View in Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"انسان" شعری از رحیم معینی کرمانشاهی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۰۱ در کرمانشاه – درگذشتهٔ ۲۶ آبان ۱۳۹۴ در تهران) صدا: فریدون فرح اندوز گوینده رادیو تلویزیون در بندها بس بندیان انسان به انسان دیده‌ام از حکم‌بر تا حکم‌ران حیوان به حیوان دیده‌ام در مکر او، در فکر این، در شکر او، در ذکر این از حاجیان تا ناجیان شیطان به شیطان دیده‌ام دیدی اگر بی‌خانمان از هر تباری صد جوان من پیرهای ناتوان دربان به دربان دیده‌ام ای روزگار دل‌شکن هردم مرا سنگی مزن من سنگ‌ها در لقمه نان دندان به دندان دیده‌ام از خود رجزخوانی مکن تصویر گردانی مکن من گردن گردن‌کشان رسمان به رسمان دیده‌ام شرح ستم بس خوانده‌ام ، آتش به آتش مانده‌ام من اشک چشم کودکان دامان به دامان دیده‌ام از این کُله تا آن کُله فرقی ندارد شیخ و شه من پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیده‌ام ماتم چه گویم زین وطن کز برگ برگ این چمن من خون چشم شاعران دیوان به دیوان دیده‌ام چکّش به فرق من مزن ای صبر پولادین من من ضربت پتک زمان سندان به سندان دیده‌ام «معینی کرمانشاهی» شعر: معینی کرمانشاهی آهنگ: فریدون شهبازیان انتخاب موسیقی و میکس: شاپور
Telegram Center
Telegram Center
Channel