❀ #Update ❀ - ترجمه داستان خواب هری برای CBeebies 💞 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ " سلام! من هری هستم. به خونه‌ی من خوش اومدین! من عاشق اینجا هستم، عاشق گوش دادن به موسیقی، کتاب خوندن و وقت گذروندن با دوستام هستم. قصه‌ی خواب امشب، راجع به خونه‌ای پر از عشق و خنده (شادی) هست. اسم داستان "in every house,on every street" هستش و نویسندش "Jess Hitchman" و به تصویرگریِ "LiLi Labaleine" هستش. خونه‌ی‌ ما از ۴تا دیوار و یه در، با آجرهای قدیمی و پله‌های قدیمی و لغزنده ساخته شده. اما من یه رازی دارم! از اینطرف با من بیاین. چیزهایی نشونتون میدم که نمی‌تونین همیشه ببینینشون. تو این اتاق، ما کیک می‌پزیم؛ ولی هیچوقت -فقط- کیک نمی‌پزیم. با قاشق‌ها آهنگ می‌خونیم و غرق کیک (درست‌کردن) می‌شیم. با پیشبند هامون می‌رقصیم و چیزی که پختیم رو تست می‌کنیم. وقتی می‌خوایم چیزی‌ رو بپزیم، مثل یه تیم باهم کار می‌کنیم. تو این اتاق ما (غذا) می‌خوریم، اما هیچوقت -فقط- (غذا) نمی‌خوریم. مثل دزد‌های دریایی جشن می‌گیریم و برای غذامون، شکار می‌کنیم. زیر میز میریم و پاهای همدیگه رو قلقلک میدیم، هربار که درحال غذا خوردنیم زیاد میخندیم. تو این اتاق ما باهم صحبت می‌کنیم؛ اما هرگز -فقط- صحبت نمی‌کنیم. مثل راک‌استارها لباس می‌پوشیم و برای گربه‌مون آهنگ میخونیم. بازی های مسخره (احمقانه) انجام میدیم. اما فقط این نیست و بیشتر از این حرفاست! وقتی درحال صحبت کردنیم، راجع به حالمون وقتی تو خونه هستیم صحبت می‌کنیم. تو این اتاق ما استراحت می‌کنیم؛ ولی هرگز -فقط- استراحت نمی‌کنیم. رو مبل لَم میدیم مثل یه لونه بزرگ و راحت برای پرنده. راجع به اتفاق‌های روزمون حرف میزنیم و سنگینی حرف‌هایی که تو طول روز داشتیم رو از رو سینه‌مون برمیداریم. وقتی داریم استراحت می‌کنیم، راه حل (برای مشکلاتمون) پیدا می‌کنیم. تو این اتاق ما تمیزکاری می‌کنیم؛ ولی هیچوقت -فقط- تمیزکاری نمی‌کنیم. شکلک‌های خنده دار در میاریم و سعی می‌کنیم خنده دار بنظر بیایم. نقاشی هایی می‌کشیم که هیچوقت دیده نمیشن؛ و همونطور که درحال تمیزکاری هستیم، نگرانی هامون رو برطرف می‌کنیم. تو این اتاق ما می‌خوابیم؛ اما هیچوقت -فقط- نمی‌خوابیم. زیر بالشت‌ هامون قایم میشیم و سعی میکنیم یواشکی بیرون نیایم (سعی میکنیم مخفی بمونیم و دیده نشیم). قصر های بزرگی درست می‌کنیم و گوسفند های پشمالو رو می‌شماریم. ما شب ها قبل از اینکه بخوابیم، همدیگه رو آروم می‌کنیم. تو این خونه ما بازی می‌کنیم؛ اما هرگز -فقط- بازی نمی‌کنیم. در آخر روز هم، به‌هم ریختگی ها رو جمع می‌کنیم. معذرت خواهی کردن و پاک کردن اشک ها رو یاد می‌گیریم. هر لحظه بازی کردن تو این خونه رو دوست داریم. خیابون ما دودکش و آجرهای قدیمی با پنجره و پله‌های لغزنده داره که ما می‌تونیم درستشون کنیم. اما زیر این سقف‌ها، پشت تمومِ این درها، به این فکر می‌کنم که خونه ی ما، شبیه مالِ شماست؟ من عاشق این داستان هستم، همه‌ی خونه‌ها باهم‌دیگه متفاوت هستن. همه‌ی خونه‌ها یه چیز رو باهم به اشتراک دارن: تمومِ چیزهای خارق‌العاده ای که خانواده‌ها و دوست‌ها انجام میدن. این مهم نیست که تو یه خونه، یه آپارتمان کوچیک یا قایق زندگی کنی. این عشق هستش که هرجایی رو که زندگی کنی، تبدیل به خونه میکنه. شب بخیر! " ❥ @Mr_Styles