وقتی به فرودگاه دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا میتونی این یکی دو روز بگیر بخواب!»
گفتم:«چطور؟» گفت:«تا قبل از اعزام به حلب، جز زیارت و خواب هیچ کار دیگهای نکن!» گفتم:«قضیه چیه؟» گفت:«اونجا خواب و خوراک ندارید! کلا 24 ساعته بیدارید و درگیر» حال خاصی به من دست داد.
در فرودگاه هم میفهمیدند به حلب میرویم طور دیگری نگاهمان میکردند. حسابی به ما میرسیدند و پذیرایی میکردند! انگار دو دقیقه بعد میخواهند سرمان را ببُرند! بالاخره به مقرمان در حلب رفتیم. صدای
عباس از پشت بیسیم میآمد که دائم میگفت:«مهمات بریزید، دفاع کنید، من کمک میخوام»
صدایش را که شنیدیم خوشحال شدیم. گفتم:«دمش گرم! چقدر مرد شده این
عباس!» فرمانده گروهان شده بود و مدیریت میکرد. دوست داشتیم زودتر برویم و
عباس و بچهها را ببینیم.
✍حسین جوینده همرزم شهید
شهید
عباس دانشگر#جوانمومنانقلابیپاسدار دهه هفتادی مدافع حرم
🌹به مناسبت سالروز
#تولد #شهید #عباس_دانشگر🌹تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
🌹تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
🌹مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#سالروز_ولادت...
🌸🎉🎉🌸•┈••✾•
🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•