🔍فضاهای امید
▪️سه نفر بودیم اجتماعگرا که اکنون چهار نفر شده بودیم. در همان حال که هرکداممان در خودمان رفته و هر کسی در ابتدای پرتاب شدن به مختصاتی نهچندان روشن بود، به تصویر مشترکی فکر میکردیم که زمانی، یکی گذری از ما گرفته بود.
🔹به تصویر نگاه میکردیم، اما بیش از آنکه در تصویر به دنبال خودمان باشیم، چشمهایمان به دنبال میانجیها و نشانههایی بود که در گذر زمان رنگ و روی دیگری گرفته بودند:
🔸دیواری تیرهرنگ از خاککچ که اکنون سفید شده بود. پردهای سوزندوزیشده به نقشونگار که ترسیم کنندهاش در همان لحظهی اول ما را برای همیشه ترک کرده بود. عکاسی که همان روزها در کودکیهایمان در نابلدیهایمان آخرین نگاه را به ما انداخته و دود شده و به هوا رفته بود. تابلویی که در لابلای خرتوپرتهای زمان ناپدید شده بود.
▪️اما در این میان در تصویری که تقریبا همه چیزمان را از دست داده بودیم، آنچه کماکان مشترک و بیتغییر مانده بود، چشمهای پر امید ما بود.
#زندگیدرحومه
#فضاهایامید
#جستارهایدریافتی
#بهحومهبیایید
https://t.center/urbannEssay