کابینه در هر دولتی در ایران، تا کنون نه شرکت سهامی بوده و نه ائتلافی. این را تاریخ ثابت کرده است. دولتهای اول پس از جنگ با هر ایده و تفکری تشکیل شدند، هر کدام متشکل از جناحهای گوناگون بودند. دولت اول هاشمی و حتی دولت دومش علی رغم اختلافات دو جناح باز هم واجد افرادی از هر دو جناح بود. این روال در دولت خاتمی هم ادامه یافت. در هیچ یک از این دو دوره هشت ساله کسی صحبت از دولت سوم موسوی یا هاشمی نکرد. اول باری که این کنایه فتنه انگیز بر زبانها جاری شد از معجزه هزاره با آن هاله تقلبی بر دور سرش بود که بنای اختلاف در مردم را نهاد و نه تنها در دولت مشعشع از جناح مقابل که حتی از جناح خاستگاهش یعنی همان اصولگرایان نیز کمتر در دولت استفاده کرد و کابینه ای خاص روی کار آورد و جالب اینکه حاکمیت هم از آن استقبال کرد و بر دوئیت و تفرقه میان آحاد جامعه کوشید. این اتفاق در دولت خاصه رئیسی هم با شدت و حدت ادامه یافت. اکنون با آن همه خاصه خرجیها به دولت پزشکیان که رسیده اند دم از دولت فراگیر با حضور همه طرفها می زنند. تصور کنید که منصوری در این دولت معاون اول، جلیلی وزیر امور خارجه، قاضی زاده وزیر بهداشت و زاکانی هم مثلا وزیر کشور شود، آیا رای دهندگان به پزشکیان از او نخواهند پرسید که در این صورت برای چه به تو رای داده ایم. همان جلیلی یا نماندگان تا آخر بازی که بهتر کابینه می چیدند؟