسنلو به ۱۵سال حبس نفی بلد (زندان در تبعید)؛
✔️ رضا آریا، حسین محمدی و مهدی محمدی هر کدام به ۱۰ سال حبس نفی بلد؛
✔️ محمد امین اخلاقی ساوجبلاغی، امین مهدی شکراللهی و فرزانه قره حسنلو (همسر حمید قره‌حسنلو) هر کدام به پنج سال حبس نفی بلد؛
✔️ علی معظمی گودرزی به سه سال حبس نفی بلد محکوم شدند.

حمید قره‌حسنلو، رادیولوژیست، و همسرش فرزانه ۱۲ آبان‌ماه سال گذشته پس از شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی، معترض نوجوان کشته‌شده در کرج، در یورش نیروهای امنیتی به خانه خود بازداشت شدند.

محمدمهدی کرمی و محمد حسینی دو متهم ردیف اول این پرونده که آن‌ها نیز در مراسم چهلم حدیث نجفی شرکت کرده بودند پس از شکنجه شدن در زندان، ۱۷ دی‌ماه سال گذشته اعدام شدند.
در این میان تنها آرین فرزام‌نیا که گفته شده به بیماری افسردگی مبتلاست حکمش تأیید نشده است.

#روح‌الله_عجمیان
#حمید_قره‌حسنلو
#رضا_آریا
#حسین_محمدی
#مهدی_محمدی
#محمد_امین_اخلاقی_ساوجبلاغی
#امین‌مهدی_شکراللهی
#فرزانه_قره‌حسنلو
#علی_معظمی_گودرزی
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#قیام_ژینا_ادامه_دارد
@zan_j
▫️ زنان کارگر و سناریوهای سرمایه‌داری:
▫️ ایدئولوژی‌های سلطه، منافع مشترک و سیاست هم‌بستگی

28 می 2023

نوشته‌ی: چاندرا تالپاد موهانتی
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 «ما رؤیای این را داریم که وقتی سخت کار می‌کنیم بتوانیم لباس مناسب به فرزندانمان بپوشانیم و باز هم کمی وقت و پول برای خودمان باقی بماند. می‌خواهیم وقتی مانند دیگران کار می‌کنیم، رفتار یک‌سانی با ما داشته باشند، و چون شبیه آن‌ها نیستیم ما را تحقیر نکنند. بعد از خود می‌پرسیم ”چگونه می‌توانیم این چیزها را محقق کنیم؟“ و تا الان فقط به دو تا پاسخ ممکن رسیده‌ام: برنده شدن در بخت‌آزمایی یا سازمان‌دهی. چه می‌توانم بگویم جز این‌که هرگز در مورد اعداد خوش‌شانس نبوده‌ام. بنابراین در کتاب خود بگویید: ممکن است طول بکشد که مردم باور کنند شانس ندارند، بنابراین باید سازمان‌دهی کنند! … زیرا تنها راه برای به ‌دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که آن‌را به‌صورت جمعی و با پشتیبانی سایر افرادی انجام دهید که همان نیازهای شما را دارند.» (ایرما، کارگری فیلیپینی در سیلیکون‌ولی، کالیفرنیا)

🔸 رؤیاهای ایرما در مورد یک زندگی آبرومندانه برای فرزندانش و خودش، تمایل او به دیدن رفتاری برابر و کرامت بر اساس کیفیت و شایستگی کارش، اعتقاد او به این که مبارزه‌ی جمعی وسیله‌ای برای «به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی» خود است، به‌طور خلاصه مبارزات زنان کارگر فقیر را در عرصه‌ی ‌جهان سرمایه‌‌داری به تصویر می‌کشد. در این مقاله می‌خواهم بر استثمار زنان فقیر جهان سوم، بر عاملیت آن‌ها به‌عنوان کارگر، بر منافع مشترک زنان کارگر بر اساس درک موقعیت و نیازهای مشترک، و بر استراتژی‌ها/روش‌های سازمان‌دهی که هدف استوار و نتیجه‌ی آن‌ها دگرگونی زندگی روزمره‌ی زنان کارگر است، به‌طور جدی تمرکز کنم.

🔸 این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصه‌ی جهانی برجسته می‌کند: 1) گروه خاصی از زنان کارگر را در تاریخ و در حوزه‌ی عملکرد اقتدار سرمایه‌داری معاصر تشریح و ثبت می‌کند؛ 2) پیوند‌ها و پتانسیلِ هم‌بستگی بین زنان کارگر در سراسر مرزهای دولت-ملت‌ها را بر اساس ابهام‌زدایی از ایدئولوژی مذکرانگاشتنِ کارگر ترسیم می‌کند؛ 3) تعریفی بومی شده از کار زنان جهان سوم به نمایش می‌گذارد که در واقع استراتژی استعمار مجدد سرمایه‌داری جهانی است؛ 4) نشان می‌دهد که زنان به‌عنوان کارگر دارای منافعی مشترک هستند، نه فقط در جهت تحول زندگی کاری‌ و محیط‌هایشان، بلکه در بازتعریف فضاهای خانه به‌گونه‌ای که شغل خانگی به‌عنوان کاری برای کسب معاش به رسمیت شناخته شود نه به‌عنوان فعالیتی مکمل در اوقات فراغت؛ 5) نیاز به دانش رهایی‌بخش فمینیستی را به‌عنوان مبنای سازمان‌دهی فمینیستی و مبارزات جمعی برای عدالت اقتصادی و سیاسی ایده‌آل و بسیار مهم می‌داند؛ 6) تعریفی کاربردی از منافع مشترک زنان کارگر جهان سوم بر مبنای نظریه‌پردازی هویت اجتماعی مشترک زنان جهان سوم به‌عنوان زن/کارگر ارائه می‌کند و در نهایت 7) عادات مقاومت، اشکال مبارزه‌ی جمعی و راه‌بردهای سازمان‌دهی زنان کارگر فقیر جهان سوم را بررسی می‌کند. ایرما درست می‌گوید که «تنها راه برای به‌دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که این کار را به‌صورت جمعی و با حمایت سایر افرادی انجام دهیم که نیازهای مشترکی با ما دارند.»...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3uK

#فمینیسم #جنسیت #زنان_کارگر #سرمایه‌داری
#فرزانه_راجی #چاندرا_تالپاد_موهانتی
More