View in Telegram
📌ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است 🖋 یاسر میردامادی 📍در بیست سال گذشته تنها در سه انتخابات رأی داده‌ام: ۱۳۸۴ (فقط دور اول به مصطفی معین، دور دوم شرکت نکردم)، ۱۳۸۸ (به میرحسین موسوی) و ۱۳۹۲ (به حسن روحانی). دور اول انتخابات اخیر هم رأی ندادم. در سه انتخابات اخیر در زمره‌ی تحریمی‌های فعال بودم و بیانیه‌هایی در تحریم انتخابات امضا کردم. 🔻بیش از ۶۰ درصد عدم شرکت در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر پیروزی بزرگی برای منتقدان جمهوری اسلامی بود. تحریم حالا یک گزینه‌ی جدی روی میز سیاست ایران است و می‌شود حدس زد در آینده نیز چنین خواهد بود. اما اگر عدد تحریمی‌ها قدری بیشتر شده بود حالا سعید جلیلی رییس جمهور بود. در دور دوم بخش قابل توجهی از رأی‌های قالیباف پشت سر جلیلی خواهد رفت و خطر انتخاب شدن جلیلی حتی از دور اول جدی‌تر است. برای این‌که پیروزیِ تحریمِ گسترده تبدیل به تلخی ریاست جمهوری جلیلی نشود، منِ تحریمی پس از تأمل بسیار با اجازه‌ی بزرگ‌ترها موقتاً ترک تحریم می‌کنم و برای دفع خطر جلیلی روز جمعه به پزشکیان رأی خواهم داد (ایزد اگر مدد کند). 🔻رأی من برای اصلاح ساختاری نظام نیست زیرا می‌دانم که نظام همانا اصلاح(-ِ ساختاری)‌پذیر نیست. حتی اصلاحات غیر ساختاری هم چندان میسر نیست. تلاش دولت خاتمی برای اصلاح نظام اطلاعاتی (که دست به قتل‌های زنجیره‌ای زده بودند و خودسر هم نبودند) و تلاش دولت روحانی برای جلوگیری از چپاول مؤسسات اعتباریِ تفنگ‌به‌دست‌ها (که دست به قتل اقتصادی زده بودند و خودسر هم نبودند) هزینه‌ی بسیاری بر دولت‌های خاتمی و روحانی بار کرد و آن‌‌ها را با بحران‌های حکومت‌‌ساز بسیاری مواجه ساخت. 🔻تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمی‌شود از این بهتر کرد اما می‌شود بسا بدتر کرد. بالای سیاهی بسا رنگ‌ها است. به براندازی هم در کوتاه یا میان‌مدت امیدی نیست. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. ممکن نبودن آن در چهل و اندی سال گذشته آشکارا ثابت شده است. تا اطلاع ثانوی مطلوب هم نیست، زیرا جریان اصلی مخالفان خارج از کشور (اپوزیسیون)، به ویژه مجاهدین و پهلوی‌طلب‌ها، یا مستقل نیستند، یا دموکرات نیستند یا حقوق بشری نیستند یا هیچ کدام نیستند. رضا پهلوی که دخیل به نتانیاهو و راست افراطی آمریکا بسته و مریم رجوی هم به عربستان، اسراییل و راست افراطی در هر جای دنیا دخیل بسته است. تک‌چهره‌های ملی، مستقل، دموکرات و حقوق بشری بی شک در میان مخالفان وجود دارند و اگر کورسوی امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور در آینده‌ی دور باشد به همین‌‌ها است، اما این چهره‌ها هنوز تبدیل به جریان نشده‌اند یا در نهایت جریان حاشیه‌ای اند. 🔻«بگذار جلیلی رییس جمهور شود تا نظام را نابود کند». این را با رأی ندادن به هاشمی در دور دوم انتخابات ۱۳۸۴ آزمودیم و حسابی پوچ از کار در آمد. نظام نابود نشد مردم نابود شدند. بلای احمدی‌نژاد و پول سرسام‌آور نفتی که او به باد داد و قطع‌نامه‌هایی که به بار آورد هنوز با ما است. راه دیگری باید جست. 🔻«بگذار حکومت، یک‌دست، دست خود اصول‌گراها باشد خودشان هم توافق می‌کنند هم اقتصاد را اصلاح». این را هم با تحریم ریاست‌جمهوری سه سال پیش آزمودیم و دیدیم که این‌کاره نیستند. نه اف‌اِی‌تی‌اِف را تصویب کردند نه برجام را احیا. تورم هم سرسام‌آور بالا رفت. ترمیم رابطه با عربستان هم لرزان و فاقد عوائد اقتصادی از کار در آمد. این‌کاره نیستند. حتی عباس عبدی و زیدآبادی که طراح ایده‌ی «خروج از حاکمیت» بودند از این نظر بازگشته‌اند. 🔻آیا انتخاب میان بد و بدتر معقول است؟ آیا استمرار تحریمی که حالا به بیش از شصت درصد رسیده، بهتر نیست؟ پاسخ این است که حتی در دموکراسی‌های مستقر دنیا بسا اوقات انتخاب میان بد و بدتر است. همین حالا در انتخابات آمریکا گزینه‌ها میان مرده‌ای متحرک (بایدن) و فردی با اختلال شدید شخصیتی (ترامپ) است. «عاقل آن نیست که خوب را از بد تشخیص دهد. عاقل آن است که بهترین بد را بشناسد» (حدیث منسوب به حضرت امیر). ما به احتمال زیاد دیگربار در آینده‌ی نزدیک باید به سیاست تحریم باز گردیم تا به حکومت برای تغییر رویّه فشار آوریم اما هیچ شیوه‌ای یک‌بار برای همیشه نیست. شیوه‌ها اصالت ندارند هدف‌ها اصالت دارند. هدف همانا بهبود وضع ایران است و اگر تحریم در مقطعی سودی به این هدف نرساند بایستی موقتاً کنار گذاشته شود. 👇🏿
Telegram Center
Telegram Center
Channel