این است عطر خاکستری هوا که از نزدیکی صبح سخن میگوید.
زمین آبستن روزی دیگر است.
این است زمزمهی سپیده
این است آفتاب که بر میآید.
تکتک، ستارهها آب میشوند
و شب
بریدهبریده
به سایههای خرد تجزیه میشود
و در پس هر چیز
پناهی میجوید.
و نسیم خنک بامدادی
چونان نوازشیست.
عشق ما دهکدهییست که هرگز به خواب نمیرود
نه به شبان و نه به روز،
و جنبش و شور حیات
یک دم در آن فرو نمینشیند.
شامل چو
کمانچه و سوت : ریحان برومند
گیتار : آرتین کریمی
آهنگساز و شاعر :
#عارف_قزوینی#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد @zan_j