View in Telegram
زنده ‌باد فلسفه! | مسعود زنجانی
♦️ مناسبات گوناگون هنر با حقیقت، خوبی، و خوشبختی ♦️ پنجشنبه ۲۲ تیرماه، ساعت ۱۸ ♦️ گالری کاف: ولنجک، ميدان دانشگاه شهيد بهشتي، ابتداي جاده درکه، سيزده چنار، پلاک ۳۶ ♦️ ورود برای عموم آزاد است.
🍂 ۱۱۷- مناسبات گوناگون «هنر» با «حقیقت، خوبی، و خوشبختی» ( با تأکید بر افلاطون، کانت، و نیچه) 🍂 ✍️ مسعود زنجانی رابطهٔ هنر با حقیقت و اخلاق چیست؟ آیا خوشبختی در گروِ حقیقت و خوبی است؟ به نظر می‌رسد پاسخ‌های متفاوت به این دو پرسش، منشأ قضاوت‌های متفاوت و حتی متضاد دربارهٔ جایگاه هنر و تجربهٔ زیبایی‌شناختی شده است. افلاطون، کانت، و نیچه پاسخ‌های رادیکال متفاوتی به پرسش‌های پیش‌گفته داشته‌اند و از این رو، می‌توان آنها را به مثابهٔ سه ایستگاه ضروری تلقّی کرد برای فهمِ اجمالی مناسباتِ گوناگون مقولهٔ هنر با سه مقولهٔ بنیادینِ «حقیقت»، «خوبی» و «خوشبختی» در تاریخ فلسفهٔ اروپایی. 📜 افلاطون و نظریهٔ متافیزیکی هنر: 🔰 نخست باید از «حقیقتِ هستی» و «سرشتِ واقعیت» بپرسیم، و الا در ورطهٔ «سوفیسم» فروخواهیم غلطید. (هستی‌شناسی) 🔰 واقعیتِ تجربی هستیِ حقیقی نیست (کاذب است) و تنها یک هستی «سایه‌وار» است. 🔰 ایده‌های (مثُلُِ) متافیزیکی (فراتجربی / عقلانی) حقیقتِ پدیده‌های فیزیکی (واقعیتِ تجربی) هستند. حقیقت ساحتی دیگر و فراتر از واقعیت است. 🔰 شناخت عبارت است از تحصیلِ عینیِ واقعیت و تطبیقِ ما (ذهن) با آن (جهان). (رئالیسم) 🔰 شناختِ عقلانیِ حقیقت ما را خوشبخت می‌کند. 🔰 هنر تقلیدِ حسّی از «واقعیتِ» [حسّی] است و ما را از «حقیقت» و «فضیلت»٬ و در نتیجه٬ از «سعادت» دور می‌کند. (هنر سایهٔ سایه‌ها است.) 📜 کانت و نظریهٔ ایدئالیستی هنر: 🔰 نخست باید از «چگونگی شناخت» و «امکانِ دستیابی به حقیقت» بپرسیم، و الا در ورطهٔ «دگماتیسم» فروخواهیم غلطید. (شناخت‌شناسی) 🔰 توانایی‌های ما در دسترسی به «حقیقت» محدود است. 🔰 شناخت و حقیقتِ امور فراتجربی برای ما همواره مکتوم خواهد ماند. امور تجربی را نیز، نه در سرشت و جوهرشان (چیزها-در-خود)، بلکه در محدوده‌های عقلی خویش (چیزها-برای-ما) می‌شناسیم. 🔰 شناخت عبارت است از تبیینِ بیناذهنیِ جلوه‌های واقعیت و تطبیق آن (جهان) با خودمان (ذهن). (ایدئالیسم) 🔰 «هنر» محدودیت‌های ما را در دستیابی به «حقیقت» به ما یادآوری می‌کند. 📜 نیچه و نظریهٔ هرمنوتیکی هنر: 🔰 نخست باید از «چرایی شناخت» و «فایده و ضرورت دستیابی به حقیقت» بپرسیم، و الا در ورطهٔ «نهیلیسم» فروخواهیم غلطید. (ارزش‌شناسی) 🔰 ما تبعیدشدهٔ ابدی از حقیقت هستیم. 🔰 واقعیت همان تفاسیر ما از واقعیت است. 🔰 شناخت عبارت است از تفاسیر گوناگونِ پیشاعقلانی ما از واقعیت، به مقتضای زندگی و برای تداوم زندگی (اراده به قدرت) که سپس‌تر آن را عقلانی جلوه می‌دهیم. (پراگماتیسم / اگزیستانسیالیسم) 🔰 شناخت عاری از هرگونه حقیقتِ ناب و در واقع نوعی «آشناسازی» واقعیت است. 🔰 حقیقت دروغی است که ما دروغ بودن آن را از یاد برده‌ایم. 🔰 اهمیتِ هنر نه به جهت حقیقت‌مندیِ آن، بلکه دقیقاً به جهتِ حق به جانب نبودن آن و آگاهی از وجهِ دروغینِ خویشتن است. 🔰 هنر تنها راهِ رهایی ما از شر‍ّ «حقیقت» و تنها امکانِ خوشبختی ما در وضعیتِ غیابِ حقیقت (غروبِ بت‌ها) است. 🔰 اگر هنر نبود، ما در نتیجهٔ واقعیت منهدم می‌شدیم. جهان تنها به مثابهٔ یک پدیدهٔ زیبایی شناختی قابل توجیه است. #افلاطون #کانت #نیچه کانال زنده‌باد فلسفه: 🌈 @vivaphilosophy
Telegram Center
Telegram Center
Channel