🔍بهسوی میدان؛ تاملات روشی
▪️اگر پژوهشگر باشید و دغدغه میدان و کار میدانی داشته باشید، حتما در فرایند کار چیزی به نام
روششناسی برای شما هم همیشه محل بحث بوده. در دانشگاه و کلاسهای درس تا دلتان بخواهد درباره انواع روشهای کمی و کیفی به ما گفتهاند.
🔸بعضیها با رازواره کردن استعاری، طوری از روششناسی برایمان گفتند که تو گویی برای انجام کار روشمند حتما باید نوعی نبوع و استعداد ذاتی داشته باشیم. از آن طرف بعضیها هم همیشه بر صورتبندی نظری روششناسی تاکید کردهاند. گروه اول کارویژههاییاند که کموبیش اعتقاد دارند فقط عده خاصی میتوانند پژوهشهای روشمند انجام بدهند. اگر از این گروه بپرسیم فلانی چطور میتوان یک پژوهش روشمند در حوزه شهرسازی، معماری، جغرافیا یا علوم مربوط به فضا و فضامندی انجام داد؟ پاسخ این گروه غالبا طوری است که در نهایت نمیفهمیم چگونه باید گامبهگام به سمت یک پژوهش مکانمند حرکت کرد، چون آنها در همان حال که لبخند میزنند خواهند گفت ما که بوردیو نیستیم.
🔹حال اگر از گروه دوم سوالمان رو بپرسیم، در گام اول آنها شروع میکنند از اهمیت نظری چیزی به نام روششناسی میگویند. این گروه آنقدر در تحلیلهای نظری روش پیش میروند که غالبا چیزی به نام میدان بلاموضوع میشود یا صرفا اهمیت نظری پیدا میکند. در اینجا ما در نهایت میتوانیم مدرس روششناسی باشیم. کسی که خوب الفبا میداند. اما باز نمیتوانیم به سمت میدان حرکت کنیم.
🔸در این لابلا اما مواجه دیگری هم هست که شاید بتواند صورتبندیهای نظری و گرد و غبارهای مبتنی بر نبوغ را از روششناسی کنار بزند. در این صورتبندی،
میدان تعیینکننده روش شناسی است. اگر قائل به این باشیم که روششناسی نوعی کات یا برش زدن به واقعیات فضایی و از اینرو نوعی تنظیمگری و زاویهگیری در نسبت با یک مساله خاص است، آنوقت
شروع کردن از فضا-بجای حرکت بی دردسر و همیشگی از نظریه به فضا- میتواند هم مفهوم و تصور ما از روششناسی را تغییر داده و هم مواجه ما با مسالههای فضا را دگرگون کند. همزمان که تصویر و تصور از خودمان را نیز به چالش میکشد.
▪️در اینباره بدون شک کتاب
فاولا، چهار دهه زندگی بیمناک میتواند بدون در انداختن خواننده در چند و چون معطوف به الفبای روش، مواجه مبتنی بر میدان را برای فهم روششناسی در اختیار ما بگذارد.
چنیس پرلمن در اینجا به واقع با شروع کردن از مادیت مناسبات فضایی، صورتبندی جذاب از روششناسی ارائه میدهد. او ابتدا در محلات حاشیهای برزیل پژوهشی انجام میدهد که در قالب
افسانه حاشیهنشینی؛ فقر شهری و سیاست در ریودوژانیرو چاپ می شود. نویسنده بعد از ۴۰ سال دوباره به همان محلات میرود و اینبار درباره منازعات فضایی با افرادی حرف میزند که در پژوهش اولش همگی بچه بودند یا اصلا نبودند. او به خوبی توانسته است برای ما بدون تقلیل روششناسی به اعداد و ارقام یا تبیینهای نظرورزانه، چهار دهه زندگی بیمناک را در محلات غیررسمی ریودوژانیرو به تصویر بکشد.
#زیستدرحاشیه
#روششناسیومیدان
#جستارهایدریافتی
#بهحومهبیایید
https://t.center/urbannEssay