گاهی دلت میگیرد امّا نه از کسی
نه از چیزی، تنها از خودت...
برای وقف کردن بیش از حَدت برای
کسانی که لایقِ "همه"ات نبودند.
که در جوابِ بدیهایشان تنها لبخند زدی
که مبادا اخمِ کوچکی از تو، دلشان را بلرزاند.
که خوبیهایشان را آنقدر بزرگ کردی
که به باور خوبی مطلق برسند
که هی ندیده گرفتی و گذشتی...
و حالا وقتی با چشمی پر از سوال
به آینه نگاه میکنی تنها به یک جواب میرسی
"چیز زیادی از خودم باقی نمانده است."