View in Telegram
در نبودش از من خرابه ای ماند پرسید مگر که بود که اینطور رخت سیاه بر تنمان کردی ؟ برایش گفتم او خود من بود که رفت. حال جایی زیر این آسمان آبی نفس هایش را خرج دیگری میکند، به یاد دیگری می‌نویسد ، به شوق دیگری می‌بوسد. آن دیگری از من برتر است. آن دیگری او را دارد. لعنت به دیگری سهم من از او تنها یک لحظه دیدار بود ، لحظه ای چند ساله که خواهان یک عمر زندگی کردنش هستم اما؛ دریغ از این آرزو. پرسید عاشقش بودی ؟ جواب دادم حیف نیست؟ حیف آن همه اشک و خنده نیست که در سه حرف خلاصه شوند؟ لبخندی زد و گفت تو مجنون شدی ، زیباست. تایید کردم برای من درد و درمانی وجود ندارد، دردم نبودش است و درمانم بودنش ، گاهی هم این بودنش هست که آزارم میدهد. اینکه او باشد اما برای دیگری را نمیخواهم.
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily