17 - درباره هنر گفتگو
مسعود زنجانی
@vivaphilosophy
دو متفکر باهم نه "مناظره"، بلکه "مکالمه / گفتگو" می کنند. مناظره، مذاکره و...شیوه های ارتباطی متناسب با حیطه های برون - فرهنگی مانند سیاست و اقتصاد هستند و اعتبار و امکان نسبی خود را در همان حیطه ها دارند. مساله نگران کننده، به کارگیری آنها، مثلا مناظره، در حیطه فکر و فرهنگ است که می تواند آسیب زا باشد.
منطق مناظره منطق قدرت و تسلط طلبی است. اما منطق گفتگو منطق صلح و دیگردوستی است. در مناظره هر یک از طرفین خود را حق و دیدگاهش را عین حقیقت می داند و لذا در پی غلبه بر دیگری است. اما شرط گفتگو این است که هر یک از طرفین گفتگو، اولا، به محدودیت دیدگاه خود باور داشته باشد؛ و ثانیا، حدی از حقیقت را نزد دیگری بداند.
هدف گفتگو، نه آشکار کردن حقیقت بر دیگری، بلکه آشکار شدن حد "ناحق بودن" خویش است. به همین خاطر، میتوان گفت که برنده واقعی در یک گفتگو، کسی است که شکست می خورد، چرا که چیزی برای آموختن داشته و از خویش فراتر رفته است.* به تعبیر دیگر، در ماراتن گفتگو، برنده کسی است که دیرتر می رسد، یا هرگز نمیرسد.**
هدف گفتگو "به هدف نرسیدن" و "همیشه در راه بودن" است. گفتگو "هنر حق به جانب نبودن"، "هنر شکست خوردن" است.
* توصیف اپیکور از یک گفتگوی فلسفی
** توصیف ویتگنشتاین از یک مسابقه فلسفی
ویرایش جدید - آبانماه 1394