دهقانان فقیرتر اغلب جذب بیگانه ستیزی می شوند. آنها در برقراری پیوندهای جدید (به جای پیوندهای نابود شده توسط شهرنشینی) چندان موفق نیستند. کشاورزان ثروتمندتر بیشتر در جامعه شهری جذب می شوند. مقایسه آمریکای قرن بیستم با آمریکای قرن نوزدهم این تغییر را نشان میدهد. در قرن نوزدهم، تقریباً همه کشاورزان به ناگزیر منزوی بودند، ولی بر اثر رواج گسترده خودرو، رادیو، تلفن، پست و غیره، کشاورزان مرفه توانستند در محیط فرهنگی مشابه شهرها زندگی کنند. اما این تغییرات بر کشاورزان فقیرتر به مراتب کمتر بوده است. با این تحولات، در مناطق روستایی نوعی ناهمخوانی بین سطح زندگی و نگرش اقشار مرفه و اقشار محروم به وجود میاید و کشاورزان فقیرتر و منزوی تر، در مقابل جاذبه عوامفریبان، آسیب پذیرتر می شوند.