بازتاب روز نکبت در مجلس شورای ملی ایران
بخش دوم
محمدرضا آشتیانیزاده؛ اولین موضع در قبال بحران فلسطین
محمدرضا آشتیانیزاده در نطق خود با پیوند این موضوع با دو دولت استعماری وقت با صراحت تأکید کرد: «دول آمریکا و شوروى بر قلب عالم اسلامى زدهاند و دولى که این حکومت را به رسمیت شناختهاند محمدرضا آشتیانیزاده در نطق خود با پیوند این موضوع با دو دولت استعماری وقت با صراحت تأکید کرد: «دول آمریکا و شوروى بر قلب عالم اسلامى زدهاند و دولى که این حکومت را به رسمیت شناختهاند به منزله یک دشنهای است که به قلب عالم اسلامى زدهاند و تمام مسلمین از این قضیه متنفرند»به منزله یک دشنهای است که به قلب عالم اسلامى زدهاند و تمام مسلمین از این قضیه متنفرند».[1]
آشتیانیزاده در ادامه نسبت به سانسور سخنانش در مجلس و این مسئله در ایران گله و حتی تأکید کرد که شکایت میکند.[2] به دلیل نفوذ قدرتهای خارجی در ایران و سلطه دربار بر مجلس هرگونه روایت مخالفی به شدت سانسور و سرکوب میشد. در این مسئله نیز آشتیانیزاده رنجش خود را از سانسور مواضعاش اعلام کرد. قدرت درصدد بود مسئله فلسطین چنانکه باید در ایران مطرح نشود و بخشی از نمایندگان از این بابت نگران بودند. آشتیانیزاده نسبت به عدم درج اظهاراتش درباره فلسطین در صورت مذاکرات مجلس معترض بود. بنابراین در جلسهای دیگر که چند روز بعد برگزار شد، اظهار کرد: «بنده معتقدم که نمایندگان مجلس شورای ملی نمایندگان ملت اسلام هستند و ملت ایران هم مسلمان است و البته احساسات ملت ایران بایستی در پشت این تریبون همیشه متظاهر باشد».[3] این موضع تنها وجه ضد سلطهگرانه آشتیانیزاده را نشان نمیدهد، بلکه بر دغدغههای امتی او نیز صحه میگذارد. او از منظر هویت اسلامی و ملی توأمان به بحران فلسطین نظر داشت. مسئله فلسطین و هویت اسلامی را از همان سالها میتوان در نطقهای نمایندگانی همچون او ردیابی کرد.
بدنه اجتماعی فعال
البته باید توجه کرد که موضع این نماینده را باید در ارتباط با یک جریان اجتماعی ایجادشده در ایران علیه سلطه خارجی و صهیونیسم در نظر گرفت. به عبارت دیگر در حوزههای عمومی نیز اتفاقاتی رخ میداد که این نمایندگان را برای بروز دغدغههای ملی و اسلامی خود تشویق میکرد. در همان روزها نشریه «خواندنیها» و روزنامه «ایران ما» گزارش میدهند: عدهای از تجار دو سه روز است مشغول فعالیت شدید شدهاند که داد و ستد با کشور آمریکا را برای هماهنگی و اظهار همدردی با کشورهای عربی تحریم کنند.[4] همچنین در یک اقدام جالب و نادر و البته بیسابقه تا آن زمان برای ثبت نام داوطلبان ایرانی جهت اعزام برای جهاد در فلسطین دفتری در منزل آیتالله کاشانی افتتاح شد که تا دوازدههزار نفر از ایرانیان در آن ثبت نام کردند و از دولت خواستار شدند که با دادن گذرنامه و اسلحه عملا به مسلمین ایرانی استعانت به عمل آید.[5]
ترک فعل دولت و همدلی با اسرائیل
با وجود حساسیت مردم در قبال بحران فلسطین ولی از سوی دولت یک ترک فعل شدید و در ادامه فراموشی نسبت به آن بلکه همدلی با اسرائیل دیده میشود. روزنامه «تهرانمصور» گزارش داد: به عقیده ما دولت در این مورد (بحران فلسطین) غفلت کرده و هیچ نوع مساعدتی با مسلمانان اعلام نکرده است.[6] به غیر این موضوع در ایران دوره پهلوی صهیونیستها با خیال راحت به فعالیتهای تشکیلاتی اقدام میکردند. سازمان تروریستی هاگانا در خرمشهر و آبادان و به طور خاص در هتل کارون اهواز مرکزی دایر کرده بودند و مرتبا آنجا جلسه داشتند و بخشنامه و دستورالعمل به شعبات فرعی صادر میکردند.[7] در گزارش دیگر تأکید شده که چون دولت ایران با مسلمین خاورمیانه برای جنگ علیه صهیونیستم کمک و همراهی ننموده؛ لذا کمیته رابطین علمای اسلام، که مرکز آن در قاهره است، نامهای توسط یکی از مأموران خود به رئیس دولت نوشت و تقاضای کمک از وی نمود، ولی به نامه یادشده جواب صحیحی هم داده نشد. مأمور هم شخصا علما را ملاقات نمود.[8] حتی نخستوزیر وقت شخصا نامهای برای صدور گذرنامه اسمعیل پاکدل، نماینده یکی از سازمانهای تروریستی یهودی، نوشت.[9]
ادامه دارد
@zakavat