چگونه رامونا کوئیمبی به نسلی از دختران بیباکی آموخت
📚 قهرمانان پردل و جرئتِ دختر در ادبیات کودکان آمریکایی و انگلیسی فراواناند. با وجود این، اغلب روایتهای متضادی دربارهی کشمکشِ آنان با محدودیتهای جنسیتی و روند بلوغِ آنها ارائه میشود. شاید یکی از سازشناپذیرترین دختربچههای قهرمان در قرن بیستم
پیپی جوراببلند، مخلوق ادبیِ آسترید لیندگرن ، نویسندهی سوئدی، باشد. نویسنده، که از نحوهی رفتار بزرگسالانی که به بچههایشان «عتاب و خطاب میکنند» و آنها را «تحقیر میکنند» منزجر بود، پیپی، «قویترین دختر جهان» را در زمستان ۱۹۴۱ در سر پروراند. دخترش، کَرین، که در آن زمان هفت سال داشت به علت بیماری سل به بستر افتاده بود، و در آرزوی سرگرمی بود. در سال ۱۹۴۵ کتابِ نخست، که نامش را از لقب قهرمان داستان گرفته بود، با تشویق و تحسین زیادی منتشر شد، گرچه یک منتقد ادبی، بهتزده، پیپی را «روانپریش» خوانده بود.
📚 خانوادهی رامونا در شمال غربیِ ایالات متحده در کنار اقیانوس آرام زندگی میکنند و از طبقهی کارگرند؛ با وجود این، هدف او از بیاعتنایی به قواعد و رسوم رفتاری و جنسیتی نوعی اعتراض سنجیده و حسابشده نیست، بلکه فقط به این علت این هنجارها را رعایت نمیکند که عقیده ندارد که معیارهای زنانگی و شایستگی اهمیتی در اوضاع جاری داشته باشد. اینکه رامونا را دختربچهای با رفتارهای پسرانه بدانیم بیش از حد سادهانگاری است؛ او خاطرخواه همکلاسیهایش میشود و دلش میخواهد مثل دیگر دختربچههای کودکستانش چکمههای پلاستیکیِ قرمز روشن بپوشد. اما رامونا از این الگوی دوران کودکی که با شور و حرارتِ جسورانهاش مطابقت ندارد ناراضی است و نمیخواهد با وضعیتِ موجود سازگار شود.
📚 تا به امروز، زیادهخواهیِ یک دختربچه نه یک حق بلکه استثنایی خاص یا امتیازی ویژهاست که معمولاً به قهرمانان دخترِ سفیدپوست و خوشبنیه اختصاص یافته است. رامونا کوئیمبی نمونهای از توانمندسازیِ دختران نوجوان است نه فقط به علت ذکاوت ادبیِ کلییری، بلکه همچنین به سبب اینکه جایگاه و منزلتِ دخترانِ زیادهخواه هنوز تثبیت نشده است، حتی اگر محیط ملایمتر و از مقاومتش کاسته شده باشد. خدا را شکر که ما دیگر زیر بار حرفشنویِ طاقتفرسای هزاران
سوزان سادهدل زجر نمیکشیم. ما به زحمت خود را تا کنار زمین نامساعد
سرزمین عجایب کشاندهایم، آنجا که
آلیسِ لوئیس کرول، دختر ماجراجو و کنجکاوی که متأسفانه سرانجام به نویسندهاش انگ اختلال روانی زدند، سلانهسلانه از درون دنیایی آزاردهنده و تنبیهکننده میگذرد، دنیایی که ابداع شده است تا به بدنِ در حال نوسان و تغییر او سنجاق شود. امروز دیگر قهرمانانِ زنِ ما هنگامی که عزمِ خود را جزم میکنند تا حقایقی را به اولیای امور گوشزد کنند، مانند جین ایرِ جوان رنج نمیکشند.
#کلیشه
#حجب_حیا
#ادبیات
#دختران_جسور
#دختران_انقلاب