#شهر_وحشت 🐦🔥
part 1🦎
اسمان شهر وحشت در روز ها هم سیاه است
شهر وحشت یعنی انجا که ما ساکنینش هستیم سهمی از افتاب نبرده و همیشه در آن برف و تگرگ میبارد
مراسم بزرگی که هرشب درشهر کوچکمان انجام میشود اینگونه است که در خانه همدیگر را میزنیم و بر سر هم جیغ و فریاد های بسیار بلند میزنیم.
هیچکس نمیداند چرا اینکار را انجام میدهیم
حتی من هم نمیدانم ، نا سلامتی در شهر وحشت زندگی میکنیم
از ما نخواه که مثل انسان های عادی رفتار کنیم.
گل های تشنه در شهر ما جایی ندارند چون کسی به انها اب نمیدهد
عشق در شهر ما هیچ جایی ندارد
امیدوارم برایت سوال نباشد چرا؟
واقعا فکر میکنی کسی تحمل عشق را در این شهر داشته باشد ؟
ناسلامتی اینجا شهر وحشت است.
در شهر وحشت کودکان با امیزش جنسی متولد نمیشوند
در شهر وحشت نیمه شب ها زن های مسن تر را به اتش میکشند و سپیده دم از خاکستر انها مانند ققنوس کودکی برمیخیزد. کودکان بخشی از افکار مادرانشان را به همراه دارند ، نه هر افکاری
فقط ترس ها
پس ترس ها در شهر وحشت ارثی هستند.
در شهر ما دار زدن و گیوتین و صندلی برق دار وجود ندارد پادشاه ابداع جدیدی خلق کرده است که به آن میگوید ترس کُش
آنقدر ترس هایت را در مغزت میکوبند
که خرقه تهی کنی(به دیدار مرگ بروی)
در شهر وحشت فقط از اجساد زن ها کودکان برنمیخیزند بعد از خرقه تهی کردن مردان هم کودکی متولد میشود با ترس های پدر .
شاید تنها بخش زیبای شهرمان این باشد که از هر مرگی یک تولد رخ میدهد
اما آن هم شیوه ای وحشتناک دارد ناسلامتی شهر وحشت است چه انتظاری دارید؟
در شهر وحشت مرگ طبیعی نداریم سکته کردن نداریم مرگ بر اثر حوادث نداریم
در شهر وحشت اگر سنسور های فرشتگان مرگ احتمال مرگتان را زیاد نشان دهند اگر مردید ترس کشتان میکنند و اگر زن شمارا به اتش میکشند
اگر مریضی لاعلاج بگیرید اگر مردید ترس کشتان میکنند و اگر زن شمارا به اتش میکشند
اگر سنتان به پنجاه سال برسد اگر مردید ترس کشتان میکنند و اگر زن شمارا به اتش میکشند
چون پادشاه میگوید مرگ های دیگر نامقدس است.
من مردی 49 ساله هستم
ساکن شهر وحشت.