𝐓𝐨𝐦𝐨𝐫𝐫𝐨𝐰

Channel
Logo of the Telegram channel 𝐓𝐨𝐦𝐨𝐫𝐫𝐨𝐰
@vrnjkaPromote
19
subscribers
نشسته‌ام وسط زندگی؛ صبور، غمگین، امیدوار، خسته ... ادامه‌دهنده و ادامه‌دهنده... _محمد یغمایی
Forwarded from ufo
بچه‌ها بی‌شوخی دارم میگم. اگر لایف استایلم‌و عوض نکنم ممکنه به خاک سیاه بشینم و تو گل بپلکم.
از شمایی که چت‌ها رو دو طرفه پاک می‌کنید؛ بدم میاد.
شور یک چیز رو درنیارید لطفا.🙏🏻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
لطفا با پرونده‌ای که با چفت بسته شده کاری نداشته باشید.🙏🏻
کاش انسان ها بفهمن که سه سال پیش از سمپاد جدا شدم و دیگه به من هیچ‌ ربطی نداره!
چرا تنها زنده‌ی کابوس‌هام منم؟! فقط دارم از دست میدم؛ همه رو.
𝐓𝐨𝐦𝐨𝐫𝐫𝐨𝐰
داشتم فکر میکردم حیفه اینا رو اینجا نزارم:")
کاش یکی پیدا شه دوتا عکس خوب و خانومی‌طور از من بگیره، همه عکسام اینجوری‌ن، ویروس خوشحال‌طور!
𝐓𝐨𝐦𝐨𝐫𝐫𝐨𝐰 pinned «قبل از اینکه گریه‌م بگیره یک جوک بگید! @myForgettableBot»
قبل از اینکه گریه‌م بگیره یک جوک بگید!
@myForgettableBot
می‌دونید گاهی حاضرم همه چیز رو بدم که به اون روز‌ها برگردم، حتی برای چند لحظه!
𝐓𝐨𝐦𝐨𝐫𝐫𝐨𝐰
Video
_مامان توروخدا بذار امشب رو بمونم خونه بابابزرگ، توروخدا حسین و کوثر می‌مونن بذار من هم بمونم!

_ولی کتلت های مامانبزرگ از مال همه خوشمزه ترن!

_تکلیف هام رو میارم اونجا، قول میدم بخونم!

+مَلاکِتو شروع نکنید تا چند تا سبزی از تو باغچه بچینم براتون!

_بیا این‌بار دست همو بگیریم! یک، دو، سه! یوهوووووو!
+دختراااا بیاید ببینید بچه‌هاتون با ملافه ها چیکار کردن! بشینید یک جا دیگه!!!

+مثل بچه های خوب یکم بشینید تلویزیون نگاه کنید و کمتر سروصدا کنید، هی تو هوایید!!
+ عه مبینا بیا ببین این کارتون مال زمان ماست! بیا بیا دخترم! مامانبزرگ رو اذیت نکنید.

_ پس دایی و خاله اینا کی می‌رسن مامان؟ من گرسنمههههه!
+دختر کمی ازین خورشت به بچه‌ت بده طاقت نداره.
+نه مانی بذار یاد بگیره یکم صبر کنه.
_*جیغغغغغ* کوثر اینا اومدنننن! کوثرررررر کوثررررررر

+عروسک من فقط روی این تشک می‌خوابه، این تشک رو من باید ببرم!
_نه این تشک مال خودمه مال نینیای خودمه نمیدمممم!
+مال تو نیست، مال بابابزرگ ایناست!
_مال منههه! خالههههه کوثر اذیت می‌کنه!!!!
من اینجا نمی‌تونم غمگین باشم، وبلاگمو می‌خوام.
به نام او.
اولی می‌گفت آینده‌نگر باش، دومی‌ ‌می‌گفت در لحظه زندگی کن. و من می‌خواستم همانطور که در لحظه زندگی می‌کنم به آینده هم بنگرم؛ پس هم حال را از دست دادم هم آینده را. چطور؟! خودم هم نمی‌دانم. تلاش کردم گذشته را فراموش، و حال را دریابم، بخندم و بخندانم، پس چرا انقدر بی‌خود اندوهگین هستم را هم خودم نمی‌دانم. شاید از حرص گذشته حال را تباه و آینده را رها کردم؟! شاید هم از ترس به لذت پناه بردم. البته؛ از ترس به لذت پناه بردم و اسمش را می‌گذارم شادی. خنده های کوتاهی که اندوه و ترس بیشتر نصیبت می‌کند؛ خودش است. اما حس خوبی دارد، ترجیح می‌دهم از خنده با دوستان بگریم، نه از برای انسان ها و آینده‌ای که نیامده. اما کنترلش از دستم در رفته، دیگر بلد نیستم کجا بخندم و کجا بگریم، می‌ترسم و می‌خندم، می‌بازم و می‌خندم، عاشق می‌شوم و می‌خندم، مریض هستم و می‌خندم، گریه می‌کنم هم می‌خندم، زندگی را به شوخی گرفته‌ام؟! بله و خاک بر سرم. زندگی هیچوقت شوخی ندارد و من را دارد به سیاه چاله می‌کشد و همچنان مثل بز می‌خندم. می‌خندم، نفس کم می‌آورم، می‌خندم، و وقتی بیدار می‌شوم از خنده مرده‌ام. همینقدر خنده‌دار. حتی روحم سر مراسم تشیع خود به گریه دوستان و خانواده می‌خندد؛ بله، دقیقا، خاک بر سرم. در حالی که از همه چی به خنده پناه می‌آورم، ترس مرا به آغوش می‌کشد، انسان ها کجا هستند؟! آنها هم غرق در چیزی که به من ربطی ندارد. فکر می‌کردم گریه کمکی نمی‌کند، پس گریه نمی‌کنم. می‌پرسید مگر خنده چه کمکی کرده؟! همانقدری که شما کمک نکردید. حداقل هنگامی که می‌خندم می‌توانم برای چند لحظه زنده بودن را حس کنم، غمگین و افسرده باشم برای چه؟! برای تو؟! حتی برای کودکی خودم هم زورم می‌آید غمگین شوم، ولی می‌شوم، کودک بیچاره! کاش می‌توانستم به او بگویم انقدر غمگین نباش زیرا که در آخر از خنده می‌میری. بله دقیقا، ته دنیا هیچ چیز نیست، جز او.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily